مقاله و کلاس مجازی :دی

امیر + ۱۳۹۹/۲/۲۲، ۲۲:۰۵

سلام :)

 

مقاله رو دادم خدمت استاد بماند که کلی بدبختی کشیدم . من بد بخت کلی جورنال و مقاله خوندم و ترجمه کردم بعد دیدم که دوستان اکثرا از سه تا دکمه crl , v ,c استفاده میکردن . منظورم کپی پیسته.

 

 

از اینها بگذریم اسم همگروهیم رو اشتباه نوشتم داخلش خخخ اگه این مقاله انتشار پیدا کنه طفلک تلاش هاش به باد میره چون اسمش در واقع نیست داخل مقاله .

 

حدود 40 صفحه شد :دی

 

بعدازظهر هم کلاس مجازی بود همین استادمون که مقاله گفته بود ، به من و یک چند نفر دیگه گفت که نظرات همکلاسی ها رو ارزیابی کنیم. من هم به صورت جدی داشتم ویس ها رو گوش میکردم . البته بگم که خیلی سختی کشیدم . موضوع از این قراره من یک جایی قرار داشتم که نمیتونستم خیلی خوب بشنوم که چند تا دلیل داره .

1-نظرات همکلاسی هام در قالب ویس بود و مجبور بودم گوش کنم دیگه پلی میزدم و گوش میکردم صدا رو گذاشتم رو درجه 90 و باز هم صداشون از ته چاه در می اومد ://

2-بابام داشت با تلفن صحبت میکرد. معمولا صحبت کردن بابام جوریه که طرف مشکل ناشنوایی داشته باز هم میشنوه بابام چی میگه.

3-مامانم داشت غذای سرخ کردنی درست میکرد و صدای جلز و ولز روغن ها شنیده میشد ( میدونین که دیگه چه قدر صداش شدت داره!) .

 

با این وضع کلی سوتی دادم و کلی هم چرت و پرت گفتم و در آخر هم داخل گروه کلاس یک دعوای کوچولویی شکل گرفت :

- چرا به نظر من اعتراض الکی میکنی 

استدلال خیلی بدی آوردم براش

من : مرد حسابی 1/2 مگ ویس فرستادی بالاخره باید یک عیبی ازش میگرفتم دیگه اینترنتم رو الکی حروم نکرده باشم 

...

البته در آخر آشتی کردیم و همه چی به خوبی و خوشی تموم شد .

از هر دری سخنی 2

امیر + ۱۳۹۹/۲/۱۸، ۲۱:۳۷

 

سلام :)


در رابطه با کلاس مجازی بگم که قبلا با دوستامون شوخی میکردیم میگفتیم :

- احتمالا هفته میخواد که بهش مقاله بدیم .

حالا این شوخی رنگ واقعیت به خودش گرفته :|

ظرف مدت یک هفته باید یک مقاله به صورت گروهی ارائه بدیم :|
البته این موضوع خیلی مشکل نیست در واقع مشکل از اون جایی شروع میشه که هیچ منبع و مقاله مناسبی پیدا نمیکنم . ( وبلاگ منبع حساب میشه آیا ؟)

 

+ چند روز قبل بارون اومد بعدِ تقریبا 5 ماه دوباره یک چند تا عکس گرفتم فقط این عکس قابل نمایش هست :دی و البته عکسای دیگه قشنگ تره .

 

یک زمانی با داداشم سر کیفیت دوربین گوشی بحث میکردیم و الان به این نتیجه رسیدم که کیفیت دوربین گوشی اصلا تعیین کننده یک عکس خوب نیست . بلکه امکاناتی که اون گوشی داره ملاک یک دوربین خوبه . البته من گوشیم خیلی ساده هست و دوربینش هم 5 مگاپیکسله . با این حال راضیم از این طور عکس گرفتناش :)

 

++ تمپلیت پاورپوینت ماه مبارک رمضان که انصافا هم خوبه از سایت slidesgo.com.

کلاس مجازی 2

امیر + ۱۳۹۹/۲/۲، ۲۰:۰۰

خب خب خب smiley

 

از هنر گرفته تا تربیت بدنی دیگه همشون گروه گذاشتن :دی

جای شکرش باقیه که توی تلگرام گروه گذاشتن وگرنه گوشی من هیچکدوم از پیام رسان ها رو ساپورت نمیکنه حتی واتسآپ :دی

 

دیشب و امروز خیلی خیلی سرم شلوغ بوده به طوری که دیروز یک برنامه نوشتم ( انصافا کار سختی بود) 

و امروز هم سه تا طرح درس با یک دونه فرم آزمایش و همچنین یک ویدیو باید برای استادم میفرستادم .

دو تا کلاس مجازی هم داشتیم که دیشبی خیلی استرس زا بود چون میپرسید و میگفت باید فایل صوتی بفرستیم منم چون با لپ تاپ میرم وارد تلگرام میشم امکان ویس فرستادن رو نداشتم دیگه اسم من رو گفت برای جواب دادن . پی ام دادم نمیتونم ویس بفرستم و اونم میگفت باید دنبال راه حل باشی دیگه indecision

نظر خواهی پست قبلی هم برای اون برنامه میخواستم که تموم شد.

 

بعد از کلی چونه و بهونه قبول کرد که تایپ کنم البته این هم کار سختی بود اما دیگه در تف دادن به خصوص تایپ کردن خیلی ماهر شدم ( یکی از دلایل موفقیتم در این زمینه رو مدیون وبلاگ نویسی ام :دی)

 

امروز صبح ساعت 8 ( این استاد حقش واقعا چند تا فحشه . مرد حسابی ساعت 8 صبح !!) هم یکی دیگه از اساتید بود که نیومد ، ما رو نیم ساعت الاف کرد . 

 

+ فقط اون لحظه که با زیرشلواری برای استادت ویدیو میفرستی :دی

میگم زیرشلواری منظورم شلوار ورزشیه :دی( اسمش رو دقیق نمیدونم ) 

 

++ خیلی ممنون از کسانی که در نظرخواهی شرکت کردن واقعا خیلی کمک کردین smiley

 

+++ این همه شکلک درست کردین لااقل یک شکلک خنده هم میذاشتین frown

 

++++ نرم افزار hand break یک نرم افزار خیلی خوب برای کاهش حجم ویدیو هاتون هست. البته یک کوچولو پیچیده هست اما خوبه . یعنی حجم رو به طور چشمگیری کاهش میده . 

بخشی از آموزشش هم اینجا میتونید ببینید.

نظرخواهی (لطفا همه شرکت کنید)

امیر + ۱۳۹۹/۱/۳۱، ۱۰:۴۲

سلام. 

 

یک نظرخواهی هست که باید پر بشه . مربوط به مدرسه هست و برنامه هایی که قراره باهاش چیده بشه در واقع یکی از تکالیفم بوده و قطعا به نظر بقیه هم خیلی خیلی نیاز دارم . 

اما داستان چیه؟

 

داستان اینه که فرض کنین یک مدرسه ای قراره مراسم صبحگاهی انجام بده (اصلا هم مهم نیست هوا سرد باشه و یا گرم باشه)

میخوایم کارهایی انجام بدیم صف ها و در کل برنامه با بالاترین کیفیت انجام بشه . 

به نظر شما میخواهید مدیر باشین ، معاون باشین معلم دانش آموزا و حتی از اولیای دانش آموز باشین،

برای بهتر برگزار شدن مراسم صبحگاهی و تشکیل صف و ... چه پیشنهادی دارین و چه حرفهایی میزنین و چه کارهایی انجام بدین که مثلا نظم بهتری در دانش آموزا وجود داشته باشه و تاثیرگذار هم باشه(گفتم مثلا نظم هر چیز دیگه ای میتونه باشه).

 

نظرات به صورت خصوصی هست

و خیلی ممنون از اینکه همکاری میکنین :)

کلاس مجازی :|

امیر + ۱۳۹۹/۱/۲۵، ۱۲:۳۲

من نمیدونم این اساتید محترمی که در این یک ماه و نیمی که فرصت داشتن هیچ کاری نکردن حالا که داره مهلت تموم میشه همشون ریختن رو سر ما بدبختا . تو این یک و ماه نیم دقیقا داشتین چیکار میکردین.

 

این استادمون هم اول میگه که کلاس مجازی و گذراندن جلسه ها اجباری هست بعد یک ماه میاد میگه که نه اجباری نیست باز دیروز اومده در سایتش که گالری تصاویر خودش رو گذاشته داخلش میگه که اجباریه و تا 5 اردیبهشت وقت دارین.

 

اساتید دیگه هم تازه به فکر گروه مجازی افتادن و کار هایی که باید انجام بدیم یکی پاور 50 صفحه ای داده گفته باید این رو بخونین و خلاصه اش کنین :|

یکی دیگه هم گفته باید چند تا کلاس آموزش فارسی ببینین و سناریو بنویسین ( سناریو چیه ؟ )

استاد دیگه گفته کتاب راهنما معلم فارسی اول رو بخونین و خلاصه اش کنین :|

بدتر از بقیه همین علوم هست که میگه طرح درس بنویسیم (  و من چه قدر از این کار بدم میاد ) و معلوم نیست در آینده میخواد چی کار کنه :|

 

 

در کل سالی که نکوست از بهارش پیداست :|

 

و همین چه قدر از کار ها من رو عقب بندازه :(

خدا بخیر کنه . 

 

+ وبسایت فرادرس هم چند تا آموزش رایگان گذاشته برای این دوران قرنطینه و بیشتر مربوط به کارهای کامپیوتری و کدنویسی هست. البته خیلی وقته که گذاشته این آموزشها رو . اگه دوست داشتین از آموزش هاش استفاده کنین . لینک

همه مون آدمیم :(

امیر + ۱۳۹۹/۱/۲۲، ۲۰:۲۹

از وقتی دیروز مامانم باهاش روبوسی کرد کلا یک جور دیگه شدم . چه قدر قبلش به مامانم هشدار دادم که این کار ها رو نکنه و بالاخره خودش این کار رو کرد. 

نمیدونه به خاطرش دارم حرص میخورم . نمیدونه به خاطر این حرص خوردن عضله پای چپم گرفته . آخه این چه کاری بود ؟

اوایل اسفند بود که مامانم به خاطر کرونا اجازه نداد برم با دوستام برای زمین چمنی که دوستام برای فوتبال کرایه کرده بودن و چه قدر سفت و سخت میگرفت اون روزها و من چه قدر آسون و الان مثل اینکه کلا برعکس شدیم . هر کی از بیرون میاد زیرنظرش دارم که تمام نکات بهداشتی رو رعایت کنه و اون طرف مامانم مامانم کلا آسون میگیره . 

همه خسته ان . همه آدمن . حس اون افرادی که میرن خرید میرن سفر رو نمیتونستم درک کنم . اما دیروز با اون حرکت مامان همه چی رو درک کردم وقتی همون دختر 7 ساله فامیلمون پای تلفن گفت نیاین خونمون چون حوصله تون رو ندارم . 

میدونین چی شد ؟ 

دیشب خونه اونها هم رفتیم :( دلشون و دلمون باز شد اما تا 14 روز این استرس همراهم باقی میمونه . خصوصا که وضعیت مامان و بابام یک مقدار جدی تره . 

دیروز داداشم عقد کرد اون کسی که مامانم باهاش روبوسی کرد ، در واقع زن داداشمه . داخل سالن کلی آدم بودن حدود 30 نفر با اینکه ماسک و دستکش داشتم اما بالاخره گاهی اوقات سهل انگاری میشه . 

امشب هم که داداشم با خانومش میان خونمون برای شام و من چه قدر استرس دارم :((

 

نمیدونم این وسط تعریف آدم چی میشه ؟

- اونی که بیمارستانه و داره نهایت تلاشش رو با وجود خستگی اش میکنه

- اونی که دیگه روحش پوسید از این قرنطینه و به آغوش بقیه میره 

 

+ دیروز تولدت بود. اما خودت اوضاع رو ببین . از این یکی رد بشیم یکی بعدی قطعا زمین گیرمون میکنه . بیا 

لطفا 

بیا 

که این زندگانی وفائی ندارد...

10 کاری که باید قبل از مرگم انجام بدم (اصلاح شد)

امیر + ۱۳۹۹/۱/۱۸، ۰۱:۰۳

به نام خدا

خیلی ساده مینویسم :دی

 

اولین کاری که میخوام انجام بدم اینه که همراه با مامانم بریم کربلا . آخه این آرزوی مامانمه و میخوام این آرزو رو برآورده کنم .(خودم هم خیلی دوست دارم برم ولی نه به اندازه مامانم :) ) + مکه هم نرفتم . امیدوارم هر چه زودتر روابط سرد بین دو کشور تغییر کنه و با خیال راحت همه بتونیم بریم حج رو به جا بیاریم.

 

دومین کار مربوط میشه به آموزش . آموزش مجازی رو میخوام برای دانش آموزا ( =بچه هام) درست کنم به وسیله یک اپلیکیشن که انشاالله زبان برنامه نویسی اش (flutter) رو یاد بگیرم قطعا حرفهای زیادی برای گفتن دارم . گرچه میدونم با این کار مورد لعن و نفرین دانش آموزا قرار میگیرم :دی چون توی تعطیلات و مجبورن با این نرم افزار سر و کله بزنن (مثلا همین دوران قرنطینه که آموزش مجازی کشور لنگ میزنه)

 

سومین هم ازدواج . البته الان نه . چون خیلی زوده . استادمون که روانشناسه میگفت تا وقتی بالغ نشدین (یعنی تا زمانی که دهنتون بوی شیر میده) دست به این کار نزنین چون هم زندگی خودتون رو نابود میکنین و هم زندگی شریکتون . (میدونم اکثرا این مورد رو گفتن چون خیلی امر حیاتی هست.) 

 

چهارمی هم اینه که صاحب فرزند(هایی) بشم و اگه این مورد نشد و خدایی نکرده مشکلی پیش اومد از پرورشگاه قطعا سرپرست یک کودک رو به عهده میگیرم( این رو هم میدونم که همینطور الکی به هر احدالناسی بچه نمیدن یک فرایند طولانی داره) و اینکه اون حسی که قراره دست های بچه ته تغاریم رو بگیرم و اون هم با پاهای کوچیکش خیلی تقلا میکنه که راه بره و تازه نوپا شده (حس دوست داشتنی :) )

 

پنجمی پدر یک یا دو و ... بچه نباشم من قراره برای چندین سال پدر چندین نفر دیگه هم باشم . دانش آموزایی که پدر ندارن یا پدر ناجوری دارن و ... البته اول داداش بزرگشون میشم (چون سنم خیلی کمه قطعا :دی) و بعدش میشم باباشون . 

 

مورد شیشم مرتبط میشه به کارهای گرافیکی . دوست دارم انیمیشنی بسازم که توی جشنواره های ملی که نه در خارج هم بدرخشه (یک نگاه به سیستم می اندازد با گرافیک 330 و رم 4 و از زندگی ناامید میشود به امید سیستمی بهتر و با کیفیت تر****) البته که این کار ها نیاز به یک تیم داره و ایران هم ماشالله همه تک رو هستن :/// البته منظورم از همه خودم هم هستم چون توی تیم اصلا خوب کار نمیکنم و همیشه خرابکاری میکنم و به نوعی میشم ترمز تیم یا گروه و برای همین این کارها رو قبول نمیکنم :(

 

از اینجا به بعدش خنک میشه :

 

اما هفتم بتونم برای دین و کشورم مایه افتخار باشم و دست خیلی ها رو بگیرم برای اینکه بتونن خدمتی هر چند کوچیک ارائه بدن (در زمینه انیمیشن و طراحی و ...) هیچ وقت یادم نمیره اون آقا چجوری باهام برخورد کرد. نمیخوام مثل اون باشم.

 

( دیگه ته کشیدم یکی بهم برسونه این سه تا هم تموم شه :دی) 

 

آها هشتمی دوست ندارم طوری بمیرم که کسی از دستم ناراحت یا دلخور باشه . میدونم یک روزی بعضی کینه ها درست میشه و به این ایمان دارم . گاها اشتباه قضاوت شدم اما هیچ ضرری بهم نزده و با این حال اگه کسی از دستم ناراحت باشه این زندگی خیلی برام خوشایند نمیشه.

 

نهمی میخوام بازیساز معروفی هم بشم :دی ( بنده به شدت کمال گرا تشریف دارم :دی) البته واقعا موردی نداشتم که بگم و این رو همینجا گفتم البته نمیدونم میشه یا نه دعا کنین که بشه .

 

بالاخره ده ! که خصوصیه و شخصیه.شرمنده ام . 

 

**** حداقل سیستم خوب برای یک انیماتور گرافیک 1080 ti gtx و رم 16 یک مقایسه ای انجام بدین و دلیل خداحافظی و محو شدن من در افق ( البته الان که شبه ) رو درک کنین !!

 

+  خیلی خیلی ممنون که دعوتم کردین :)))

 

++ کسی رو ندارم بگم که دعوت کنم . آقا رهام کنکور دارن و نمیخوام از درسشون بیفتن و یک عده دیگه هم رفتن از وب و یک عده دیگه هم که زودتر از بنده در چالش شرکت کردن و فقط یک نفر هستن که میشناسم و ایشون هم آقا اشکان ارشادی هستن و اگه مایل بودن شرکت کنن . خوشحال میشیم :) و همینطور خانوم دلآشفت هم دعوتن 

 

+++ بحث قضای روزه و نماز کلا یک بحث جداست و کاملا بدیهیه اگه این مورد رو بذاریم جای هشت میتونم بگم تکمیل شده با این حال نمیخواستم مطالب تکراری باشه.

 

++++ بعضی جاها هم مشخصه که از قدرت تف دادن استفاده کردم که ترم اول بسیار بسیار کارآمد بود.

 

راستش دوست ندارم اینجا بشه ویترین مدل هام اما این یکی رو هم ببینین دومین کارمه . البته از روی آموزش درستش کردم.(ادامه مطلب)

 

از هر دری سخنی !!

امیر + ۱۳۹۹/۱/۱۱، ۲۱:۳۰

سلام .

 

1-اولین اثرات جسمی قرنطینه هم داره در من بروز پیدا میکنه . متاسفانه چون تحرک زیادی ندارم و اکثر اوقات هم نشسته هستم و یا دراز کشیدم ، یک مقدار دیسک کمرم درد میکنه و عجب درد بدی هست :((((

 

2-اخبار شبکه 6 امروز بعدازظهر صحبت های رئیس جمهور با بزرگان حوزه بهداشت و سلامت داشت نشون میداد و یک چیزی نگران کننده وجود داشت و اون هم اینه که اگه حتی بر کرونا پیروز بشیم ( که اگه همه همت کنن میشیم ) معلوم نیست در آینده چه اتفاقی بدتر از کرونا رخ میده. در واقع کرونا نسل جدید و تکامل یافته شده سرماخوردگی و خانواده خودشه و این نشون میده که دیگه درمان های عادی اونقدر ها تاثیری نداره و بیماری ها روز به روز پیشرفته تر میشن :(( 

خیلی روند بدی هست :(

مثلا اگه ایدز درمان بشه یک بیماری بدتر از ایدز میاد .

این نشون میده که ما در سبک درمان خودمون هم خیلی مشکل داریم. همون اول که مریض میشیم . پامیشیم میریم دکتر و دکتر هم دوتا دارو میده که خوب میشیم . از اثرات جانبی که داروها دارن بگذریم وقتی ما به بدنمون مهلت نمیدیم که خودش جلوی اون عامل بیماری مقاومت کنه و دووم بیاره خب مطمئنا نمیتونه در خودش پیشرفتی رو به وجود بیاره و این باعث میشه همچنان ضعیف بمونه و با دارو ضعف خودش رو بپوشونه در حالی که اون عامل بیماری مدام قوی تر میشه به این دلیل که دارو ها علیه اش واکنش نشون میدن و قوی ها میمونن

 

یک عده میگن واکسن خوب نیست به این دلیل که کودک وقتی به دنیا میاد خودش باید مستقیم با عامل بیماری زا درگیر بشه و یک عده اینجا میمیرن و یک عده هم زنده میمونن و اون عده ای که زنده میمونن مسلما قوی ترن .

 

امیدوارم یک روند و فرآیند درمانی درستی پیدا بشه که این فاجعه پیش نیاد.

 

3-دیروز بعد تقریبا 15 روز رفتم بیرون واقعا دیگه نمیتونستم تحمل کنم با این حال خیلی حس خوبی به من داد و فقط پیاده روی کردم به مدت شاید یک ربع .

 

 

4-داداشم میگه برو تو هم برای بچه ها آموزش بذار و از همین الان شهرت کسب کن surprise

ایده خیلی خوبی بود البته هدفم کسب شهرت نیست و این رو جدی میگم و اینکه هنوز اونقدر تجربه آموزش رو ندارم که بخوام آموزش بدم :(( نمیدونم خیلی روی این مسئله دارم فکر میکنم حداقل یک بخشی از روزم رو هم میسازه اما محیط یادگیری اش رو چیکار کنم. تخته سفید دارم توی خونه ولی فضای کافی ندارم .

 

 

5-رفتم روی دور دیدن فیلمهای تاریخی به خاطر اینکه خیلی اطلاعاتم کافی نبود. 

از جوجو خرگوشه (2019) گرفته که بهش میخورد طنز باشه و اصلا طنز نبود و قشنگ داشت سلطه آمریکایی ها رو نشون میداد :/// (برای خودم سوال بود که چطور آلمان نسبت به این فیلم واکنشی نشون نداده ؟) دانکرک هم خوب بود البته من بیشتر صحنه حماسی دوست داشتم که نداشت و شمشیر باز که به دور از جنگ ولی در همون محدوده زمانی وضعیت مردم رو در کشور استونی نشون میداد . 

 

JOJO RABBIT | JIIFF

 

شاید فقط نقش هیتلر تخیلی فیلم خیلی خنده دار باشه وگرنه بقیه اونقدر ها طنز نیستن.اما بازی های تاثیر گذاری دارن خصوصا خود پسربچه

 

Dunkirk (2017 film) - Wikipedia

 

روایت جنگ از سه جبهه متفاوت . در کل فیلم کم دیالوگی هست و داخلش قرار نیست کسی رو قهرمان معرفی کنه برعکس همه دوست داشتن از جنگ فرار کنن !!!

 

The Fencer' Soundtrack Announced | Film Music Reporter

 

و البته شمشیر باز که زندگی یک فراری آلمانی رو روایت میکنه که هنرش شمشیر بازی و در یکی از کشور های جزء شوروی و یکی از شهرهای کوچیک میره معلم تربیت بدنی یک مدرسه ای میشه و چالش هایی که با دانش آموزاش داره و کسی هم اون رو نشناسه شروع میشه. حس پدر بودن برای یک معلم واقعا حس جذابیه :))

 

البته یک فیلم جنایی هم دیدم به نام مهمان نامرئی پیشنهادش میکنم + یک فیلم ایرانی (23 نفر) مربوط به جنگ تحمیلی که قشنگ کلکسیون فیلمهای تاریخی تکمیل بشه.

خیلی دوست دارم فیلم پل (1959 سالش رو دقیق یادم نیست ) ببینم ولی لینکی ازش پیدا نمیکنم :((

 

 

بیان دوباره به حس و حال خشک و بی حالی اش برگشته ://

نه به قبل عید که هر روز 2 تا چالش بود و نه به الان که هیچی :///

عیدتون مبارک

امیر + ۱۳۹۹/۱/۱، ۱۵:۳۹

سلام :)

 

امیدوارم حالتون خوب باشه و اینکه عیدتون هم مبارک .

 

انشاالله هر جایی که هستین سلامت و شاد و باانرژی باشین :))

امیدوارم دغدغه هیچکسی محدود به داشتن کار و ضعف جسمی و روحی نباشه :)))

 

سال 98 میخواد خیلی شاد و یا غمناک باشه ولی گذشت الان مهمه.

 

دو تا مورد رو یادم رفت بگم :

1- عیدی یادتون نره . شماره کارت هم خواستین براتون میفرستم میتونین وجه دلخواهتون رو به من واریز کنین . پیشاپیش ممنون :دی

2- اینکه مورد 9 پست لبخندها (پست قبل) ناقصه میخوام اینجا کاملش کنم. البته که خیلی به این روزهای عید نمیخوره :))

 

 

 

اینم از اولین کار گرافیکی بنده :) میخواستم به نوعی عیدی و سورپرایز بشه ولی نشد دیگه چون میخواستم چند سین از هفت سین رو درست کنم که هیچ کدومشون نشد . در کل همین یکی رو داشته باشین :)))))

 

البته طرح اولیه اش رو میدیدین فاجعه بود این یکی یکم بهتر شد . 

 

ان شاالله طرحهای بیشتر و بهتر و هدفدار تر :)

دو تا چالش :)

امیر + ۱۳۹۸/۱۲/۲۹، ۱۵:۰۳

توی این 8 الی 9 ماهی که فعالیت داشتم (قبلش فعالیتم به مدت یک سال صفر بود)

 

این ماه آخری از همه ماه ها بیان شلوغ تر و به نوعی باحال تر شده بود و دلیلش هم مشخصه :

کرونا :|

با این حال این روزهای بیان چالش در چالش شده !!! 

 

منم دعوت شدم و خیلی ممنون که دعوت کردین(خیلی ها دعوت کرده بودن گفتن که همه دعوتین اونها رو من حساب کردم و خیلی ممنون ) اما با اجازتون توی دو تا چالش شرکت میکنم .

یکی 8 لبخند 98

و یکی دیگه هم 

برنامه هایی که قراره برای سال بعد داشته باشیم.

 

از لبخند شروع میکنم. 

1- دیدن کارنامه کنکور درصد بالای زیست که داشتم برای خودم دور افتخار میزدم :دی (آخه درصدام همیشه پایین بوده)

2-قبول شدن توی فرهنگیان با وجود افتضاحی که داخل مصاحبه به بار آوردم (خیلی بیش از حد صادقانه صبحت میکردم)

3-انسجام بیشتری که با اعضای خانواده تونستم به دست بیارم (این خیلی مهم بود)

4-زمانی که با دوستام داشتیم pes2020 بازی میکردیم به صورت دو به دو و من و یکی دیگه با هم تونستیم کل بازی ها رو ببریم (خیلی خوب بود :) 
)

5-وقتی که اولین حقوقم رو گرفتم و یک فرد رسمی شناخته شدم.

6-وقتی که توی یکی از درسهای دانشگاه بنده با اختلاف سه نمره بهترین نمره رو گرفتم :دی (فقط بعدش مورد عنایت همکلاسی های عزیز در فضای مجازی قرار گرفتم :دی)

7-معدل الف شدم :))

8-اینکه تونستم یک راه ارتباطی با افراد خارجی پیدا کنم (برای کارم مهمه)

9-کاری هست که خودم درستش کردم حالا شااااید گفتم :دی

 

البته که من بیشتر از اینها نیاز داشتم که بنویسم ولی به همین ها بسنده کردم و نهمی رو هم به زودی میگم :))

 

خب بریم سراغ چالش(یا بازی وبلاگی) دوم :)

 

میرسیم به دومی که قراره چه برنامه هایی برای سال آینده داشته باشیم . 

 

میخوام داخل درسهای خودم خیلی خیلی موفق باشم و بتونم معدل الف که هیچ نفر اول بشم. 

 

سطح زبان انگلیسی خودم رو به هر طریقی افزایش بدم و بتونم مقاله ها رو راحت بخونم و مطالب ارزشمندتری کسب کنم.

یک زبان دیگه هم میخوام یاد بگیرم .احتمالا زبان آلمانی هست و برای این انتخابم هم هدف دارم چون آلمان یک کشور با سیاستی هست و احتمال زیاد در آینده با زبان انگلیسی رقابت خواهد کرد.

 

مقاله های مختلف رو بخونم در ارتباط با علوم تربیتی و کتاب های بیشتری جمع کنم اعم از جامعه شناسی و علوم تربیتی و روان شناسی :)

 

در زمینه تکنولوژی پیشرفت خیلی خوبی داشته باشم و بتونم برای بچه ها برنامه های باکیفیت درست کنم اعم از کارهای گرافیکی و بازیسازی .

 

معنویات خودم رو ارتقا بدم هنوز خیلی کم هستم و روی این مورد خیلی باید تاکید کنم :)

 

دیگه اینکه ورزش هم بکنم.

ان شاالله که اوضاع برمیگرده به روال قبلی اش :)

 

 

اما کسایی که دعوتن.

دو تا شرط داره :

1- کسایی که دارن این بازی وبلاگی رو میخونن و الان هم دارن شرط رو میخونن :)

2- اینکه اسمشون شامل این حروف باشه .

 

Image result for حروف الفبا

 

:)))

دیگه نمیدونم چجوری بگم همتون دعوتین :///

همه دعوتین دیگه نگنین نگفتم :))

 

این ویدیو هم داشته باشین برای چالش (بازی وبلاگی) من .... ام .

دوبله مربی مراکش بعد از باخت مقابل ایران در جام جهانی اون بازی یک بازیکن مراکش گل به خودی زده بود.

ببینید

بازُم مِشَّد خودِمان :دی

 

دیگه چی ؟ نامه ای به بیان به نظرم که بیان نیاز به تغییر نداره !!! همینقدرش هم من راضی ام. 

شخصیت کارتونی هم زیاد تو ذهنمه فقط نمیدونستم کدوم یکی رو بگم.

 

+بازی وبلاگی خودش تشکیل شده از یک کلمه خارجی دیگه هست (وبلاگ) شاید چالش بهتر بود.