هفته‌ و ماهی که گذشت

امیر + ۱۴۰۰/۴/۳، ۲۲:۴۲

کلا ماه سخت و عجیبی بود!

فردا هم یک امتحان دارم که تا حد زیادی ترس دارم براش. یاد یکی از درسای ترم قبل افتادم، البته اونجا استادش با ما راه اومد ولی این استاد ... :)

استاد هم چند پست قبل گفتم (لینک) فردا امتحانش رو دارم.

تونستم امتحان رو از یک نفر بگیرم و از همون صفحاتش رو گذاشتم داخل ورد . البته باید ۲۰ نفر می‌بودن ولی خب مهم نیست دیگه می‌خواد استاده قبول کنه می‌خواد هم نکنه . ولی خب خیلی سخت بود. خییییییلی سخت بود. 

از کارهای عملی هم که ۵ تا بود. ۴ تاش رو همین هفته انجام دادم و بسی سخت بود و یکیش موند که تا فردا حتما باید انجامش بدم و اون هم نوشتن مقاله هست که نصفه هست و نصفه دیگه رو باید بنویسم !!

 

فقط من دکتر شکوهی و دکتر صیف رو زنده پیدا کنم قطعا اون‌ها رو خواهم کشت :)))))

 

چند عدد روزانه‌نویسی ۴

امیر + ۱۳۹۹/۱۰/۲۴، ۲۳:۱۵

۱-خب‌ می‌خواستم از این روزهام بگم که به رنگ و بوی امتحان آمیخته شده. واقعا حس و حال خوندن درس رو ندارم و می‌دونم که این اثر فضای مجازی هست. امتحان دیروز هم خداروشکر خود استاده نمونه سوال داد وگرنه سوالات خیلی خیلی سخت و مفهومی بود و نمره‌ی خوبی هم گرفتم :)

+هنوز سه تا امتحان دیگه مونده که می‌تونم بگم در سطح متوسط هستن و امتحان روز قبل غول سرسختشون بود.

 

۲-می‌خوام از این ترمم هم بگم. کلا دو تا کلاس مفید داشتیم. یکی اسمش تحلیل محتوا هست و اون یکی دیگه کاربرد فناوری.

درس فناوری مربوط به استفاده از نرم‌افزارهای کامپیوتری هست و خب استاد ما اومد ورد و پاورپوینت رو کار کرد. با اینکه تسلط نسبی روی جفتشون داشتم اما اطلاعاتم خیلی خیلی بالاتر رفت.

درس تحلیل محتوا هم واقعا عالی بود. راستش رو بخواین یک بخشی از این دوست داشتنم به خاطر خود استادش بود. فرض کنین یک آدم ۳۵ ساله که حس و حال دانشجو رو می‌فهمه و کلی هم انرژی داره میاد براتون تدریس می‌کنه. ناگفته نماند که خودم هم عاشق تحلیل کردن هم هستم و خب شاید به این رشته هم در آینده گرایش کردم. از معدود کلاس‌هایی بود که داخلش به صورت داوطلبانه فعالیت داشتم و کلی حس خوب دریافت کردم.

 

۳-و البته که داخل این ترم کلی استاد حال به هم زن داشتیم که دیگه واقعا نمی‌دونم چی بهشون بگم. کلی نفرین و لعنتشون کردیم و خواهیم کرد.

کلی تحقیر شدیم کلی مسخره شدیم. همه‌ی تقصیرات گردن ما افتاد. اینترنت هممون با سرعت ۳۰ مگابیت هست ولی به خاطر اینکه کلاس رو بپیچونیم از سامانه میایم بیرون و به بهونه‌ی اینکه اینترنتمون کم سرعته و یا اینکه سامانه مشکل داره به استادا دروغ می‌گیم. اما وقتی استادا از سامانه بیرون می‌رن. باز هم تقصیر دانشجویه. 

تقضیر دانشجو هست که صدای استاد نمیاد و تقصیر دانشجو هست که سامانه خرابه. متاسفانه دیواری کوتاه‌تر از دانشجو نیست و واقعا جلساتی بود که داشتم می‌خندیدم به این افراد. اینکه همچین حرفی می‌زنن مشکلی نیست. در واقع اساتید همه‌ی افراد تقریبا همین شکلی هستن ولی بحثی که اینجا فرق داره اینه که این افراد میان و حرف از اعتماد و عدم پرخاشگری نسبت به یادگیرنده می‌زنن ولی خودشون عمل نمی‌کنن. با یک سری آدم شعار زده طرفیم که فقط بلدن حرفای قشنگ بزنن و کلی هم ادعاشون می‌شه که بهترین هستن ولی در واقع همه‌ی این ادعاها یک سری خرعبلاتی هست برای اینکه سرِ من یکی گرم بشه و مشتاق حرفاشون بشم :)

 

این فقط یک نمونه تحقیر هست.قضیه‌ی خیلی طولانی داره ولی نماینده‌ای که اینطوری میاد و با استاد صحبت می‌کنه و از این ادبیات استفاده می‌کنه یعنی اینکه چه قدر سطح خودمون رو آوردیم پایین.البته دست نماینده گرم واقعا. چون معلوم نبود بعدش چه اتفاقات ناخوشایندی می‌افتاد.

 

 

این دقیقا عین حکایت «آش نخورده و دهن سوخته هست.» 

همونطور که گفتم قضیه خیلی مفصله ولی بخوام خلاصه بگم اینه که استاده صداش داخل سامانه نمیومده و بچه‌ها هم قسمت چت کلی پیام رد و بدل کردن و استاده هم کلا سه بار وسط اون چت‌ها نوشته «صبر» و ۵۰ دقیقه صبر کردیم و چت‌های بچه‌ها هم ادامه داشته و صدای استاد هم نمیومده. استاده ناراحت شده که چرا انقدر پیام می‌دیم 😐😂

بعد گفته که به خاطر کار اشتباهتون (!!!!!!!!)‌ جریمه‌تون می‌کنم و اول ازتون دو نمره کم می‌کنم (مدرسه هست انگار 😐) بعد که یکم به خودش اومد گفت : آخر ترم امتحان می‌گیرم و این اختیار رو هم دارم که ازتون امتحان بگیرم و منبع هم خودتون برید پیدا کنید و به من هم ربطی نداره :||||||||||||||

دقت کنین ۵۰ دقیقه !! بعد نماینده اومده اینطوری صحبت کرده باهاش 🤦‍♂️

 

 

۴-بعضی از روزام واقعا ناراحتم و بعضی روزای دیگه پرانرژی. و خب احساس پوچی می‌کنم. در واقع یکسری کارها رو باید انجام بدم ولی نمی‌دم و همین موضوع من رو خیلی ناراحت می‌کنه. برای بعضی کارها راه حل پیدا نکردم . پیدا کردما ولی به دردم نخورد. دیگه واقعا نمی‌دونم چجوری زبانم رو تقویت کنم. واقعا می‌خوام در حد خیلی خیلی خوب باشم. با هیچ نرم‌افزار و ویدیو و طرحی نشد متاسفانه :(

 

 

۵-یک پستی چند روز قبل منتشر کردم که موقت بود و در اون گفتم که ممکنه اینجا حذف بشه. پشیمون شدم :) اینجا ابدا حذف نخواهد شد و با قدرت به کارم ادامه می‌دم (حالا نه که خیلی هم اینجا فعالیت دارم 😐😂)

 

 

۶-دو تا ویدیو ضبط تدریس انجام دادم و حقیقتا خیلی باحال بود و البته باید از الفاظ «پسر گلم» «خوشگلای من» «عزیزانم» و .... استفاده می‌کردم 🤦‍♂️😂😂😂

داخل کلاس استفاده از این عبارات برام ابدا خنده‌دار نیست ولی وقتی داخل جو و کلاس نباشی قطعا کلی خنده‌ات می‌گیره.

یادم ترم اول افتاد یکی از استادامون همین کار رو کرد بعد وسط این کار خنده‌اش گرفت 🤦‍♂️😐😂

 

 

۷-با اینکه خیلی اهل موسیقی و آهنگ نیستم ولی واقعا عشقی که به ویولن دارم خیلی زیاده . نمی‌دونم چرا. اما فکر نکنم بتونم حداقل ویولن بزنم و یاد بگیرم. چون آسیب جسمی زیادی وارد می‌کنه :( و خب ساز دیگه هم دوست ندارم (پیانو رو دوست دارمااا ولی مال قشر مرفه جامعه هست :)‌ )

 

امتحان مجازی (قسمت اول)

امیر + ۱۳۹۹/۴/۱۰، ۱۲:۳۹

پیروی این پست شاهد نمرات درخشان همکلاسی های گرامی بودیم 😂

 

مورد داشتیم که 20 تا تست رو در عرض 150 ثانیه جواب داده 

هر جوری حساب میکنم نمیشه آخه 😂

الان اگه حساب کنیم

3 ثانیه طول بکشه سوال رو بخونه 

3 ثانیه گزینه ها خونده بشه

1 ثانیه گزینه صحیح انتخاب بشه (حالا بماند که این بین باید فکر هم بکنه که جواب صحیح کدومه)

1 ثانیه هم طول بکشه بره سوال بعدی

=هر تست حدود 8 ثانیه

8 *20= 160 ثانیه 

حالا این دوستمون چجوری تونسته توی 150 ثانیه جواب بده ؟😂

تازه من این احتمال رو بررسی نکردم که دوباره از اول بیاد چک کنه سوالا رو و یا  با این فرض در نظر گرفتم که همه سوالا رو بتونه همون لحظه که بخونه جواب بده و توی دور اول همه ی سوالا رو زده باشه.

همه اینها بماند نمره اش چند شد ؟ 

20 نشد ولی 18 شد :| من 19 شدم اون آزمون رو . ولی توی19 دقیقه زدم . کلا هم 20 دقیقه وقت داشت.

از عجایب بودن این همکلاسی ها .

 

 

از بقیه امتحان ها هم بگم که دو تا امتحان هم که داخل سامانه مون برگزار شد ، جفتشون برای من error دادن :|

فکر کنم سروراشون کلا قاط زدن . معلوم نیست نتیجه اش چی میشه آخه به یکی از دوستام صفر داده بود :|

به مسئول امتحانات هم گفتم ، گفتش که باید تا شب صبر کنم :| و سیستمم رو روشن نگه دارم . تمام ترسم از این ارور کامپیوتره و کلا امتحانه بپره :(

Quickly Solve - Your PC Ran into a Problem and Needs to Restart

هنوز دو تا امتحان دیگه هم باید با این روند بگذرونیم🤦🏻‍♂️

البته انتظار هم میرفت که سامانشون انقدر داغون باشه.کسایی که فعلا اینطوری امتحان ندادن و چند روز دیگه میخوان امتحان بدن ، حواسشون باشه که همچین مشکلاتی ممکنه براشون به وجود بیاد.لازم به ذکره که سامانه ما تازه درست شده و برای همین انتظار میرفت همچین مشکلاتی وجود داشته باشه ، وگرنه برای دانشگاه های خفن و بزرگ مثل شریف و فردوسی قطعا اینچنین مشکلاتی وجود نخواهد داشت.

 

 

تاریخ سازی در عرصه مجازی به زودی در سراسر کشور :دی

امیر + ۱۳۹۹/۴/۱، ۱۳:۴۱

با توجه به شروع شدن امتحانات ، اون هم به صورت مجازی و اکیپ های دوستانه ای که برای تقلب گروه زدن ، 

به زودی شاهد رشد محسوس علمی دانشجویان گرامی در زمینه نمرات هستیم 😂

از دیشب تا به الان تو دو سه تا گروه عضو شدم برای تقلب 🤦🏻‍♂️😂

 

احتمالا در آینده ای نه چندان دور ، در سراسر ایران لحظات تاریخی ثبت خواهد شد 😂

 

#ایرانی_جماعت_را_دست_کم_نگیریم

روزمره نوشت

امیر + ۱۳۹۸/۱۱/۷، ۲۳:۱۷

با معدل 17/82 تونستم این ترم رو رد کنم حالا نمیدونم معدل الف هستم یا نه . البته برام مهم نیست. همین که چند تا امتحانی که میخواستم پاس بشم ، پاس شدم :)

ولی شب امتحانی بودماااااااا :دی

انتخاب واحد ها هم فردا تکمیل میشه و از هفته دیگه یکشنبه ( و نه شنبه !!! خیلی مهمه که شنبه نیست) دانشگاهمون شروع میشه قشنگ با یک عده ای همکلاسی شدم که همه شون بلا استثناء گیمر هستن:دی خدابخیر بگذرونه من آخر این ترم یک دونه گیمر حرفه ای درجه 1 میشم :دی

فعلا که در این یک ترم داخل pes برای خودم صاحب سبک شدم :دی

انقدر که بازی کردیم با همکلاسیان عزیز :)

انشاالله این ترم call of duty رو قشنگ یاد میگیرم .


 

تئاتر هم رفتم دیدم. اسم تئاتر «میراث» بود با هدف معرفی کتاب اسرار آل محمد (ص)   .یک کتاب تاریخی که تاریخ واقعی اسلام و چند تا از معصومین رو به نگارش درآورد شده و قدمتش حدود 1400 سال هست.

کارت این گروه رو گرفتم ببینم چجوریه . اینستاگرام ندارم و خیلی اتفاقی هفته پیش از طریق مرورگر رفتم ببینم خبری نیست که خداروشکر بعد یک سال دست به کار شدن :)

آدرس دفترشون هم نزدیک خونمون هست اما رفتم دیدم یک خرابه هست :////

تلگرام هم رفتم فعلا خبر خاصی نبود پروفایل ادمینش رو دیدم نوشته last seen a long time ago

آقا امید من رو قظع نکنین دیگه :(

اما خداروشکر همین که گروهشون کار کرد :)

 

تازه بعد دو سال ، یک ایده تئاتر خوب به ذهنم رسیده که الان دارم داخل ذهنم صحنه هاش رو برای خودم ترسیم میکنم. البته وسطای این داستان تئاتر باید کار بشه  .

چند تا ایده فیلم داشتم برای خودم که قبلا طراحی کرده بودم و به نظر خودم میتونن یکی از بهترین فیلمهای سینمایی بشن ( اعتماد به نفس رو حال کنین !!!)


رانندگی هم یادگیری پارک دوبل مونده فقط که فردا یا 5 شنبه یاد میگیرم. ضمن اینکه رانندگی داخل شهر خیلی سخته.indecision

و نمیدونم این مشکل رو همه دارن یا فقط من دچارش هستم و اون اینه که خیلی نمیتونم سمت چپ و راست ماشین رو کنترل کنم یعنی گاهی اوقات پیش میاد که از طرف راست ماشین به یک ماشین دیگه برخورد کنم و خیلی پیش اومده :(

این عیب کی برطرف میشه ؟


 

بعد یک ماه و چند روز تونستم برم فوتسال به مدت 3 ساعت :دی

البته نیم ساعت آخر رو فقط وایستادم دروازه خیلی خسته شده بودم دیگه نمیتونستم بدوم

ولی خیلی خوب بود و خیلی خوش گذشت :)


وارد گروه کلاس شدم فقط قرار بر این شد که دیگه حرفی از نمره زده نشه :دی

میخواستم بحث رو عوض کنم وارد حوزه فیلمهای سینمایی بشم و با یکی از همکلاسی ها داخل گروه درباره فیلمهای مختلف بحث میکردم. من خیلی احساس شاخ بودن بهم دست میداد که دو سه تا فیلم نگاه کردم ( واقعا یک حس خاصی داره چند تا فیلم دیدی که بقیه هم دیدن نمیدونم تجربه کردین یا نه ) حالا من هر چی فیلم معرفی ایشون یک خلاصه ای از فیلم میگفت و متوجه میشدم که بله ایشون دیده فیلمه رو . طوری هم نبود که بخواد دستم بندازه. از انواع آمریکایی و اروپایی گرفته تا شرق آسیا (حتی تایلند !!!) فیلم معرفی کردم و ایشون دیده بود فقط یک دونه فیلم ندیده بود که اون هم فیلم اضغر فرهادی بود که سال 2018 تو اسپانیا ساخته بود ( everybody knows) .وارد فیلمهای ایرانی هم نشدم چون به ندرت نگاه نمیکنم و آخرین فیلمی که دیدم سرخپوست بود  ( انصافا قشنگ بود) تابستون همین امسال.

خلاصه این دوستم هر چی فیلم میگفت من که نمیشناختم :دی

وارد انیمه هم نشدم چون فقط یک دونه انیمه سینمایی تو عمرم دیده بودم ولی خب این  دوستم حتی انیمه هم نگاه میکنه :///

سریال کره ای هم نگاه میکنه یک عکس از همه فایلهای سریال های کره ای اش گذاشت بهش گفتم

تو کار و زندگی نداری اومدی اینجا چت میکنی؟ خخخ

نتیجه اخلاقی که گرفتم این بود که اگه داخل یک زمینه  بهتون احساس شاخ بودن دست داد بدونین که اصلا شاخ نیستین :دی و شاخ بودنتون رو هم به بقیه اثبات نکنین چون بدجوری ضایع میشین :دی

 

دیگه همین :)

 

نتیجه تصویری برای ‪fireflies‬‏

دیگه رسما تموم شد :دی

امیر + ۱۳۹۸/۱۱/۳، ۲۳:۰۳

سلام :)

 

ترم اول تموم شد و خداروشکر دیگه رسما برچسب ترمولکی بودن از من برداشته میشه :دی

 

بحث سر نمره ها داخل گروه بود .

یکی میگفت 13 یکی 12 ، 11،  13.5 ...

یکی میگفت این دیگه چه استادیه فکر کنم بالای 14 نداشتیم

و من یک دفعگی

17

 

همه در حال تایپ بودن که عدد 17 رو از جانب من دیدن همۀ    is typing  ها پاک شدن .   یک دقیقه سکوت بر گروه حاکم شد بعدش 1 2 3 4 و 5 نفر

is typing

 

سریع از گروه لفت دادم گفتم الان با الفاظ محبت آمیزشون من رو مورد عنایت قرار میدن. البته مطمئنم که بهترین نمره نشدم :دی

با این وجود خوبه.

 


 

راستش نمیدونم مشکل حل شده یا نه . در واقع یک راهی به ذهنم رسید . اگه درست باشه خیلی خوب میشه ولی تا یک ماه میتونم استفاده کنم.


یکی از بهترین اخباری که شنیدم

https://www.instagram.com/haftaseman.ins/

هست . گروه هنری هفت آسمان و احتمالا هم بریم تئاترش رو ببینیم.« گرایش به مدار 360 درجه »اش خیلی قشنگ بود :)

و البته یک گروه هنری دیگه هم پیدا کردم اون هم مثل اینکه خوبه. اگه کلاسی آموزشی داشته باشن خیلی خوبه :)


کتاب خوندن هام رو شروع کردم.از آثار هاروکی موراکامی شروع کردم در واقع ادبیات شرقی

6 تا کتاب دارم و میخوام بخونمشون.

دو تاش روانشناسی برای کارهای خودم.

4تای دیگه :

ملت عشق

رویای نیمه شب

کیوتو

(این یکی رو یادم نمیاد مال هاروکی موراکامی هست که بید ....،زن خفته هست ؟!)

دیروز شروع کردم به خوندن.

قرار گذاشتم کتاب مذهبی هم بخونم و داخل خونمون هم هست.

 +عکس از خودم چه طوره ؟

از هر دری سخنی

امیر + ۱۳۹۸/۱۰/۱۹، ۲۲:۵۲

یعنی یادم باشه داخل گروه حرفی از درس نزنم. گفتم من فقط نمونه سوال و مرور مونده که وضعم خوب بشه و واکنش بقیه :

 

 

 

- آقای ..... سوالات کنکور خارج از کشور سال1399 آیین زندگی رو هم زدی ؟ خخخخ

 

- نمونه سوال و مرور خخخ

 

و...

 

 


 

شنبه امتحانا شروع میشه و همه در حال خوندن و ناراحت بودن که چرا از اول ترم نخوندیم و ... عهد میبندیم که از ترم بعد هر روز درس بخونیم ولی مطمئنا همه باز هم شب امتحانی میشن :دی

 


امروز حالم خیلی بهتره. دیروز فاجعه هواپیما بود و یکی از هم دوره ای هام هم فوت کرده بود در 18 سالگی سر هیچی و کلا یک جوری بودم .

تسلیت میگم از طرف خودم.(فاجعه اتوبوس هم گویا بوده و من خیلی خبر ندارم.)


مشکلات همچنان پابرجاست ولی من دارم میان بُر میزنم. در واقع دارم راه های دیگه رو یاد میگیرم که قطعا در آینده ای نزدیک نتیجه اش رو میبینم.


ممنون از کامنت های دلگرم کننده پست قبل و اینکه گفتم حالم خوبه.

پیش به سوی زندگی 

 

Image result for life"

شب امتحانی نباشیم ...

امیر + ۱۳۹۸/۱۰/۱۶، ۲۳:۰۷

شاید دارم کم کم به این نتیجه میرسم که دانشجو بودن = شب امتحانی بودن 

 

 

گروهی درس خوندن هم اصلا جواب نداد :( میتونم خودم بخونم.