ذهن پر مشغله

امیر + ۱۳۹۹/۳/۲۵، ۲۱:۵۸

این روز ها ذهنم بیش از حد با خودش کلنجار میره .

 

انگار همه چی براش مهم شده . 

 

کار و شغل

درآمد

درس های دانشگاه

تحقیق ها و تکالیف دانشگاه

شروع امتحانات اون هم به صورت مجازی🤦🏻‍♂️

حس پوچی دارم از اینکه هیچ کاری نمیکنم

ذهنم درگیر آینده هست . نمیتونم از آینده چشم بردارم .

ساکت تر از همیشه ام ، تنها ، درون خود

از این دغدغه ها مشکلی ندارم.

اینکه براشون اقدامی نمیکنم من رو آزار میده . 

 

اینجا تبدیل به مکانی شده که از دست دغدغه هام فرار کنم :(

حتی بستنش هم راهکار چاره سازی نبود :(

روزانه نوشت

امیر + ۱۳۹۹/۳/۲۲، ۰۰:۲۵

سلام :))

امیدوارم حال همگی خوب باشه . در ادامه پست قبلی که مریض شده بودم الان حالم خیلی خیلی خوب شده :) ممنونم از همتون . فقط اینکه مامانم از من گرفته :( البته که تا حدودی زیادی درمان شده و با این حال همچنان بی حاله . توی این وضعیت مریضی مجبور بودم برای کلاسای مجازی کارها رو انجام بدم . میدونین که اساتید باور نمیکنن من مریضم :|| صد تا قسم بخوری ، دستت رو بذاری رو قرآن ، خودت رو هم بکشی باز هم قبول نمیکنن . 

 

جا داره بگم که صد لعن و نفرین بر اون کسی که ایده آزمون مجازی و کلاس مجازی و ... رو داد یکی از مزخرف ترین ایده های ممکن برای ادامه تحصیل بود . استاده ساعت 4:30 بعد از ظهر میاد کلاس میذاره انتظار داره همه بیدار باشن . خب مرد حسابی !! ساعت 4:30 بعد از ظهر کی کلاس میذاره ؟ یا یکی دیگه موقع ماه رمضون ساعت 8 صبح کلاس گذاشته بود :|| حرفی ندارم واقعا. 

 

در رابطه با آزمون مجازی هم بگم که ماشالله اساتید دارن قشنگ کار میکشن . یکی از این اساتید که اصلا قیافه اش رو در این ترم ندیدم یک جزوه به عنوان منبع امتحانی برامون گذاشته حالا جزوه اش رو دانلود میکنم و تعداد صفحه ها :

102 صفحه 

واکنش من :indecision

یعنی انتظار داره ما 102 صفحه، اون هم در قالب پی دی اف برای امتحانش بخونیم ؟

از تربیت بدنی هم بگم که امتحانمون ، گرفتنِ ویدیو از خودمون در حال شنای سوئدی هست. همینجا هم بگم که من یک دونه هم نمیتونم برم 😂 منتظر پیشنهاداتتون برای ماست مالی این بخش هستم :)

 

از اخبار وبلاگی هم این چالشی که برگزار شده . البته بیشتر بهش میخوره پویش باشه تا چالش . در ارتباط با جنگل های زاگرس که دچار آتیش سوزی شده. 

 

پیشنهاد فیلم سینمایی هم دارم :)

اسم : our last men in the phillipin ( بازماندگانمان در کشور فیلیپین در سال 1898)

سال تولید : 2016

کشور: اسپانیا

                      1898, Our Last Men in the Philippines - Wikipedia

یک فیلم اسپانیایی ، از داستان فیلم هم هیچی نمیگم چون قطعا لو میره :)

+فقط سیبیل های فرد جلویی :)))

 

 

راستی بگم که وب رو چند روز آینده میبندم ( ایام امتحانات رسیده :|| ) و کلا فعالیتم تا یک مدتی چه در وبلاگ خودم و چه در وبلاگ بقیه به صفر میرسه :) 

پیشاپیش عذرخواهم.

پسرِ ... :| + برای کنکوری ها

امیر + ۱۳۹۹/۳/۱۷، ۱۶:۲۲

اول از همه میخوام که این سوال رو جواب بدین :

 

به نظر شما پسر بالغی که از بیرون میاد و دستاش رو نمیشوره و به همه جا دست میزنه و ماسک هم نداره چیه ؟

 

۱- شاخ (از نظر بقیه)

 

۲- دچار بیماری خود شاخ پنداری

 

۳- بوووووووووووووق 

 

۴- گزینه ۲ و ۳

 

خیلی ممنون اگه شرکت میکنین.

تقریبا ۴ روز هست درگیر یک بیماری عفونی شدید ( شبه کرونا )‌ شدم و الان هم دارم دوران نقاهت بیماری رو میگذرونم و از همین پسرِ ...... (.....جواب نظرسنجی هست) هم گرفتم . اولش با سرفه های شدید شروع شد و بعدش هم سردرد و تب و لرز در آخر هم بی حالی .شاید کرونا بوده ولی بعید میدونم چون زمانش خیلی کم بود. فقط امیدوارم مامانم نگیره که بدبخت میشم :( 

با دو تا آمپول تونستم وضعم رو بهتر ( و نه خوب ) کنم .کسی که میخواست آمپول بزنه ،آمپول اولی رو زد هیچی؛ دومی رو میخواست بزنه گفت :

-به آمپول نگاه نکن . 

هر کی این جمله رو بشنوه طبیعتا ترسش بیشتر میشه !! ای بابا.

تا یک مدتی هم فقط خاموش میخونم وبلاگ ها رو .

 

 

+بخش برای کنکوری ها رو هم میتونین در منو ببینین مخصوص امتحان نهایی برای دانش آموزهای نظام جدید البته یکم دیر شد چون مریض بودم.

قدر مدرسه رو بدونید.

امیر + ۱۳۹۹/۳/۱۴، ۰۰:۱۴

استادمون گفته بود عکستون رو بذارین داخل پروفایلتون .

من هم گشتم داخل گوشی ام . هیچی نبود.به یکی از دوستای صمیمی دبیرستانم گفتم عکس اگه از من داره بفرسته.

هر چی عکس که من داخلش بودم فرستاد 

یهو دلم برای مدرسه تنگ شد :(

 

چه قدر خاطره که دیگه زنده نمیشن 

لعنتی!

چه قدر زود گذشت :(

میخوام برگردم مدرسه :(

 

+ یک دونه عکس انتخاب کردم که داخلش خودم و چند تا از دوستام هستن . حالا همه بچه های دانشگاه این افراد داخل عکس رو میشناسن و دربارشون سوال میپرسن :|

 

++ شاید یک چند روزی نباشم .

فتوشاپ و مشکلات حل نشده...

امیر + ۱۳۹۹/۳/۱۰، ۱۶:۴۷

سلام.

 

 

بالاخره دست سرنوشت و البته خواسته های خودم من رو به این سمت روند که برم سمت نرم افزار های adobe 

اولیش که XD design بود برای طراحی سایت که متاسفانه به دلیل سیستم داغون من (!) همون اول کرش کرد.

دومی after effect بود برای کارهای موشن گرافیک که علی رغم داشتن نسخه 2015 باز هم کرش کرد (یعنی نسخه های 2019 و 2020 و 2018 رو هم دانلود کردم و امتحان کردم که رفتم 2015 رو نصب کردم)!!

سومی هم اگه سیستمم رو چشم نزنم فوتوشاپ نسخه 2018 رو با کلی تیک و delay اجرا میکنه :/

نمیدونم اگه وسط کار کرش نکنه که خیلی خوبه ولی مشکل اصلی ام از اینجا شروع میشه که لایسنس و کرک و پچ ندارم. در واقع سایتی که دانلود کردم نداشت تا اونجایی که من گشتم و اگه اینها نباشه تا هفت روز میتونم رایگان استفاده کنم و بعدش پولی میشه و همونطور که میدونین نمیشه همچین پولی رو پرداخت کرد. البته این رو هم بگم که کلا adobe ما رو تحریم کرده :| و کلا توی کشورهاش اسم ایران دیده نمیشه . 

یکی همین مشکل کرک هست و مشکل دیگه هم آموزشه. درسته که فتوشاپ یک نرم افزاری هست که تقریبا همه یک آشنایی نسبی باهاش دارن و کلی هم آموزش ریخته توی سایتها . اما یک منبع خیلی خوب میخوام که خیلی از موارد رو گفته باشه و ترجیحا ایرانی هم نباشه ( و اگر هم باشه سیستم صدا و کیفیت آموزشش خوب باشه نه اینکه صداش از ته چاه در بیاد و مجبور باشم صدا رو توی 100 بذارم :||| )

و باز از بین آموزش های خارجی هم بعضی هاش خوبه اون خوبهاش رو بگین که معمولا توی یوتیوب میذارن چون من آشنایی خیلی زیادی با فتوشاپ ندارم . در واقع هیچی آشنایی ندارم :دی

 

+ درسته آموزش های ایرانی رو میشه از طریق هندزفری و ... گوش داد که راحت بشه شنید و فهمید ولی از این طریق نمیتونم کار کنم ؛ دو تا دلیل داره ؛ یکی اینکه کلا از هندزفری و... هر چه که به گوش وصل بشه خوشم نمیاد دوم اینکه اصلا این ابزار رو ندارم .

 

ممنون میشم واقعا.

چالش 20 سال آینده

امیر + ۱۳۹۹/۳/۷، ۰۰:۰۴

سلام :)

 

بعد از تاخیر فراوان تبریک عید میخوام این چالش به تاخیر افتاده رو هم بنویسم .

البته بگم که این چالش برای من شبیه همون چالش «ده کاری که قبل از مرگم باید انجام بدهم» هست ، یعنی داخل همین هم همون آرزوهایی رو دارم مینویسم که در اون چالش داشتم . حالا شاید در اینجا اون ده کار کمتر یا بیشتر شده باشه . 

 

راستش خیلی فکر کردم . خیلی کارها دوست دارم انجام بدم از ازدواج و کار و تحصیل گرفته تا تولید آثار مختلف فرهنگی و علمی و بردن جوایز مختلفی که همیشه در رویاهام بوده و هست.

 

از این میترسم که شخصیتم تغییر کنه . همون پسر پرانرژی باشم ولی با متانت و وقاری که نشون از مردونگی داره . در هر حال دوست نداره از جذابیت ها و شیطنت های خودش کم بشه :)

 

(احتمال زیاد نشدنی) با موهای خودم میرم بیرون و میام داخل و نه کاشته شده و یا مصنوعی :(

 

تنها دغدغه زندگیم آینده بقیه باشه و بس :)

 

تمام این ها هست البته به شرط حیات :)

 

+ممنون از کسی که لطف کردن و من رو دعوت کردن ( خانوم آبان ) 

البته ببخشید خیلی مختصر نوشتم یک جورایی میخواستم فقط بنویسم چون خیلی خسته ام الان :(

 

++ دختر 5 ساله مصاحبه اش رو قبول شد smiley و تلاش های اینجانب هم به ثمر نشست (هوراااااااااااااااااااا)

+++ تولد داداشم بود براش از اینها درست کردم :

 

به نظر خودم که خوب شد :) کاردستی هم درست کردم ولی خب خیلی قشنگ نشد و برای همین نفرستادم :دی (کاردستی و نقاشی از تکالیف بنده بودن ) این رو هم بگم که کاردستی و نقاشی واقعا خفن بودن :)

 

+++اینم از عکس خودمون :)

مورچه ها خیلی حرکت داشتن برای همین ممکنه تار دیده بشن.

 

 

 

++++یک چالش هم تو ذهنم دارم به زودی اجراییش میکنم :) البته یکم با چالش هایی که تاحالا برگزار شده فرق داره و نوجوون پسند باشه و میترسم که آخرش خراب بشه :(

از همه چی

امیر + ۱۳۹۹/۳/۱، ۱۸:۱۷

۱-

اینکه استاد هنرت بگه که کاردستی درست کنیم و با گواش سنگ نقاشی کنیم ، کار خوبیه یعنی به سنت میخوره؟ حداقل یک اریگامی چیزی.

استاد ترم قبلمون عکاسی رو یاد میداد و واقعا خدا خیرش بده این استاد فعلا هیچی :(


۲-

علاوه بر خانواده خودم دو تا شخصیت دیگه هم داریم که باهاشون ارتباط خیلی زیادی دارم . دو تا دختر یکی 7 ساله و یکی دیگه 5 ساله :)) 

این مسئولیت خطیر به عهده من افتاد که بیام با 5 ساله کار کنم مصاحبه دبستانش قبول بشه . حالا کار میکردیم یک کتابی رو که تمرین داشت . تمرینش این بود یک قطعه از تصویر + خود تصویر رو نشون داده بود و گفته بود که این قطعه مربوط به کجای تصویر هست و اشتباه حلش میکرد . میگفتم

-شکلش اینطوریه . نگاه کن

بعد که نگاه کرد ازش میپرسم خب حالا جواب رو پیدا کن . دستش رو میذاشت رو یک چیزی که اشتباه بود.

من : نگاه این شکلش این مدلی . یک گردی داره که داخلش سیاهه . این رو کجای تصویر میتونی ببینی ؟

دوباره دستش رو گذاشت روی همون indecision و نکته مهم تر که هیچی از اون دایره سیاه هم نداشتindecision

من : خب دیگه چی ؟ پیدا نمیکنی چیز دیگه ای؟

دستش رو برداشت دوباره گذاشت روی همون indecision

من : شاید یک چیز دیگه باشه ها مطمئنی ؟

دوباره دستش رو برداشت و دوباره گذاشت روی اون indecision

من : خب ، بهم بگو که چرا این رو انتخاب میکنی ؟

اون : همینطوری شانسی

و من crying

یعنی باید دوباره همه مراحل رو توضیح بدم

یاد این بازی های ده سال پیش کامپیوتر میفتم که تا مرحله آخر میری برق قطع میشه بازی میپره و دوباره باید از مرحله اول شروع کنی :|

خلاصه که امروز مصاحبه داشت و باید ببینم که نتیجه کارهام چطور بوده . امیدوارم خوب باشه .

ولی توضیح دادن برای یک بچه 5 ساله چه قدر سختهsad


۳-کلی کار عقب مونده دارم و همه اش به خاطر حال بد این چند روزم بوده. یک چند روزی هست که دارم ریکاوری میشم .

اخبار رو هم گذاشتم کنار دوباره ( این دو ماه پیگیر آمار بودم ) و همین خیلی به خوب شدن حالم کمک کرد.


۴-رفته بودم سبزی بخرم و طبق معمول ریحون و تره و گشنیز. خریدم و اومدم خونه .

من : گشنیز خریدم ( با ذوق و شوق )

مامان پلاستیک سبزی ها رو دید 

من : البته شاید جعفری باشه ولی خب احتمال زیاد گشنیزه.

مامانfrown

من smiley

مامانindecision

من : چی شده ؟

مامان : بادرنج گرفتیangry

قشنگ نابود شدم :دی


۵- یکی از بچه های کلاس فیلم  PLATFORM 2019 رو پیشنهاد کرد برای دیدن . 

لطفا نگاه نکنین . چندشتون میشه همه چی هست داخلش و نمیخوام توضیح بدم .

انیمیشین ONWARD2020 هم به لطف این دو تا دختر که معرفی کردم ، دیدم . 

KNIVESOUT هم علی رغم تعریف های زیادی که ازش شده بود خوشم نیومد .


۶- یکی دیگه از دوستان هم سریال کره ای mr.sunshine رو معرفی کرده بود و برای اولین بار میخواستم یک سریال خارجی رو از طریق دانلود تماشا کنم . فقط میتونم بگم که خیلی خوب بود. همه چیش خوب بود. ولی ذهنیتم نسبت به ژاپنی ها تغییر کرد. از فیلم یاماتو که اونقدر قشنگ شجاعت به خرج میدادن و لحظات احساساتی رو رقم زدن و نه به اینجا که انقدر خشن و بودن و کلا مسیر کُره رو تغییر دادن . 

جالبه که هر کشوری سعی داره خودش رو مظلوم نشون بده !