تربیت اشتباه! (اندکی اصلاح :) )

امیر + ۱۳۹۹/۷/۱۵، ۲۳:۱۴

بچه که بودم فکر میکردم هر چی ساکت‌تر و آروم‌تر باشم آدم موفق‌تری هستم

 

ولی وقتی بزرگتر شدم فهمیدم هر کی که زبون چرم و نرم‌تری داشته باشه ، موفق‌تره!

 

همین دو خط بیانگرِ وضعِ تربیتیِ فجیعی بوده که خودم و احتمالا خیلی‌های دیگه داخل خانواده و مدارس تجربه کردیم. این شیوه‌یِ تدریس و کلاسداری به شیوه‌ی تدریس سنتی معروف هست .

چیزی که الان در مدارس به صورت تدریجی داره اصلاح میشه اما همچنان روش سنتی رایج‌ترین روش تدریس و کلاسداری هست! ولی خانواده رو پدر و مادر مسئول تربیت فرزند هستن. پس ،

اگر ازدواج کردید و باز هم اگر صاحب فرزندی شدید ،

فرزندتون رو طوری تربیت کنید که بتونه حرف بزنه. بتونه خواسته‌اش رو بیان کنه. بتونه از حقش دفاع کنه. اعتماد به نفسش رو داشته باشه.

در غیر این صورت به فرزندتون خیانت کردین!

 

+نمیخواستم اینطوری برداشت بشه که مامان و بابام بهم کم لطفی کردن

اون موقع علم روانشناسی و تربیتی اونقدر گسترده و جامع نبوده که در دسترس همه قرار بگیره برای همین نمیشه سر این موضوع به کسی خرده گرفت ولی ما باید حواسمون به این موضوع باشه که اگه خواستیم سرپرستی کسی رو داشته باشیم این مورد رو رعایت کنیم.

بچه ی زبون کیلومتری هم تربیت نکنید ، لطفا .

۱۵ مهر ۹۹
پاسخ
خب آره اینم هست :)
۱۵ مهر ۹۹

امیدوارم اگرم بهتون خیانت شده جبران شده باشه... 

۱۵ مهر ۹۹
پاسخ
باید بگم که،نمیشه انتظار داشت که تربیت صددرصدی درست انجام میشه :)

نمیخواستم اینطوری برداشت بشه. چون اون موقع علم کافی برای تربیت و پرورش نبوده همینطور که الان هم اونقدر زیاد نیست.

ولی خیلی ممنون :))🌹
۱۵ مهر ۹۹

آره ، کاملا درست میگی. یکبار دیگه هم یادمه یک پست گذاشته بودی که به همین مورد تو کامنتا ختم شد.  تو دنیای الان، روابط اجتماعی حرف اول رو میزنه. متاسفانه من هنوز ندیدم آموزش و پرورش یک کلاسی یا یک درسی در این مورد بزاره.

به نظرم خانواده، باید این انگیزه رو به بچش بده که مهم هستی و میتونی حرف بزنی. 

۱۶ مهر ۹۹
پاسخ
بله درسته
اون پست برای تحقیقاتم بود که باید ارائه میدادم.

داخل کتابهای تدریس اینها رو گفتن و فکر کنم همه میدونن که این کار درسته و فکر نکنم به کلاس احتیاجی داشته باشه ولی خیلی کم اجرا میشه و در عمل اونقدر خوب نیست.مثل مسواک میمونه.همه میدونن مسواک خوبه و نیاز به کلاسی نیست اما عده ی کمی مسواک میزنن :)
ولی اگه کسی اینها رو نمیدونه باید برایش یکسری دوره ها تدارک دیده بشه که بتونه یاد بگیره.

بله منبع اول خانواده هست و کاملا درسته و بعدش مدرسه چون دانش آموز و یا کودک داره در یک محیطی رشد و در حال تعامل هست که شناخت زیادی با افراد اون محیط نداره و این مورد کار رو برای رفتن به اجتماع که در از ناشناخته هاست آسونتر می‌کنه :)
۱۶ مهر ۹۹

بنده از زخم خورده هاش هستم ✋

۱۶ مهر ۹۹
پاسخ
هعی:(
۱۶ مهر ۹۹

ولی سعی میکنم یا بچه دار نشم یا شدم درست تربیت کنم :)

۱۶ مهر ۹۹
پاسخ
به نظر من هم این تفکر کاملا درسته :)
۱۶ مهر ۹۹

منم یادمه بچه بودم قبل از مهمونی رفتن

مامانم همیشه تذکر میداد ساکت باشی فضولی نکنی ، بیشتر از یک میوه نخوری :)

ولی خب منم همین عقیده رو دارم که امکانات خاصی نبوده که یاد بگیرن و با این حال دمشون گرم که از خیلی پدر و مادرهای امروزی تربیت بهتری داشتن :) 

 

۱۶ مهر ۹۹
پاسخ
:)

بله .به نظر خودم مسئولیت پذیری بیشتری داشتن :)
۱۶ مهر ۹۹

این ها یکم اکتسابی هم هست.

یعنی همین الانم میتونید تغییر رویه بدین.

من خودم شخصا ب نظرم قبلا خیلی مظلوم تر بودم مقابل حقم.

الان واقعا بهتر شدم ک دارم کم کم کار میکنم

البته همیشه گرفتن حق با چرب زبونی جواب نمیده گاهی باید قاطع اما مودب بود

در کل از الان تمرین کنید .

ولی ی جاهایی گذشت هم خوبه اما در مقابل ظلم سکوت خیلی درست نیست(البته اونی ک میدونه وخودشو زده ب نادانی نمیشه کاریش کرد، فقط از راه مودبانه وارد شد و حفظ اعتماد ب نفس داشته باشین)

۱۶ مهر ۹۹
پاسخ
خب، نگاه کنین.
سخته واقعا.خیلی سخته.
مثلاً من میرم برای خرید و داخل صف هستم و یکی میاد جلوم و به صورت اشتباه داخل صف جا میزنه و حق من رو میخوره. من اونجا روم نمیشه و یا دل رحمی میکنم میگم اشکال ندارد بیاد جا بزنه و این دفعه اشکال نداره ولی خیلی ناراحت میشم.
این دلسوزی رو نمیدونم چیکار کنم ؟ :(
البته این رو هم بگم که منظورم فقط گرفتن حق نبوده . خیلی از همین افراد چرب زبون کارهایی انجام میدم و طوری تیشویق میشن و پیشرفت میکنم که اصلا لایقش نیستن و حقشون نبوده.
۱۶ مهر ۹۹

به موردی اشاره کردی که اصلا تاریخ مصرفش هیچوقت تموم نمیشه.

تا دلت بخواد ازین دست آدمها توی زندگیم بوده حتی خود من هم تا سنی و یا شاید به طور نهفته الان هم خیلی تو دار و آروم به سر بردم ..الته یادمه بعد از دوران دبیرستانم دیدم اینطور نمیشه باید تغییری و تحولی در رفتارم انجام بدم.. و این شد که رفتم به سمت خود تربیتی چه با مطالعه کتب روانشناسی و چه فعالیت های فرهنگی هنری و در جمع و گروه بودن خیلی کمکم کرد حداقل هر زمان که بخوام از خودم با استدلالهام و یا هر نظری که داشته باشم دفاع کنم و نظرمو بگم با اعتماد بنفس و البته محترمانه و موثر.

الان یه طیف هستند که از بس ملاحظه میکنند نمیتونند نظراتشونو راحت اعلام کنند.. یا بلعکس نسل جدسد یخورده بی پرواتر شده و از حد تعادل به حد مرز بی احترامی نزدیک میشند.   که به نظرم هردو طیف اینجا از حد تعادل خارجند چون یکی بخاطر و خواست بقیه خودشو محدود میکنه و سکوت پیشه میکنه و دیگری  به حد خودخواهی و لج کشیده میشه. 

به نسبت قبل فرزند سالاری بیشتر شده و همچنین اطلاعات تربیتی و روانشناسی خوبی در دسترسه

۱۶ مهر ۹۹
پاسخ
بله.
منم باید دست به کار بشم و بتونم خودم رو احیا کنم.همین کارهای گروهی و رفتن به اجتماع خیلی مفید و کارسازه.

نسل جدید هم که ... :))

هنوز به نظرم این اطلاعات و مطالب تربیتی کمه و از همه بدتر اینکه هیچ برنامه ی تلویزیونی در این زمینه دیده نمیشه!
۱۶ مهر ۹۹

پر چرب ن چرم :))

+

بچه دار میشم درست تربیتش میکنم :))

خدا کنه بچه صالخ باشه خخخخ

۱۶ مهر ۹۹
پاسخ
:))))
در اسرع وقت درستش میکنم ممنون :)))


احسنت :)
😆
۱۶ مهر ۹۹

سلام :)

بله بله موافقم باهاتون

البته با آقای علیرضای آهنی هم موافقم

نه به نسل ما که انقدر ساکت و بی زبون بودیم.

نه ماشاااءالله به نسل جدید انقدر پررو شدن آدم دوس داره حسابی کتکشون بزنهه خخخ‌😂😂😂😂

۱۶ مهر ۹۹
پاسخ
سلام :)

:)

کتک؟🙄
😅😅😅
۱۶ مهر ۹۹

اره والا😂 بعضی از این بچه فسقلیا انقدر پررو شدن و والدینشون کاریشون ندارن و تربیتشون نمیکنن دلم میخواد زحمت تربیتشونو گردن بگیرم البته به شیوه های منسوخ قدیمی که شامل کتک میشه😂😂😂😂

۱۶ مهر ۹۹
پاسخ
خب بله ولی خب جلوی این اساتید حرفی از کتک زده بشه
از دانشگاه پرتمون میکنن بیرون😂😂😂
۱۸ مهر ۹۹

آره:(((((((((((

کاش علاوه بر تربیت فرزند ، آدم ها روی ترتیب و رفتارخودشون با فرد زندگی شون هم تغییراتی ایجاد بشه !

۱۷ مهر ۹۹
پاسخ
:(
بله کاملا درسته :)
۱۸ مهر ۹۹

یه وقتایی ی کارایی هست که ادم با انجام دادنش(دلسوزی) حال خوب میگیره و حال خوب میده

اون ارزشمنده اما کار خوبی ک ته دل اعصاب ادم خورد میشه حتما نیاز نیست همیشه انجام شه

اینو اول کنار بیاید با خودتون.

من خودم شخصا خیلی وقتا خیلییی الکی واسه ی سریا وقت گذاشتم ک باعث شد  پرو شن :|

کلا باید تعادل رو سعی کرد رعایت کرد

۱۸ مهر ۹۹
پاسخ
یک چیزی نگفتم.
من اونجا دلم میسوزه و میگم اشکالی نداره ولی از دفعه بعدی باید حواست باشه که کسی جات رو نگیره و ... ولی وقتی میام بیرون و مامان و بابام من رو سرزنش میکنن این هم یک چیزی.در حالیکه خودشون باعث ایجاد همچین حس دلسوزی شدن (موردی که در پست اشاره کردم اینکه ساکت باشیم و ...) که به نظرم بد هم نیست.

بله درسته :)

۱۸ مهر ۹۹

 

در غیر این صورت به فرزندتون خیانت کردین! ((:

 

بدیش اینه تو این سن وقتی میفهمی که کاری از دستت برنمیاد ..

که اعتماد به نفست رسیده به نقطه منفی هزار ..

که به خاطر آروم بودنت تبدیل شدی به یه آدم گوشه و گیر و افسرده نما (؟!) ..

که همه حقتو خوردن ..

که به اندازه کافی بالشت خیس شده .. اینقدر که بگی "دیگه بسمه" ..

که یه روزایی به آدمایی که میتونن حرفشونو بزنن حسودی کنی ..

که .. ((:

۱۸ مهر ۹۹
پاسخ
آخ آخ
حرف دل بود اصلا :(
۱۸ مهر ۹۹

اینکه مرزبندی درست و حسابی تو روابطمون نداریم؛ اینکه خط قرمز نداریم؛ اینکه حرف نمیزنیم و بعدش نشخوار ذهنی داریم،، همه ش از اعتماد به نفس خراب و عژت نفس آسیب دیده ست که خب خیلیییی زیاد به روند تربیت شدن ما ربط داره؛ و تربیت تازه توسط خودمون، هرچند سخته اما شدنیه و حس بعدش شیرینه

۱۹ مهر ۹۹
پاسخ
این نظرِ من هست و ممکنه درست نباشه ،
خیلی (و یا میتونم بگم همه‌ی) اخلاقیات (چه خوب باشه و چه بد) ریشه در تربیت ما در کودکی‌مون داره که توسط والدین و معلما انجام میشه اما یک تأثیر دیگه‌ی تربیت در سن بلوغه چون اونجا تغییرات جسمی رخ میده و ممکنه که در روحیات هم تأثیر گذار باشه.
نمیدونم چجوری میشه که خودمون بتونیم تغییر بدیم خودمون رو . یعنی واقعا میشه؟
۲۰ مهر ۹۹

به نظر من میشه.. من خودم مشکل زیااد داشتم و هنوزم دارم.. 

نمیشه منکر واقعیت ها و تربیت های اشتباه و محدودیتهایی که واسمون ساختن و توش دستی نداشتیم،، شد.. 

من نمیخوام شعاری و توهمی و نصیحت گونه باشم..

من فقط از خودم و تجربه م میگم.. 

وقتی با وجود همه ی کمبودها و رنج ها و تربیت های اشتباه،، مسئولیت حال حاضر زندگیمون رو تمام و کمال قبول کنیم؛ عجله نداشته باشیم؛ آرام آرام بیشتر خودمون رو ببینیم و مراقبش باشیم و ... خیلی چیزها از جایی که نمی فهمیم کجاست عوض میشن.. مهم مسئولیت پذیریه و مراقبت از خود.. چاره ها و کتابها و آدمهای درست هم از راه میرسن به وقتش.. مهم بی عجله بودنه و به تمامی زندگی کردن.. هم رنجش رو زندگی کردن هم لذتش رو.. هم کمبودهاش رو زندگی کردن و هم داشته هاش رو.. زندگی اگر به تمامی زندگیش کنیم ما رو پرورش میده، تربیت میکنه و صیقل میده به مرور و به جا و به وقتش.. آهسته باشیم و پیش بریم با وجود هرچه هست و نیست.. اینا جادو میکنن.. و تغییرها از راه میرسن تو اوج صلح و بی جنگ با خود و زندگی و گذشته.. 

۲۰ مهر ۹۹
پاسخ
الان که خوندم حرفهاتون کاملا درسته.
ولی من بعضی وقتها میخوام تصمیم به تغییر بگیرم ، نشد که بشه.یعنی خاطرات گذشته اومد به یادم و خیلی ناراحت میشدم.

ممنون از شما
۲۰ مهر ۹۹

به نکته خوبی اشاره شد :)

نه باید از اینور بام افتاد نه از اونور بام....

۲۸ مهر ۹۹
پاسخ
بلی :)
۲۸ مهر ۹۹

تو فرهنگ ما یه جورایی طرف ساکت و آروم و تو سری خور باشه نشونه بچه خوب بودنه تو خانواده ها بعدا اونوقت میگن چرا اینقدر ساکتی چرا احتماعی نیستی و هزاران چرای دیگر 😑

۷ آبان ۹۹
پاسخ
بله دقیقا. 

کلا دنیا خیلی فرق داره با اون چیزی که تو بچگی بهمون یاد میدادن.
دوران کودکی بهمون میگفتن مهربون باش و دست بقیه رو هم بگیر.
الان میگن که گرگ باش و بقیه رو بنداز پایین و خودت رو بکش بالا :/
۷ آبان ۹۹

دقیقااا! این حجم از تصاد و تفاوت قشنگ له میکنه آدمو-_-

۷ آبان ۹۹
پاسخ
بله متأسفانه :(
۷ آبان ۹۹

دقیقااا اخ که چقدر خوب گفتید من هنوز که هنوزه نمیتونم خواستمو بیان کنم یا ازحقم دفاع کنم😢😢

۸ دی ۹۹
پاسخ
خب پس کم‌کم باید خودتون رو تغییر بدید چون خیلی مهمه :)
۸ دی ۹۹
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">