نظرخواهی (لطفا همه شرکت کنید)

امیر + ۱۳۹۹/۱/۳۱، ۱۰:۴۲

سلام. 

 

یک نظرخواهی هست که باید پر بشه . مربوط به مدرسه هست و برنامه هایی که قراره باهاش چیده بشه در واقع یکی از تکالیفم بوده و قطعا به نظر بقیه هم خیلی خیلی نیاز دارم . 

اما داستان چیه؟

 

داستان اینه که فرض کنین یک مدرسه ای قراره مراسم صبحگاهی انجام بده (اصلا هم مهم نیست هوا سرد باشه و یا گرم باشه)

میخوایم کارهایی انجام بدیم صف ها و در کل برنامه با بالاترین کیفیت انجام بشه . 

به نظر شما میخواهید مدیر باشین ، معاون باشین معلم دانش آموزا و حتی از اولیای دانش آموز باشین،

برای بهتر برگزار شدن مراسم صبحگاهی و تشکیل صف و ... چه پیشنهادی دارین و چه حرفهایی میزنین و چه کارهایی انجام بدین که مثلا نظم بهتری در دانش آموزا وجود داشته باشه و تاثیرگذار هم باشه(گفتم مثلا نظم هر چیز دیگه ای میتونه باشه).

 

نظرات به صورت خصوصی هست

و خیلی ممنون از اینکه همکاری میکنین :)

کلاس مجازی :|

امیر + ۱۳۹۹/۱/۲۵، ۱۲:۳۲

من نمیدونم این اساتید محترمی که در این یک ماه و نیمی که فرصت داشتن هیچ کاری نکردن حالا که داره مهلت تموم میشه همشون ریختن رو سر ما بدبختا . تو این یک و ماه نیم دقیقا داشتین چیکار میکردین.

 

این استادمون هم اول میگه که کلاس مجازی و گذراندن جلسه ها اجباری هست بعد یک ماه میاد میگه که نه اجباری نیست باز دیروز اومده در سایتش که گالری تصاویر خودش رو گذاشته داخلش میگه که اجباریه و تا 5 اردیبهشت وقت دارین.

 

اساتید دیگه هم تازه به فکر گروه مجازی افتادن و کار هایی که باید انجام بدیم یکی پاور 50 صفحه ای داده گفته باید این رو بخونین و خلاصه اش کنین :|

یکی دیگه هم گفته باید چند تا کلاس آموزش فارسی ببینین و سناریو بنویسین ( سناریو چیه ؟ )

استاد دیگه گفته کتاب راهنما معلم فارسی اول رو بخونین و خلاصه اش کنین :|

بدتر از بقیه همین علوم هست که میگه طرح درس بنویسیم (  و من چه قدر از این کار بدم میاد ) و معلوم نیست در آینده میخواد چی کار کنه :|

 

 

در کل سالی که نکوست از بهارش پیداست :|

 

و همین چه قدر از کار ها من رو عقب بندازه :(

خدا بخیر کنه . 

 

+ وبسایت فرادرس هم چند تا آموزش رایگان گذاشته برای این دوران قرنطینه و بیشتر مربوط به کارهای کامپیوتری و کدنویسی هست. البته خیلی وقته که گذاشته این آموزشها رو . اگه دوست داشتین از آموزش هاش استفاده کنین . لینک

همه مون آدمیم :(

امیر + ۱۳۹۹/۱/۲۲، ۲۰:۲۹

از وقتی دیروز مامانم باهاش روبوسی کرد کلا یک جور دیگه شدم . چه قدر قبلش به مامانم هشدار دادم که این کار ها رو نکنه و بالاخره خودش این کار رو کرد. 

نمیدونه به خاطرش دارم حرص میخورم . نمیدونه به خاطر این حرص خوردن عضله پای چپم گرفته . آخه این چه کاری بود ؟

اوایل اسفند بود که مامانم به خاطر کرونا اجازه نداد برم با دوستام برای زمین چمنی که دوستام برای فوتبال کرایه کرده بودن و چه قدر سفت و سخت میگرفت اون روزها و من چه قدر آسون و الان مثل اینکه کلا برعکس شدیم . هر کی از بیرون میاد زیرنظرش دارم که تمام نکات بهداشتی رو رعایت کنه و اون طرف مامانم مامانم کلا آسون میگیره . 

همه خسته ان . همه آدمن . حس اون افرادی که میرن خرید میرن سفر رو نمیتونستم درک کنم . اما دیروز با اون حرکت مامان همه چی رو درک کردم وقتی همون دختر 7 ساله فامیلمون پای تلفن گفت نیاین خونمون چون حوصله تون رو ندارم . 

میدونین چی شد ؟ 

دیشب خونه اونها هم رفتیم :( دلشون و دلمون باز شد اما تا 14 روز این استرس همراهم باقی میمونه . خصوصا که وضعیت مامان و بابام یک مقدار جدی تره . 

دیروز داداشم عقد کرد اون کسی که مامانم باهاش روبوسی کرد ، در واقع زن داداشمه . داخل سالن کلی آدم بودن حدود 30 نفر با اینکه ماسک و دستکش داشتم اما بالاخره گاهی اوقات سهل انگاری میشه . 

امشب هم که داداشم با خانومش میان خونمون برای شام و من چه قدر استرس دارم :((

 

نمیدونم این وسط تعریف آدم چی میشه ؟

- اونی که بیمارستانه و داره نهایت تلاشش رو با وجود خستگی اش میکنه

- اونی که دیگه روحش پوسید از این قرنطینه و به آغوش بقیه میره 

 

+ دیروز تولدت بود. اما خودت اوضاع رو ببین . از این یکی رد بشیم یکی بعدی قطعا زمین گیرمون میکنه . بیا 

لطفا 

بیا 

که این زندگانی وفائی ندارد...

10 کاری که باید قبل از مرگم انجام بدم (اصلاح شد)

امیر + ۱۳۹۹/۱/۱۸، ۰۱:۰۳

به نام خدا

خیلی ساده مینویسم :دی

 

اولین کاری که میخوام انجام بدم اینه که همراه با مامانم بریم کربلا . آخه این آرزوی مامانمه و میخوام این آرزو رو برآورده کنم .(خودم هم خیلی دوست دارم برم ولی نه به اندازه مامانم :) ) + مکه هم نرفتم . امیدوارم هر چه زودتر روابط سرد بین دو کشور تغییر کنه و با خیال راحت همه بتونیم بریم حج رو به جا بیاریم.

 

دومین کار مربوط میشه به آموزش . آموزش مجازی رو میخوام برای دانش آموزا ( =بچه هام) درست کنم به وسیله یک اپلیکیشن که انشاالله زبان برنامه نویسی اش (flutter) رو یاد بگیرم قطعا حرفهای زیادی برای گفتن دارم . گرچه میدونم با این کار مورد لعن و نفرین دانش آموزا قرار میگیرم :دی چون توی تعطیلات و مجبورن با این نرم افزار سر و کله بزنن (مثلا همین دوران قرنطینه که آموزش مجازی کشور لنگ میزنه)

 

سومین هم ازدواج . البته الان نه . چون خیلی زوده . استادمون که روانشناسه میگفت تا وقتی بالغ نشدین (یعنی تا زمانی که دهنتون بوی شیر میده) دست به این کار نزنین چون هم زندگی خودتون رو نابود میکنین و هم زندگی شریکتون . (میدونم اکثرا این مورد رو گفتن چون خیلی امر حیاتی هست.) 

 

چهارمی هم اینه که صاحب فرزند(هایی) بشم و اگه این مورد نشد و خدایی نکرده مشکلی پیش اومد از پرورشگاه قطعا سرپرست یک کودک رو به عهده میگیرم( این رو هم میدونم که همینطور الکی به هر احدالناسی بچه نمیدن یک فرایند طولانی داره) و اینکه اون حسی که قراره دست های بچه ته تغاریم رو بگیرم و اون هم با پاهای کوچیکش خیلی تقلا میکنه که راه بره و تازه نوپا شده (حس دوست داشتنی :) )

 

پنجمی پدر یک یا دو و ... بچه نباشم من قراره برای چندین سال پدر چندین نفر دیگه هم باشم . دانش آموزایی که پدر ندارن یا پدر ناجوری دارن و ... البته اول داداش بزرگشون میشم (چون سنم خیلی کمه قطعا :دی) و بعدش میشم باباشون . 

 

مورد شیشم مرتبط میشه به کارهای گرافیکی . دوست دارم انیمیشنی بسازم که توی جشنواره های ملی که نه در خارج هم بدرخشه (یک نگاه به سیستم می اندازد با گرافیک 330 و رم 4 و از زندگی ناامید میشود به امید سیستمی بهتر و با کیفیت تر****) البته که این کار ها نیاز به یک تیم داره و ایران هم ماشالله همه تک رو هستن :/// البته منظورم از همه خودم هم هستم چون توی تیم اصلا خوب کار نمیکنم و همیشه خرابکاری میکنم و به نوعی میشم ترمز تیم یا گروه و برای همین این کارها رو قبول نمیکنم :(

 

از اینجا به بعدش خنک میشه :

 

اما هفتم بتونم برای دین و کشورم مایه افتخار باشم و دست خیلی ها رو بگیرم برای اینکه بتونن خدمتی هر چند کوچیک ارائه بدن (در زمینه انیمیشن و طراحی و ...) هیچ وقت یادم نمیره اون آقا چجوری باهام برخورد کرد. نمیخوام مثل اون باشم.

 

( دیگه ته کشیدم یکی بهم برسونه این سه تا هم تموم شه :دی) 

 

آها هشتمی دوست ندارم طوری بمیرم که کسی از دستم ناراحت یا دلخور باشه . میدونم یک روزی بعضی کینه ها درست میشه و به این ایمان دارم . گاها اشتباه قضاوت شدم اما هیچ ضرری بهم نزده و با این حال اگه کسی از دستم ناراحت باشه این زندگی خیلی برام خوشایند نمیشه.

 

نهمی میخوام بازیساز معروفی هم بشم :دی ( بنده به شدت کمال گرا تشریف دارم :دی) البته واقعا موردی نداشتم که بگم و این رو همینجا گفتم البته نمیدونم میشه یا نه دعا کنین که بشه .

 

بالاخره ده ! که خصوصیه و شخصیه.شرمنده ام . 

 

**** حداقل سیستم خوب برای یک انیماتور گرافیک 1080 ti gtx و رم 16 یک مقایسه ای انجام بدین و دلیل خداحافظی و محو شدن من در افق ( البته الان که شبه ) رو درک کنین !!

 

+  خیلی خیلی ممنون که دعوتم کردین :)))

 

++ کسی رو ندارم بگم که دعوت کنم . آقا رهام کنکور دارن و نمیخوام از درسشون بیفتن و یک عده دیگه هم رفتن از وب و یک عده دیگه هم که زودتر از بنده در چالش شرکت کردن و فقط یک نفر هستن که میشناسم و ایشون هم آقا اشکان ارشادی هستن و اگه مایل بودن شرکت کنن . خوشحال میشیم :) و همینطور خانوم دلآشفت هم دعوتن 

 

+++ بحث قضای روزه و نماز کلا یک بحث جداست و کاملا بدیهیه اگه این مورد رو بذاریم جای هشت میتونم بگم تکمیل شده با این حال نمیخواستم مطالب تکراری باشه.

 

++++ بعضی جاها هم مشخصه که از قدرت تف دادن استفاده کردم که ترم اول بسیار بسیار کارآمد بود.

 

راستش دوست ندارم اینجا بشه ویترین مدل هام اما این یکی رو هم ببینین دومین کارمه . البته از روی آموزش درستش کردم.(ادامه مطلب)

 

از هر دری سخنی !!

امیر + ۱۳۹۹/۱/۱۱، ۲۱:۳۰

سلام .

 

1-اولین اثرات جسمی قرنطینه هم داره در من بروز پیدا میکنه . متاسفانه چون تحرک زیادی ندارم و اکثر اوقات هم نشسته هستم و یا دراز کشیدم ، یک مقدار دیسک کمرم درد میکنه و عجب درد بدی هست :((((

 

2-اخبار شبکه 6 امروز بعدازظهر صحبت های رئیس جمهور با بزرگان حوزه بهداشت و سلامت داشت نشون میداد و یک چیزی نگران کننده وجود داشت و اون هم اینه که اگه حتی بر کرونا پیروز بشیم ( که اگه همه همت کنن میشیم ) معلوم نیست در آینده چه اتفاقی بدتر از کرونا رخ میده. در واقع کرونا نسل جدید و تکامل یافته شده سرماخوردگی و خانواده خودشه و این نشون میده که دیگه درمان های عادی اونقدر ها تاثیری نداره و بیماری ها روز به روز پیشرفته تر میشن :(( 

خیلی روند بدی هست :(

مثلا اگه ایدز درمان بشه یک بیماری بدتر از ایدز میاد .

این نشون میده که ما در سبک درمان خودمون هم خیلی مشکل داریم. همون اول که مریض میشیم . پامیشیم میریم دکتر و دکتر هم دوتا دارو میده که خوب میشیم . از اثرات جانبی که داروها دارن بگذریم وقتی ما به بدنمون مهلت نمیدیم که خودش جلوی اون عامل بیماری مقاومت کنه و دووم بیاره خب مطمئنا نمیتونه در خودش پیشرفتی رو به وجود بیاره و این باعث میشه همچنان ضعیف بمونه و با دارو ضعف خودش رو بپوشونه در حالی که اون عامل بیماری مدام قوی تر میشه به این دلیل که دارو ها علیه اش واکنش نشون میدن و قوی ها میمونن

 

یک عده میگن واکسن خوب نیست به این دلیل که کودک وقتی به دنیا میاد خودش باید مستقیم با عامل بیماری زا درگیر بشه و یک عده اینجا میمیرن و یک عده هم زنده میمونن و اون عده ای که زنده میمونن مسلما قوی ترن .

 

امیدوارم یک روند و فرآیند درمانی درستی پیدا بشه که این فاجعه پیش نیاد.

 

3-دیروز بعد تقریبا 15 روز رفتم بیرون واقعا دیگه نمیتونستم تحمل کنم با این حال خیلی حس خوبی به من داد و فقط پیاده روی کردم به مدت شاید یک ربع .

 

 

4-داداشم میگه برو تو هم برای بچه ها آموزش بذار و از همین الان شهرت کسب کن surprise

ایده خیلی خوبی بود البته هدفم کسب شهرت نیست و این رو جدی میگم و اینکه هنوز اونقدر تجربه آموزش رو ندارم که بخوام آموزش بدم :(( نمیدونم خیلی روی این مسئله دارم فکر میکنم حداقل یک بخشی از روزم رو هم میسازه اما محیط یادگیری اش رو چیکار کنم. تخته سفید دارم توی خونه ولی فضای کافی ندارم .

 

 

5-رفتم روی دور دیدن فیلمهای تاریخی به خاطر اینکه خیلی اطلاعاتم کافی نبود. 

از جوجو خرگوشه (2019) گرفته که بهش میخورد طنز باشه و اصلا طنز نبود و قشنگ داشت سلطه آمریکایی ها رو نشون میداد :/// (برای خودم سوال بود که چطور آلمان نسبت به این فیلم واکنشی نشون نداده ؟) دانکرک هم خوب بود البته من بیشتر صحنه حماسی دوست داشتم که نداشت و شمشیر باز که به دور از جنگ ولی در همون محدوده زمانی وضعیت مردم رو در کشور استونی نشون میداد . 

 

JOJO RABBIT | JIIFF

 

شاید فقط نقش هیتلر تخیلی فیلم خیلی خنده دار باشه وگرنه بقیه اونقدر ها طنز نیستن.اما بازی های تاثیر گذاری دارن خصوصا خود پسربچه

 

Dunkirk (2017 film) - Wikipedia

 

روایت جنگ از سه جبهه متفاوت . در کل فیلم کم دیالوگی هست و داخلش قرار نیست کسی رو قهرمان معرفی کنه برعکس همه دوست داشتن از جنگ فرار کنن !!!

 

The Fencer' Soundtrack Announced | Film Music Reporter

 

و البته شمشیر باز که زندگی یک فراری آلمانی رو روایت میکنه که هنرش شمشیر بازی و در یکی از کشور های جزء شوروی و یکی از شهرهای کوچیک میره معلم تربیت بدنی یک مدرسه ای میشه و چالش هایی که با دانش آموزاش داره و کسی هم اون رو نشناسه شروع میشه. حس پدر بودن برای یک معلم واقعا حس جذابیه :))

 

البته یک فیلم جنایی هم دیدم به نام مهمان نامرئی پیشنهادش میکنم + یک فیلم ایرانی (23 نفر) مربوط به جنگ تحمیلی که قشنگ کلکسیون فیلمهای تاریخی تکمیل بشه.

خیلی دوست دارم فیلم پل (1959 سالش رو دقیق یادم نیست ) ببینم ولی لینکی ازش پیدا نمیکنم :((

 

 

بیان دوباره به حس و حال خشک و بی حالی اش برگشته ://

نه به قبل عید که هر روز 2 تا چالش بود و نه به الان که هیچی :///

عیدتون مبارک

امیر + ۱۳۹۹/۱/۱، ۱۵:۳۹

سلام :)

 

امیدوارم حالتون خوب باشه و اینکه عیدتون هم مبارک .

 

انشاالله هر جایی که هستین سلامت و شاد و باانرژی باشین :))

امیدوارم دغدغه هیچکسی محدود به داشتن کار و ضعف جسمی و روحی نباشه :)))

 

سال 98 میخواد خیلی شاد و یا غمناک باشه ولی گذشت الان مهمه.

 

دو تا مورد رو یادم رفت بگم :

1- عیدی یادتون نره . شماره کارت هم خواستین براتون میفرستم میتونین وجه دلخواهتون رو به من واریز کنین . پیشاپیش ممنون :دی

2- اینکه مورد 9 پست لبخندها (پست قبل) ناقصه میخوام اینجا کاملش کنم. البته که خیلی به این روزهای عید نمیخوره :))

 

 

 

اینم از اولین کار گرافیکی بنده :) میخواستم به نوعی عیدی و سورپرایز بشه ولی نشد دیگه چون میخواستم چند سین از هفت سین رو درست کنم که هیچ کدومشون نشد . در کل همین یکی رو داشته باشین :)))))

 

البته طرح اولیه اش رو میدیدین فاجعه بود این یکی یکم بهتر شد . 

 

ان شاالله طرحهای بیشتر و بهتر و هدفدار تر :)