حرفی سخنی ؟ :دی
امروز تا حدودی مدرسه و پایهای که میخوام تدریس بکنم مشخص شد. با مدیر مدرسه هم صحبت کردم. بهش گفتم که من تجربهی تدریس ندارم و همین کار رو برام سخت میکنه. مدیریت کلاس همون چیزی هست که ازش میترسم. اما بالاخره یک روزی باید بتونم کلاس/خانواده/خودم/زندگی رو مدیریت کنم. نه؟ پس چه بهتر همین الان این کار رو در قالب کلاس یاد بگیرم. مدیر مدرسه همچین از حرفم خوشش نیومد. ولی مجبور بود که من رو قبول کنه و البته که گفت بهم در این زمینه کمک خواهد کرد.
حالا میخوام از تجربهها و پیشنهاداتتون در رابطه با مدیریت کلاس بگید. اینکه به نظرتون اگه روز اول رفتین سر کلاس چجوری صحبت میکنین و چجوری از دانشآموزان زهر چشم میگیرین. این خیلی مهمه که در برخورد اولیه با دانشآموزان جدی باشیم تا حساب کار دستشون بیاد که خونهی خالهشون نیومدن ...
دانشآموزان پایهی چهار هستن - پسر - ۳۵ نفر
:)
بازم خوبه کلاس چند پایه نداری اونطوری خیلی سخت میشد :)
دو نکته ای که تازه خوندم از کتاب هنر معلمی جانی یانگ
1. کار دارد انجام میشود! گاهی اوقات یک دانش آموز یا گروهی از دانش آموزان در کلاس همراهی نمیکنند، در این وضعیت در کلاس قدم بزنید و به کسانی که دارند همکاری میکنند به کارشان بازخورد دهید و حرف های مثبت بزنید اینطور به بقیه کلاس بفهمانید که کار دارد پیش میرود، گروه با دیدن اینکه همه در حال انجام کارشان هستند به حرکت در می آیند.
2. قوانین طلایی برای ترتیب نشستن: وقتی با گروهی از شاگردان دردسرساز سروکار دارید (1) شاگردان پرجنب و جوش را از هم دور نگهدارید (اما حواستان باشد گاهی نیاز است شاگردانی که چشمانشان ضعیف است ردیف جلو بنشینند) (2) حتی اگر شاگرد را از کلاس بیرون کنید بهتر از آن است که اجازه دهید سر جایی که دلش میخواهد بنشیند (3) از نقشه استقرار بچه ها یک کپی داشته باشید (4) در مقابل درخواستشان برای جا به جایی مقاومت کنید اگر با یکی موافقت کنید اوضاع بدتر میشود.
تستشون کن ببین چطورن :)