مصاحبه از نصف سیر تا نصف پیاز! (فعلا ثابت)
نمیدونم مصاحبهها دقیقا کی هست . اگه یک هفته دیگه زمان بود حتما یک پست رو تا روز جمعه مینویسم نه اونقدر مفصل و نه خیلی کوتاه و از مشاهدات خودم در اون روز میگم و امیدوارم که مفید باشه اگه زودتر هم باشه که واقعا شرمندهام و به همین چند مورد کوتاه که اینجا میگم بسنده میکنم.
۱-پوشش: پوشش خیلی مهمه. حداقل برای کسی که فرهنگی هست. چون محیط فرهنگیان ، محیطی هستش که باید با تربیت آدمی سر و کار داره و از این جهت لازمه که خیلی جدی گرفته بشه و برای همین پوشش رسمی رو میطلبه (چند که خودم مخالفم) برای همین به کسانی که میخوان برن مصاحبه کنن و قصد قبولی هم دارن :
پسر: حتیالامکان ریش و سبیل داشته باشین. نه اونقدر بلند که شبیه این دورافتادهها باشین و نه اونقدر کوتاه که مشخص نشه ریش دارین. موهاتون رو هم مرتب کنین. نه اینکه کچل باشین و نه اینکه کلا موهاتون شبیه جنگلهای آمازون باشه. مرتب و منظم 🙂 برای لباس هم بگم که کت و شلوار داشته باشین و همراه با اون پیرهن داشته باشین و چون داخل ماه محرم هستیم و ماه عزاداری هم هست ، ترجیحا رنگ پیرهنتون مشکی باشه و اگر مشکی نبود تیره باشه و میدونین که همراه با کت و شلوار کسی کفش اسپورت نمیپوشه چون خیلی ضایع هست و یک کفش شیک و رسمی داشته باشین.
دختر:فقط میدونم چادر داشته باشین آرایش و اینا رو خیلی نمیدونم چجوریاست.
۲-گفتار: سعی کنین شیوا و شمرده صحبت کنین . چون اگه تند صحبت کنین ممکنه اون وسط زبونتون گیر کنه و مشکل برای صحبت کردن به وجود بیاد. تا حد امکان سعی نکنین دروغ بگین چون ممکنه دروغی که بگین با یک دروغ دیگه در تضاد در بیاد و مصاحبهکنندهها هم به این موضوعات توجه ویژهای دارند و دیگه ولتون نمیکنن تا اینکه راست قضیه رو بگین. فقط زمانی دروغ بگین که از دروغ گفتنتون اطمینان دارین (چون یک جاهایی مجبور میشین دروغ بگین رو گفتم!) سعی کنین خیلی هم صادق نباشین و سوال رو اگه دیدید خطری هست بپیچونین.به عنوان مثال ، در رابطه با پوشش از من سوال پرسیده شد
و من به فرد مصاحبه کننده جواب دادم که از لباس نیمآستین استفاده میکنم و در جاهای رسمی از پیراهن. (دیگه کار رو طوری پیش بردم که شلوار رو جواب ندادم و من شلوار لی میپوشیدم :)))) )
۳-توصیههای مهم دیگر:
- این چند روز چند تا کتاب رو خونده باشین و از خلاصهشون آگاهی داشته باشین . سعی کنین کتابهایی که میخونین ایرانی باشن.
- سریالهایی که در حال حاضر تلویزیون نشون می ده رو تماشا کنین. ممکنه از اونها هم سوال پرسیده بشه تا متوجه بشن شما اهل دیدن چیزای خطرناک از تلویزیون هستین یا نه :)
به عنوان مثال از من در رابطه با سریال «عروس تاریکی» پرسیدن که من هم قسمت ۱۰ این سریال رو قبلا نگاه کرده بودم و اونجا هم یک صحنه قتل رخ داد و کلا نگاه نکردم :)
- ممکنه سوال هوش هم پرسیده بشه. مثلا در رابطه با روز قدس که اونجا چی خوردین که دیگه به نظرم خیلی خز شده و باید بدونین قضیهاش چیه (روز قدس در ماه رمضان هست و در واقع شما نباید چیزی در راهپیمایی بخورین :) )
مثلا یک مورد دیگه که خیلی شایع بود در رابطه با مرجع تقلید که یک عده رهبر رو نام بردن. و در ادامه ازشون سوال شد که «آیا رساله ایشون رو مطالعه کردین یا خیر؟» و متأسفانه اون افراد هم نادانسته پاسخ دادن که «بله. مطالعه کردیم» در حالیکه رسالهای در کار نیست!
-همراه با خودتون یک عدد خودکار ببرین چون نیاز زیادی به کاغذ بازی هست. من دو تا خودکار بردم با خودم و یکی رو جای میز گذاشتم که بقیه استفاده کنن و یکی دیگه هم خودم استفاده کردم.
- در رابطه با تدریس هم بگم که از ۱۰۰ نفر ، ممکنه از ۱۵ نفر بخوان که برای مصاحبه کننده ها یک مبحثی رو تدریس کنن . برای همین از قبل یک مطلبی رو اطلاع کافی داشته باشین که بتونین تدریس کنین. البته که در حین تدریس هم افراد مصاحبه کننده نقش دانشآموز رو ایفا خواهند کرد و دست به اعمال عجیب و غریب زده (سر و صدا و دعوا و ...) تا شما رو بسنجن که واکنشتون در قبال شلوغیهاشون چی هست.(برای من این اتفاق خداروشکر رخ نداد وگرنه قطعا اونجا از رفتار افراد مصاحبه کننده خندهام میگرفت و زمین رو گاز میزدم😂 ولی از دوستم که سال قبل قبول شد پرسیدم که اینطوری بوده)
- دو مصاحبه هست یکی که سه نفر هستن و سوالات عمومی (اطلاعات افراد خانواده و اقوام - شغل و مطالعه کتاب و تماشای تلویزیون و فعالیت در مدرسه و ...) و یک مصاحبه مذهبی و سیاسی هست که یک نفر هست.(نماز میخونی یا نه؟ روزه میگیری؟ راهپیمایی شرکت کردی؟ مرجع تقلید و ...).تست پزشکی و فرم هم هست که چیز سختی نیست!
-از جد و آباد گرفته تا برادر و خواهر اگر فرهنگی دارین به افراد مصاحبه کننده بگین که واجب عینی میباشد و مایه مسرت افراد مصاحبه کننده گویی که قند در دلشان به آب میفتد.
و در آخر: از مصاحبه نترسید. قرار نیست کسی شما رو اونجا بخوره و راحت باشین. مثلا شخص شخیص متشخصی مثل من که رفت اونجا مصاحبه داد کلی خندید و لذت برد و البته که مصاحبه اول رو به طرز فجیعی خراب کردم و افسرده بودم و برای مصاحبهی دوم رمقی نداشتم. اما فرد مصاحبه کنندهی دوم مانند افراد مصاحبهکنندهی اول خیلی انسان شریف و دوست داشتنی و البته خوشگلی بود(چشمای آبی و مو و پوست سفید و یک تیپ مذهبی از این پیرمردا که میرن مسجد و ... :))) ) و به من کلی دلگرمی داد و باهاش حتی درد و دل هم کردم و ایشون هم باهام درد و دل کرد از رفتار دانشجوها و به من توصیه کرد که دانشجوها رو امر به معروف و نهی از منکر کنم 🤦♂️😂 * .
خلاصه بگم که روز مصاحبه برای من روزی پر از شادی و خنده و البته ناراحتی بود. خصوصا بعدش که جوابهام رو به مامان و بابام گفتم و اون ها هم امیدی نداشتن به قبولیم و بماند که چقدر تیکه و کنایه ازشون شنیدم!
*الان بنده خودم جزو مفسدین دانشگاه هستم یکی باید بیاد خود من رو امر به معروف و نهی از منکر کنه 🤦♂️😂😂
+سوالی هم دارین بپرسین اگه تونستم پاسخ میدم 🙂
مفسد دانشگاه داره بقیه رو هدایت به نحوه پاسخگویی به سوالاتی که نباید توش دروغی یا... ذکر بشه میکنه😂💪🏻
چشمم روشن🤨💙
تلویزیون ایران چیز خطرناک داره؟ :|
چرا هیچ چیز تو این خاک و بوم درست و اصولی نیست؟
راستی درمورد کیک ساندیس روز قدس ازتون نپرسیدن؟😂