یخ شکن (۷) - چند مورد روزانهنویسی کوتاه
۱-بالاخره شنبه یک کلاس ثبتنام کردم ساعت ۲۱ تا ۲۲:۴۵ و باید بگم که دیگه بهتر از این نمیشه :) آمادگی برای هر گونه سردرد رو باید داشته باشم :))
۲-دیروز یک کلاس بود ساعت ۱۶ تا ۱۸. بعد استاده وسط کلاس خمیازه میکشید 😐 . خیلی حس بدی داره .انگار که مجبورت کردن بیای کلاس برداری بعد احترام برای کسایی که سر کلاست هستن رو نداری🤦♂️ آخر کلاس هم ما رو نگه داشت برای اینکه حضور و غیاب بکنه. یک کلاس تقریبا ۵۰ نفری و گفتش که اسمهامون رو به لاتین بنویسیم و بمونیم سر کلاس تا آقا یک دور اسامی رو چک کنه و تیک بزنه و دوباره بیاد بگه که چه کسایی غایب هستن. تقریبا ۱۰ دقیقه همین کار طول کشید تا کل اسامی رو تیک بزنه. بعدش اومد کسایی که اسمشون رو ننوشته بودن و به نوعی غایب بودن رو صدا زد ، اتفاقا اون ها داخل کلاس بودن و اسمشون رو هم نوشته بودن بالا و این آقا اشتباهی تیک نزده و جاش برای اینها غایب زده :)))
آخر هم خیلی با افتخار میگه که نحوهی حضور و غیاب من بهترینه !
۳-اینم تصویر روز تولدم. فقط یکم کج و کوله بود نشد کامل درست بشه :|
۴- کلاس کارورزی امروز هم تشکیل نشد. اصلا نمیدونم چی به چیه. همه چی روی هواست و اینکه حتی نماینده و گروه هم نداریم :)) حالا دوستام با یکی دیگه برداشته بودن و اون کلاسشون تشکیل شده بود و تعریف خوبی ازش میکردن 🤦♂️ (ایموجی لبخند با اشک)
۵-دوشنبه سوری ایرانسل (همراه اول🤦♂️) هم یادتون نره.
*100*64#
۱ ، ۲ ، ۵ گیگ و حتی بیشتر هم مورد بوده که هدیه داده :)
دوشنبه سوری مال همراه اوله 😁
برا من کمتر از ۲ گیگ نداده ، فقط یکبار ۱ گیگ داد بقیه همشون بالای ۲ گیگ
یبارم ۱۰ گرفتم خیلی خوب بود 😂