خواب! (شاید اندکی خالی بشم.)

امیر + ۱۴۰۰/۱/۱۸، ۲۰:۴۰

نمی‌دونم چی شده که هر چند وقت یکبار باید خواب همکلاسی‌های دبیرستان رو ببینم دقیقا همون آدمایی که ازشون متنفر بودم و همین باعث می‌شه که چندین و چند دقیقه و ساعت بابتشون فکر کنم. حافظه‌ی دیداریم به شدت خوب کار می‌کنه ولی همین حافظه باعث می‌شه تلخ‌ترین اتفاقات ممکن رو برام تداعی کنه. هر چند وقت یک بار سعی می‌کنم که فراموش کنم اون دوران تلخی که گذروندم ولی با دوباره دیدن اون خواب‌ها همه‌ی اون اتفاقات برام تداعی می‌شن. نمی‌دونم که دیگه باید چیکار کنم که این اتفاق نیفته. یعنی در طی روز هم بهشون فکر نمی‌کنم ولی این خواب‌ها باعث می‌شه که دوباره باعث بشه که دوباره بهشون فکر کنم. 

نمی‌تونم از یاد ببرم چه دوران سختی رو در مدرسه گذروندم . چقدر له شدم. چقدر توسط گرگها خورده شدم .... :(

 

شاید باورتون نشه ولی الان شدم یک آدمی که براش عقده شده. دوست دارم که همشون رو با کارهام له کنم. با موفقیت‌هایی که به دست میارم و چیزهای دیگه ولی موفق شدن هم اونقدر کار راحتی نیست ...

سلام :)

عجیبه، چون منم هرشب، خواب دوستهای قدیمیم رو می‌بینم!

با این تفاوت که هم اونهایی رو می‌بینم که دلتنگشون هستم و هم اونهایی که میونه خوبی باهاشون نداشتم. 

شاید یه جای کار می‌لنگه.

۱۸ فروردين ۰۰
پاسخ
سلام.

خیلی بده. احساس می‌کنم اتفاقات مهم (چه شیرین و چه تلخ) در مدرسه رخ داده که حتما خوابش رو می‌بینیم!
شاید هم دلمون برای اون دوران تنگ شده . چه تلخ و چه شیرین.
البته الان یک گروه داریم که تقریبا هممون هستیم و این حس شاید از اونجا نشأت می‌گیره.
۱۹ فروردين ۰۰

یه اتفاقایی هست که آدم هرچقدرم بهشون فکر نکنه و سعی کنه فراموش کنه، چون اون زمان تاثیر بدی روش گذاشتن اثرش رو ناخودآگاهش می‌مونه و مثلا می‌تونه تو خواب اذیتش کنه. شاید بد نباشه یه بار با یه مشاور یا یه فرد نزدیکی که بهش مطمئنین راجع بهش صحبت کنین، حتی براش تعریف کنین اتفاقایی رو که اذیتتون کرده بوده. و بعد سعی کنین بگذرید ازش. منظورم فقط بخشیدن نیست (که می‌فهمم چقدررر می‌تونه سخت باشه)، منظورم اینه که حتی بی‌خیال اینم بشین که یه جوری با موفقیت‌ها یا هر شکل دیگه حالشونو بگیرید. چون اونطوری یعنی باز اونا رو یه گوشه‌ی ذهنتون نگه داشتین. واگذار کنید به خدا.

می‌دونم که گفتن این جملات خیلی راحت‌تر از عمل کردن بهشونه و کنار اومدن با همچین چیزایی زمان می‌بره. به نظرم اگه خیلی اذیت می‌کنه مشاوره گرفتن می‌تونه کمک کنه.

۱۸ فروردين ۰۰
پاسخ
صحبت با یک فرد نزدیک هم می‌تونه پیشنهاد خوبی باشه. چرا اون موقع به فکرم نرسید 🤦‍♂️

این بخش گفته‌تون که بیخیال حال گرفتنشون بشم هم درسته. یعنی باز هم اونها رو در گوشه‌ای از ذهنم دارم و دوباره می‌شه همون آش و همون کاسه. پس باید کار کنم روی خودم که فراموششون کنم. حالا به هر طریقی.
مشاوره هم خوبه ولی به نظرتون مشاوره‌ها واقعا کمک می‌کنن؟ پول پرست نیستن؟
راستی ممنون بابت کامنتتون.
۱۹ فروردين ۰۰

اینکه سعی کنی فراموش کنی یا بهش فکر نکنی احتمالا فایده‌ای نداره.

باید با اون خاطرات روبه‌رو بشی. نمیدونم کمکی میکنه یا نه، ولی من در شرایط مشابه، سعی میکردم اون خاطرات رو بلند بلند بگم برای خودم یا هم اینکه بنویسمشون جایی.

۱۸ فروردين ۰۰
پاسخ
نوشتن باعث می‌شه که اون چیزی که داخل ذهنمون هست رو پیاده کنیم. 
و خب کلا راه حل خوبی هست. 
امتحان می‌کنم.
ممنون :)
۱۹ فروردين ۰۰

من ولی فراموشکار خوبیم:/

۱۹ فروردين ۰۰
پاسخ
:)

خب حافظه‌های دیگه‌تون خوبه حتما. مثل شنیداری و یا هر چیز دیگه‌ای

تازه فراموشکاری هم خوبه 😂
۲۰ فروردين ۰۰

نه واقعا همه‌شون اینطوری نیستن. البته من الان خودمم تو پیدا کردن مشاور خوب وسواس پیدا کردم :)) و شخص خاصی رو نمی‌شناسم که بخوام معرفی کنم. ولی با پرس و جو و سرچ حتما می‌تونید یه مشاور مناسب پیدا کنین. خدا رو شکر الان مشاوره‌های آنلاینم زیاد شده و کامنتا می‌تونه کمک کنه.

راستی من یادم رفته شما دانشجویید؟ معمولا مرکز مشاوره‌ی دانشگاها برای دانشجوها رایگانن و تو مشاوراشون آدمای کاربلد هم پیدا می‌شن.

۱۹ فروردين ۰۰
پاسخ
بله درسته. پس باید بگردم. 

بله من دانشجویم 😅
دانشگاهمون داره از این مراکز مشاوره ولی فکر می‌کردم مثل این مشاوره‌های مدرسه باشه 😅

ممنون از شما.
۲۰ فروردين ۰۰

چقدر خوب درکش میکنم واقعا یاد اوریه یه سری خاطرات که کلی واسه فراموش کردنشون تلاش میکنی میتونه بدترین چیزه ممکن باشه.ولی مطمین باشید هر جا دلتون شکست ناراحت شدید حتی اگه خودتون نتونستید تلافیش رو سره اون ادما در بیارید خدا  قطعاا حواسش هست هیچ کاره بدیو بی جوا بنمیزاره از جایی که نمیفهمن میخورن شک نکنیدد

۲۰ فروردين ۰۰
پاسخ
اوهوم.

فکر کنم بسپرمشون به خدا راحت‌تر باشه. حداقل خودم راحت می‌شم :)

ممنون از کامنتتون .
۲۰ فروردين ۰۰

ایشالا با تریلی صاف بشن 😣

چرا گرگ تو جامعه زیاد شده ؟

همه برای خود حتی بدون یک لحظه درنگ !

۲۰ فروردين ۰۰
پاسخ
عه 😐😂😂😂
معلومه خیلی از دستشون عصبانی هستین.

دلیل که زیاد داره ولی کلا دیدگاه جامعه به سمت گرگ پسند رفته. کسی که گرگ باشه رو بیشتر دوست دارن :)
ولی وجدان اینجاها فروخته می‌شه متاسفانه!
۲۰ فروردين ۰۰

آره :)

بلییی مخصوصا وقتی گرگ در پوستین گوسفند باشه:/ دختر هم باشه🤔

:(((

خیلی وقته فروخته شده ما هنوز بهش فکر نکردیم...

 

۲۲ فروردين ۰۰
پاسخ

😂😂😂
البته یک عده واقعا خوبن ولی انقدر آدم بد دیدیم دیگه به همون خوبها هم اعتماد نمی‌تونیم بکنیم :)))


بله متأسفانه :(
۲۲ فروردين ۰۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">