حرفی سخنی ؟ :دی

امیر + ۱۴۰۱/۶/۱۶، ۲۳:۰۲

امروز تا حدودی مدرسه و پایه‌ای که می‌خوام تدریس بکنم مشخص شد. با مدیر مدرسه هم صحبت کردم. بهش گفتم که من تجربه‌ی تدریس ندارم و همین کار رو برام سخت می‌کنه. مدیریت کلاس همون چیزی هست که ازش می‌ترسم. اما بالاخره یک روزی باید بتونم کلاس/خانواده/خودم/زندگی رو مدیریت کنم. نه؟ پس چه بهتر همین الان این کار رو در قالب کلاس یاد بگیرم. مدیر مدرسه همچین از حرفم خوشش نیومد. ولی مجبور بود که من رو قبول کنه و البته که گفت بهم در این زمینه کمک خواهد کرد. 

حالا می‌خوام از تجربه‌ها و پیشنهاداتتون در رابطه با مدیریت کلاس بگید. اینکه به نظرتون اگه روز اول رفتین سر کلاس چجوری صحبت می‌کنین و چجوری از دانش‌آموزان زهر چشم می‌گیرین. این خیلی مهمه که در برخورد اولیه با دانش‌آموزان جدی باشیم تا حساب کار دستشون بیاد که خونه‌ی خاله‌شون نیومدن ... 

دانش‌آموزان پایه‌ی چهار هستن - پسر - ۳۵ نفر

:)

بازم خوبه کلاس چند پایه نداری اونطوری خیلی سخت میشد :) 

دو نکته ای که تازه خوندم از کتاب هنر معلمی جانی یانگ

1. کار دارد انجام میشود! گاهی اوقات یک دانش آموز یا گروهی از دانش آموزان در کلاس همراهی نمیکنند، در این وضعیت در کلاس قدم بزنید و به کسانی که دارند همکاری میکنند به کارشان بازخورد دهید و حرف های مثبت بزنید اینطور به بقیه کلاس بفهمانید که کار دارد پیش میرود، گروه با دیدن اینکه همه در حال انجام کارشان هستند به حرکت در می آیند.

2. قوانین طلایی برای ترتیب نشستن: وقتی با گروهی از شاگردان دردسرساز سروکار دارید (1) شاگردان پرجنب و جوش را از هم دور نگهدارید (اما حواستان باشد گاهی نیاز است شاگردانی که چشمانشان ضعیف است ردیف جلو بنشینند) (2) حتی اگر شاگرد را از کلاس بیرون کنید بهتر از آن است که اجازه دهید سر جایی که دلش میخواهد بنشیند (3) از نقشه استقرار بچه ها یک کپی داشته باشید (4) در مقابل درخواستشان برای جا به جایی مقاومت کنید اگر با یکی موافقت کنید اوضاع بدتر میشود.

 

تستشون کن ببین چطورن :)

۱۶ شهریور ۰۱
پاسخ
حالا اینکه حق‌التدریسی‌مون اجباری شده یا اختیاری رو هم حتی نمی‌دونم. من رفتم ناحیه‌ی محل زندگیم و خارج از شهر مدرسه نمی‌دادن و در نتیجه کلاس چند پایه نمی‌رفتم. ولی اگه ناحیه‌ی محل خدمتم بود و چند پایه بهم می‌دادن، آموزش و پرورش رو با خاک یکسان می‌کردم :))))

مفید بود و سعی می‌‌کنم که اجرا کنم. اصلا نگاهم به سمت کار گروهی نرفته بود. خوب شد که گفتی.
متشکرم :)
۱۷ شهریور ۰۱

واقعا معلم خوب بودن خیلی خسته. مخصوصا معلم‌هایی که هم شوخی و خنده دارن هم جدیت و البته با جدیت و حتی اخم هم دوست داشتنی‌ان.

بنظرم وقتی همون اول چنتا قانون برای کلاس بذارین و جلسه اول قانون‌ها رو به عنوان خط  قرمز بگید خوبه. البته من تخصصی ندارم فقط فکر میکنم معلمی که خط قرمز تعیین میکنه و کمی شوخ و مهربونه ولی در کنارش جدی، خیلی جواب میده.

 

۱۶ شهریور ۰۱
پاسخ
بله بله 

بله قانون گذاشتن خوبه. ولی مثل اینکه موقته. چون هم خودتون و هم دانش‌آموزان کم کم به اخلاق همدیگه خو می‌گیرن ... به نظرتون جریمه‌اش چی باشه؟ کسی که از قانون تخطی کرد.
۱۷ شهریور ۰۱

سلاااااااام. 

یعنی دیگه رسما معلم میشین؟ چه خفن =)

 

پس تو روستا هم نیستین؟

 

ولی به نظرم نباید به مدیر مدرسه اونطور میگفتین. یعنی خب به هر حال همه ی معلم ها یه روز شروعی داشتن و اینکه اگه با اعتماد به نفس بالا و نشون دادن آمادگی و قابلیت هاتون با مدیر رو به رو میشدین خیلی بابت شما خیالشون راحت میشد و احتمالا روی شما حساب ِ خیلی جدی ای باز میکردن. ولی اینطوری ممکنه یه نگرانیِ الکی نسبت به شما تو ذهنشون داشته باشن که خیلی بی جهت هم قوی تر بشه... مثلا.

ولی خب میتونین دیدشون رو عوض کنین :))))))

 

از روز اول میخواین زهر چشم بگیرین؟ :/

نمیدونما. شایدم روش خوبیه. یکی از معلم های منم همچین شروع طوفانی ای داشت.جوری که درحالی که داشتم آب دهنم رو پر سر و صدا قورت می‌دادم بلند شدم تا خودمو معرفی کنم:'/ ولی خیلی دوست‌داشتنی بود. و هست... 

ولی فک کنم اگه خیلی هم آتیش پاره باشن،زیاد اوضاع از حالت عادی خارج نشه.

 

واااایییی کلاس چهارم^-^ :))) 

 

۱۶ شهریور ۰۱
پاسخ
سلام

رسمی نه حق‌التدریس. البته خیلی فرقی نداره با همدیگه ...
نه نه داخل شهرم ولی سال دیگه ممکنه که به روستا برم ...

آخه خودش سوال کرد و اتفاقا حدس هم زد. بهم گفت پسر آرومی هستم و این خوب نیست ... و در آخر هم گفت که صداقت از همه چی براش مهم‌تره. حالا امیدوارم از این مدیران نباشه که فقط شعار بگه ...


این زهر چشم گرفتن رو یکی از استادام با توجه به ویژگی شخصیتیم گفت 

می‌شه بیشتر از معلم‌تون بگین؟ قرار بود پست بنویسین :)

دقیقا هم همین پایه هست معلمتون
۱۷ شهریور ۰۱

تجربه‌ای ندارم 

فقط خواستم بگم امیدوارم موفق باشین :)

و اینکه تو رو خدا خیلی سخت‌گیر نباشین 

بچه‌ها گناه دارن ⁦:')

۱۷ شهریور ۰۱
پاسخ
ممنون از حضورتون

من که سخت‌گیر نیستم. من اتفاقا از اونا می‌شم که دانش‌آموزا رو بغل می‌کنم. می‌گم بزن قدش. ولی اول داستان یک مقدار فرق می‌کنه و نمی‌تونم این کار رو بکنم. باید جدی باشم. مگه اینکه رویکرد دیگه‌ای رو بخوام اتخاد کنم ...
۱۷ شهریور ۰۱

من یه روز جای معلمم رفتم آموزشگاه تدریس کنم

ولی خب اونا پایه هفتم بودن و مقداری آروم

اولش گفتم که من فقط واسه امروز اومدم و اگه فکر میکنید که میتونید شلوغ بازی دربیارید سخت در اشتباهید. چون در اون صورت بهتون منفی میدم و معلمتون نمره ازتون کم میکنه

در کل با این حرف شیطنتاشون کم شد.

ولی اداره دانش آموز ابتدایی خیلی سخته :( مخصوصا پسر 😅

از الان موفق باشید

۱۷ شهریور ۰۱
پاسخ
😂😂😂
خیلی خوب بود :)))‌ برای یک جلسه واقعا جوابگو بوده :)
ابتدایی نمی‌شه همچین کاری کرد متأسفانه 

ممنونم 
۱۷ شهریور ۰۱

سلام اول از همه بگم که من تجربه‌ی زیادی توی این زمینه ندارم ولی خوشحال می‌شم بتونم کمکی کنم.

شاید نظام آموزشی ۱۰ سال پیش و قبل‌تر می‌گفت که باید جو کلاس خشک و جدی باشه و دانش آموز از معلم بترسه تا بتونه معلم کلاش رو مدیریت کنه.

الان روش‌های مدیریتی زیادی هست 

اول اینکه دانش آموز نباید بیکار باشه سرکلاس.یعنی همیشه باید فعالیتی برای انجام دادن باشه اینجوری فرصتی برای بی انضباطی معمولا نمی‌مونه. منظورم صرفا فعالیت درسی نیست مثلا بچه‌ای که خیلی تو کار بقیه دخالت می‌کنه و فضول میشه بهش مسئولیت داد مثلا بهش بگیم که بیا راجب این مسئله نظرت رو بهم بگو یا برو به فلان دانش آموز کمک کن بنظرم خیلی خوب می‌تونی مشکل‌ش رو حل کنی ( استفاده از جملاتی که بهش حس قدرت بده)

دومین مسئله‌ای که بنظرم خیلی مهمه، اینه که بچه‌ها بدونن شما واقعا دوستشون داری. این با نقش بازی کردن به دست نمیاد. من دانش‌آموز بیش فعالی داشتم که دست خودش نبود اصلا نمی‌تونست یه جا بشینه و حتی قرص مصرف می‌کرد ولی اینقدر بهم علاقه ‌مند بود که وقتی میدید از دستش ناراحتم واقعا تلاش می‌کرد که خودش رو کنترل کنه. 

قهر کردن و این مسائل منظورم نیست همین که ببینه نگاهت بهش با اون ذوق نیست و یکم بی توجهی کافیه.

سومین مورد توی مدرسه‌ی ما بعضی مسائل اشکالی نداشت. مثلا اینکه بچه‌ها روی میز بشینن خب پسرن و واقعا دوست دارن ولی باید توجه می‌کردن که جلوی دوستشون نباشن

یعنی اگه مدیر اجازه می‌ده خیلی از حساسیت های بی مورد رو نداشته باشید

چهارمین مورد: توجه نکردن!

ما یه قانون داشتیم که گوشامون حرف زشت رو نمی‌شنوه 

یعنی اگه کسی فحش می‌داد همه بی‌توجهی می‌کردن و می‌گفتن ما نمی‌شنویم.

چرا؟ چون کسی که فحش می‌ده در واقع می‌خواد جلب توجه کنه و با این کار دیگه می‌دید فایده ای نداره 

یا خیلی از مسائل دیگه اگه دانش آموز از اون کار صرفا می‌خواد توجه بقیه رو جلب کنه با بی توجهی در اون لحظه مدتی بعد خسته می‌شه البته بعدا باید ببینیم که دچار چه کمبود و مشکلی هست

مورد بعدی : پرت کردن حواس 

خیلی اوقات بچه‌ها سوال شخصی می‌پرسن مثلا خانم ازدواج کردی و ...

جواب دادن به این سوال‌ها فقط حاشیه درست می‌کنه و باید موضوع رو نامحسوس عوض کنید

مورد شاید آخر: من به بچه‌ها گفتم که همه‌جوره من دوست و رفیقمونم ولی اگه باعث ناراحتی یا آسیب زدن به بقیه و دوستاتون بشید ؛ من این رو تحمل نمی‌کنم و چون دوستم داشتن واقعا رعایت می‌کردن و وقتی رعایت نمی‌کردن اون جدیت و استحکام رو ازم میدیدن و ادامه نمی‌دادن

فقط یکبار اونم آخر سال یک دانش آموز رو بردم دفتر. بخاطر اینکه وقتی صحبتی رو می‌کنی خودت باید روش محکم بمونی.

۱۷ شهریور ۰۱
پاسخ
سلام

ممنون از همه‌ی توضیحاتتون. خیلی به وسعت دیدم کمک کردین .

من به بچه‌ها گفتم که همه‌جوره من دوست و رفیقمونم ولی اگه باعث ناراحتی یا آسیب زدن به بقیه و دوستاتون بشید ؛ من این رو تحمل نمی‌کنم و چون دوستم داشتن واقعا رعایت می‌کردن و وقتی رعایت نمی‌کردن اون جدیت و استحکام رو ازم میدیدن و ادامه نمی‌دادن

این مورد رو چه زمانی بیان کردین؟ اول سال و یا آخر سال
۱۷ شهریور ۰۱

عِههه فک نمیکردم واسش عجله داشته باشین.

ولی باشه چشمممم.حتما یادم میمونه و خیلی زود می‌نویسمش :)

 

و اینکه راجبه اون راستگویی،منظور من این نبود که چیزایی که واقعی نیستن رو بگین ها.

منظورم این بود که میتونستین با صحبت کردن راجبه توانایی هاتون و آمادگی تون و تلاشی که دارین واسش انجام میدین،نظر ایشون رو خیلی مخصوص جلب کنین :) همین. 

۱۷ شهریور ۰۱
پاسخ
چرا عجله نداشته باشم :دی
هر موقع راحت بودین بنویسین :) 


متأسفانه من موقع صحبت با آدمایی که نمی‌شناسم همه‌ی سناریو‌هایی که آماده می‌کنم رو فراموش می‌کنم و این جمله هم که گفتین در ذهنم نبود و ای کاش می‌گفتم ...
۱۷ شهریور ۰۱
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">