روزانهنویسی (اومیکرون - قسمت دوم و طراحی)
حدود دو سال قبل این پست رو نوشته بودم که مربوط به عید سال ۹۶ میشد (لینک)
حدود ۴ روز هست که مامانم داره با کرونا میجنگه. امروز اما اتفاق جدیدی افتاد. زبون و جلوی دهنش کلی تاول زده بود. اصلا تصور حرف زدن با اون همه تاول هم برام سخت و دردناک بود. حالا بماند که مامانم چه دردی میکشیده. با مامان رفتیم دکتر و دکتر هم گفت که مامانم اوردوز کرده! حالا قضیه چی بوده؟ قضیه از این قرار بوده که مامانم دو روز پیش چند تا سرنگ زد به خودش مثل همین دگزا و چند تا تقویتی و سر همونا دیگه حساسیت براش پیش اومد و ...
الان هم که مامانم داره سرفه میکنه .فکر کنم آخرای مریضیش هست. چون من هر موقع سرما میخورم آخرین مرحلهای همون سرفه هست. اول سرفههای خلط دار و بعد هم سرفههای خشک.
امیدوارم واقعا خوب بشه. چون واقعا کارای خونه خیلی سخته. اینکه خونه رو مدام مرتب بکنم یا غذا درست کنم. لباسها رو بذارم روی بند و یا با ماشین بشورم. باز از یک طرف دیگه هم مراقبت از مامانم هست ولی خب بابام بیشتر این کار رو انجام میده.
در کل کارهای خونه بسیار کار سخت و طاقتفرسایی هست.
طراحی:
در رابطه با طراحی هم یک چیزی همینطوری طراحی کردم و دادم به مسئول نشریهی دانشگاه و گفت خوبه. البته فکر کنم راضی نبود ولی در کل من هم خسته شده بودم. داخل این کانالهای کاریابی یک نفر پوستر میخواست و من هم براش درست کردم و یک پول هم داد بهم :)
اس ام اس واریز پول رو خوندم ذوق زده شدم و برای مامانم هم گفتم و اون هم خیلی خوشحال شد :) باید سعی کنم روحیهاش رو خوب نگهدارم.
در نهایت هم یک زمانی بدون کارفرما بودیم. الان از همه جا بهم میگن بیا طرح کن برامون. البته پولی هم نداره. چون از دانشگاه و کارگروهها میگن این کار رو انجام بدم و منی که عضو رسانهی دانشگاه هستم و مجبورم رایگان این کار رو انجام بدم ...
سلااام
ایشالا زودتر خوب بشن
دستت درد نکنه
ایول