بخشی دیگه‌ از سال قدیم

امیر + ۱۴۰۰/۱/۱، ۰۰:۴۷

سلام. 

 

اول اینکه سال نو رو بهتون تبریک بگم :)

 

در پست قبلی اومدم و از لبخندهای سال قبل نوشتم (دیگه الان واقعا سال جدید هستیم 🤦‍♂️😂) به نظرم تعداد لبخندام خیلی خیلی زیاد بود. این نکته رو هم بگم که لبخندها رو در زمینه‌ی وبلاگ‌نویسی رو ننوشتم و یکسری جزئیات دیگه که یادم رفته بود و پست هم طولانی می‌شد.

اما واقعا سال قبل شاد بودم؟

نمی‌دونم. شاید بودم شاید هم نه. ولی این رو می‌دونم که شده بود چند روزی در مود و حالت عادی خودم نباشم و مدام بابت اتفاقاتی حرص بخورم و ناراحت باشم. شاید یک نمونه هم اینجا باشه (لینک) اون چند روز واقعا برام جهنم بود و می‌خواستم دو نفر به هر طریقی که شده جواب ببینن و حتی اگه تا الان هم جوابی دیده باشن دوست دارم دوباره هم ببینن.

مورد دیگه هم رویارویی با همکلاسی‌های دبیرستانم بودن که در اون سال آخر تقریبا همشون غیر از چند نفر بهم کلی آسیب روحی وارد کردن و خب اون موقع قشنگ تک به تک خاطرات دبیرستان برام زنده می‌شد و کلی غصه می‌خوردم و خوشبختانه اون روزی که اومدم باهاشون اون افرادی که داخل کلاس ازشون متنفر بودم حضور نداشتن وگرنه ممکن بود اوضاع خیلی خیلی بدتر پیش بره.

علاوه بر این مورد سال قبل با یک خبر خیلی خیلی شوکه کننده مواجه شدم طوری که با شنیدن خبر تا چند روز کلا گیج و مبهوت مونده بودم. در حال حاضر هم وقتش بشه به اون خبر فکر می‌کنم. می‌دونین خبر ناراحت کننده‌ای هم بود ولی نمی‌شه درباره‌اش صحبت کرد.

 

هر جور فکر می‌کنم در حال حاضر شاید خیلی خوشحال باشم ولی فردا شاید ناراحت‌ترین آدم ممکن باشم و خلق و خوم خیلی حالت مناسبی نداشته باشه. تا الان هر چی تونستم و تلاش کردم این بوده که اول خودم رو خوشحال و شاد نگه‌دارم و بعد اگه توانایی‌اش رو داشتم به بقیه هم منتقل بدم :)

 

چیزی که در حال حاضر هست اینه که الان خوشحالم و سعی می‌کنم این حالتم رو پایدار نگه دارم و با انجام دادن فعالیت‌های مختلف خودم رو مشغول کنم و به قول معروف زندگی کنم. تنها چیزی که می‌دونم اینه که فکر کردن به گذشته باعث نمی‌شه که خاطرات رو از یاد ببرم بلکه باعث می‌شه که نقش پررنگ‌تری در زندگیم ایفا کنن!

ولی همچنان به دنبال راه‌حل و کارهای مختلف برای انجام دادن هستم تا بتونم بیشتر از قبل از چنگ گذشته رها بشم کسی اگه راه حلی داره بگه خوشحال می‌شم :)

 

 

+ قرار شده که تقریبا هر شب با داداشم یک فیلم ببینیم. البته مجبورم فیلمایی که اون دوست داره رو نگاه کنم. یعنی سبک و ژانری که اون دوست داره که تاریخی هم هست. البته خودم هم دوست دارم . احتمالا بعد این ۱۳ روز یک لیست فیلم جنگی بدم بیرون :)

++ قرار شد از برنامه‌های امسالم هم در پست‌ها بگم. یک جا روی کاغذ نوشتم و لیست بلند بالایی شد. به نظرم خیلی تخیلی دراومد و خیلی واقع بینانه ننوشته باشم. سعی می‌کنم دوباره با دقت بیشتری بنویسم.

+++ یک تغییر منفی هم که نسبت به سال قبل داشتم این بوده که دیگه کشش خوندن پست‌های طولانی رو ندارم. یک وبلاگ‌نویس معمولی باید توانایی این رو داشته باشه که بتونه پست‌های طولانی رو بخونه ولی فکر کنم دیگه اون ذوق و شوقی که تابستون سال قبل داشتم رو ندارم و نمی‌تونم بخونم (پیر شدم :)) )

از گذشتت درس بگیر و برای ایندت برنامه ریزی کن ولی زمان حال رو زندگی کن !

۱ فروردين ۰۰
پاسخ
بله درسته کاملا :)

ممنون
۱ فروردين ۰۰

من باید در کنار گ.ب.س.ک.ع مثبت اولی + رو هم انجام بدم حتما *_* خیلی لذتبخش خواهد بود... وای خدا!

۱ فروردين ۰۰
پاسخ
ببخشید این سوال رو می‌پرسم. 
اون کلمه رو متوجه نشدم یعنی چی؟
۱ فروردين ۰۰

گریزی به سوی کتاب عیدانه 

D":

۱ فروردين ۰۰
پاسخ
فکرم به همه جا رفت غیر از همین چالشتون 🤦‍♂️😂
پس منتظر اون پست هم می‌مونیم.
۱ فروردين ۰۰

سال نوتون مبارک

۱ فروردين ۰۰
پاسخ
ممنونم :)🌹
۱ فروردين ۰۰

سلااام

عیدت مبارک

من بعد میام میخونم، امیدوارم بشه :))

۱ فروردين ۰۰
پاسخ
سلام :))))

مرسی و همچنین شما هم مبارک باشه :)

خواهش میکنم. ممنون از حضورتون :)
۱ فروردين ۰۰

ولی واقعا خوندن پست طولانی سخته :)) اصلنم به روی خودم نمی‌آرم که نود درصد پستام طولانی‌ان چون نوشتنشون آسونه :))))

سال شادی داشته باشید :)

۱ فروردين ۰۰
پاسخ
سخت؟! غذابه 😅
خب یک بخشی از نوشته‌ها برای خالی شدن و ایناهاست و خب حق دارین دگه طولانی بنویسین.
ممنون :)
۱ فروردين ۰۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">