بارون

امیر + ۱۴۰۰/۸/۱۳، ۱۵:۴۷

بعد مدت‌ها و سال‌های آزگار در این شهر دور‌افتاده هم یک بارونی همچین بگی نگی بارید!

به قول یکی از همکلاسی‌هام ، هر چی برف و بارون هست غرب و مرکز کشور می‌باره و تفاله‌هاش اینجا...

مدت‌ها بود که عکس نگرفته بودم و مدت‌ها بود که گوشی با خودم بیرون نبرده بودم (عدم امنیت و نداشتن جیب مناسب برای گوشی) ولی امروز این جرئت رو به خودم دادم که گوشی بردارم و از چند جایی که دیدم و قشنگ هستن عکس بگیرم. اونقدر عکاس ماهری نیستم ولی تلاشم رو کردم که عکس‌ها خوب دربیان و اینکه فیلتری به عکس اضافه نکردم چون طبیعت با همون حالتی که هست برام قشنگ‌تره.

 

این عکس هم مربوط به دو سال قبل بود که گرفته بودم و اینجا هم گذاشتم و دوباره می‌ذارم. البته با یک گوشی و با یک دوربین خیلی خیلی ضعیف‌تر :)

 

ترم اول یک درسی داشتیم به اسم مبانی هنر و اونجا استادمون بهمون عکاسی رو یاد داد. البته اون اصول و عناصرش رو و ما هم می‌رفتیم چند سوژه پیدا می‌کردیم برای عکس گرفتن و براش می‌فرستادیم و وقتی اون ۷ عنصر تموم شد ، بهمون گفت که باید عکس‌های مختلف ببینیم که بتونیم ازشون الهام بگیریم و یک عکاس ماهر بشیم. من اون راه رو ادامه ندادم (کرونا هم بی‌تأثیر نبود) ولی همین چند تا عکسی که می‌تونم بگیرم هم شاید تا حدودی مدیون ایشون هستم. البته چیز خاصی نیستن ولی برای من خیلی ارزش داشت.

در کل یاد اون ترم بخیر. می‌شه گفت تک ترم حضوری‌مون بود :(

از هر دری سخنی 2

امیر + ۱۳۹۹/۲/۱۸، ۲۱:۳۷

 

سلام :)


در رابطه با کلاس مجازی بگم که قبلا با دوستامون شوخی میکردیم میگفتیم :

- احتمالا هفته میخواد که بهش مقاله بدیم .

حالا این شوخی رنگ واقعیت به خودش گرفته :|

ظرف مدت یک هفته باید یک مقاله به صورت گروهی ارائه بدیم :|
البته این موضوع خیلی مشکل نیست در واقع مشکل از اون جایی شروع میشه که هیچ منبع و مقاله مناسبی پیدا نمیکنم . ( وبلاگ منبع حساب میشه آیا ؟)

 

+ چند روز قبل بارون اومد بعدِ تقریبا 5 ماه دوباره یک چند تا عکس گرفتم فقط این عکس قابل نمایش هست :دی و البته عکسای دیگه قشنگ تره .

 

یک زمانی با داداشم سر کیفیت دوربین گوشی بحث میکردیم و الان به این نتیجه رسیدم که کیفیت دوربین گوشی اصلا تعیین کننده یک عکس خوب نیست . بلکه امکاناتی که اون گوشی داره ملاک یک دوربین خوبه . البته من گوشیم خیلی ساده هست و دوربینش هم 5 مگاپیکسله . با این حال راضیم از این طور عکس گرفتناش :)

 

++ تمپلیت پاورپوینت ماه مبارک رمضان که انصافا هم خوبه از سایت slidesgo.com.

دیگه رسما تموم شد :دی

امیر + ۱۳۹۸/۱۱/۳، ۲۳:۰۳

سلام :)

 

ترم اول تموم شد و خداروشکر دیگه رسما برچسب ترمولکی بودن از من برداشته میشه :دی

 

بحث سر نمره ها داخل گروه بود .

یکی میگفت 13 یکی 12 ، 11،  13.5 ...

یکی میگفت این دیگه چه استادیه فکر کنم بالای 14 نداشتیم

و من یک دفعگی

17

 

همه در حال تایپ بودن که عدد 17 رو از جانب من دیدن همۀ    is typing  ها پاک شدن .   یک دقیقه سکوت بر گروه حاکم شد بعدش 1 2 3 4 و 5 نفر

is typing

 

سریع از گروه لفت دادم گفتم الان با الفاظ محبت آمیزشون من رو مورد عنایت قرار میدن. البته مطمئنم که بهترین نمره نشدم :دی

با این وجود خوبه.

 


 

راستش نمیدونم مشکل حل شده یا نه . در واقع یک راهی به ذهنم رسید . اگه درست باشه خیلی خوب میشه ولی تا یک ماه میتونم استفاده کنم.


یکی از بهترین اخباری که شنیدم

https://www.instagram.com/haftaseman.ins/

هست . گروه هنری هفت آسمان و احتمالا هم بریم تئاترش رو ببینیم.« گرایش به مدار 360 درجه »اش خیلی قشنگ بود :)

و البته یک گروه هنری دیگه هم پیدا کردم اون هم مثل اینکه خوبه. اگه کلاسی آموزشی داشته باشن خیلی خوبه :)


کتاب خوندن هام رو شروع کردم.از آثار هاروکی موراکامی شروع کردم در واقع ادبیات شرقی

6 تا کتاب دارم و میخوام بخونمشون.

دو تاش روانشناسی برای کارهای خودم.

4تای دیگه :

ملت عشق

رویای نیمه شب

کیوتو

(این یکی رو یادم نمیاد مال هاروکی موراکامی هست که بید ....،زن خفته هست ؟!)

دیروز شروع کردم به خوندن.

قرار گذاشتم کتاب مذهبی هم بخونم و داخل خونمون هم هست.

 +عکس از خودم چه طوره ؟

وقتی که خدا هست :)

امیر + ۱۳۹۸/۱۰/۳، ۲۳:۴۰

مرسی از اینکه باعث شدی این مانع هم از جلوم برداشته بشه :)

 

من خیلی حامی ندارم . بهترین کسی که میتونه من رو حمایت کنه تویی . پس باز هم ( البته بیشتر ) حمایتم بکن باشه ؟ ممنون :)

 

خدایا مشکل همه رو حل کن و بذار به هر چی که دوست دارن برسن :))

 

+یلدا پس پس مبارک باشه :)

بالاخره چند تا جوجه تونستین بشمرین ؟؟ :دی

 

 

++ عکاس : خودم :)

دارم به این فکر میکنم که باید میرفتم هنر ( که نرفتم ولی مهم نیست ) و این سه یا چهار سال باید در زمینه هنر کلی کار بکنم چون بعدش احتمالا دیگه وقت نکنم .

(بدون عنوان)

امیر + ۱۳۹۸/۷/۲۱، ۲۲:۰۷

استاد هنر گفته بود عکس بگیریم برای آخر ترم ،منم فکر کردم برای این هفته میخواست پدرم رو درآوردم تونستم ده تا عکس بگیرم که تازه کیفیت چندانی نداشتن و اونقدرها هم قشنگ نبودن ولی این یکی واقعا قشنگ دراومد :)

 

گفتم یک مقدار الهام بگیرم از بقیه عکس ها .

 

اگه چند روزی نمیتونم بیام بهتون سر بزنم معذرت میخوام . خیلی کار دارم . 

منو دریاب تشنمه ، به کرمت محتاجم ...

امیر + ۱۳۹۸/۴/۲۳، ۱۳:۱۱

 

برخلاف انتظار اصلن فکرشو نمیکردم ساعت 7 صبح حرم انقدر شلوغ بشه و مشخص بود که دیشب حرم جا برای سوزن انداختن هم نداشت. البته این عکس رو من ساعتای 8:30 گرفتم . همون لحظه بیرون رفتن از حرم . 

دستم به ضریح نرسید که هیچ ، اصلن نمیشد وارد اون محوطه دور ضریح شد . من هم فقط یک گوشه ایستاده بودم و میتونستم ضریح رو ببینم و همونجا با امام رضا (ع) صحبت کنم . 

 

نمیدونم چرا این غرور که گاها خوبه نمیذاره همین اول کار گریه کنم . خیلی دلم میخواست این کار رو بکنم . از همون موقعی که از پشت شیشه اتوبوس تونستم حرم قشنگت رو ببینم . از همون موقعی که زائر ها رو دیدم . از همون موقعی که ... میخواستم گریه بکنم . نه فقط برای شما . برای خودم که همسایت هستم ولی حتی یک روز از هفته ام رو (حداقل) نمیام اینجا . در حالیکه بقیه برای دیدنت کیلومتر ها ، پابرهنه ، با دلی پر از غم و اندوه ، به امید قبولی حاجاتشون ، مشتاقانه قدم برمیدارن . به حال کسی که حرم رو میبینه و یا اسم حرم رو میشنوه و اشک میریزه چون نمیتونه بیاد حرمت غبطه میخورم که چرا من حال اون فرد نداشتم و ندارم .

یک خواهشی دارم . 

میتونم با شما راحت تر حرف بزنم ؟ میشه ؟ میدونم که قبول میکنی :)

 

 

خیلیا میخواستن بیان ولی نتونستن . وقتی وبلاگ ها رو میخوندم و از علاقشون به تو نوشته بودن ولی نمیتونستن بیان . با خودم تصمیم گرفتم که حتما امروز صبح رو بیام حرمت و از طرف همه دعا کنم . کمترین کاری که میتونستم انجام بدم . 

 

اما وقتی در این جمع قرار گرفتم و دستمو بالاگرفتم  . برنده تقابل بین احساسات و غرور ، قطعا احساسات بود . دیگه دست خودم نبود . اشک میریختم ولی سریع پاکشون میکردم تا کسی نبینه اشکامو . اما خالی شدم . باید خالی میشدم .  انگار یک بار سنگینی از روی دوشم برداشته شد چون تونستم دردهام ، خواسته هام رو بهت بگم و میدونم که به تک تک کلماتش گوش کردی و حالم رو درک کردی . فقط خواهش میکنم که برای من بین خدا واسطه شی . همین !

 

لطفا 

 

راستی آقا 

تولدت مبارک :)