شاید بهتر باشه که عنوانی نداشته باشه (۲)
حس و حال این روزهام خنثی رو به بد هست. البته چند روز قبل خیلی خیلی بد بود. در واقع حال افتضاحی داشتم. همه چیز طی ۶۰ دقیقه رخ داد. سه تا خبر میتونست من رو به بدترین حالت ممکن برسونه.
مورد اول: خبری که اول بهمون رسید این بود که امتحانات دانشگاه به صورت حضوری برگزار میشه و این برای منی که کلاسها رو به صورت مجازی میگذروندم، دردناک بود. خیلی از دانشجویان به این قضیه اعتراض داشتن که البته راه به جایی نبرد ...
مورد دوم: این خبر شوکه کننده ترین خبری بود که میشد شنید. طبق گفتهی وزیر آموزش و پرورش (نمیدونم اصلا وزیر داریم یا نه :دی) ورودیهای سال ۱۳۹۸ (که من هم جزوشون میشم) باید مهر سال آینده بریم برای تدریس در مناطق محروم و آخر هفته رو در دانشگاه به صورت مجازی بگذرونیم ... منی که کلا سهمم از دانشگاه حضوری ۴ ماه بود ... من حالا به اینش کاری ندارم. یعنی من نباید طی هفته استراحتی چیزی بکنم؟ هفت روز هفته رو یا کلاس مدرسهام و یا دانشگاهم :) این یک سال هم نه جزو سنوات حساب میشه و نه در تعهد تأثیری داره و نه در حقوق تأثیر مثبتی داره و خلاصه وضعیت مناسبی نیست :(
مورد سوم: مشخص شد که باید حداقل یک ماه رو آموزشی سربازی بریم (البته هنوز قطعی نیست) و یک ماه از تابستون رو درگیرش هستیم (حالا امسال و یا سال دیگه) ...
خیلی خبرای بدی بودن و من یک هفتهی تمام به خاطر اینها افسرده شده بودم و با خودم میگفتم یعنی ما اندازه یک ذره هم برای کسی اهمیت نداریم و این خیلی دردناکه. اگه سال دیگه اشتباهی از من در مدرسه سر بزنه و از من فیلمی گرفته بشه و در فضای مجازی وایرال بشه، قطعا یقهی من گرفته خواهد شد و نمیگن که چند ترم پاس کردم و فقط میگن که معلم هستم :)
و خب کلا اصلا این کار هیچ مزایایی نداره. بیگاری خالص هست و کلا حس و حال خوبی نداره و از الان خیلی ناراحتم. هر کسی این قضیه رو میگه حالم خیلی بد میشه. اصلا دوست ندارم بهش فکر کنم ولی به زودی اتفاق میفته. چیزی که حقم نیست سه ماه دیگه اتفاق میفته و من هنوز آمادگیش رو ندارم ...
:(
سلااام
ای داد
چرا اینجور میکنن
خب چرا شما را بفرستن مناطق محروم مگه متقاضی سرباز معلمی کمه