عشق چیست؟ - کامنت‌ها رو کم کم جواب می‌دم

امیر + ۱۴۰۰/۱۱/۲۶، ۱۸:۲۱

نمی‌دونم این موضوعی که می‌خوام بگم عادی هست یا نه؛ اما حدود ۲۰ ساله داره از زندگیم می‌گذره ولی تا حالا طعم عشق رو نچشیدم. هنوز نمی‌تونم «مجنون» رو درک کنم. اینکه به «لیلی» به عنوان تنها راه حل ادامه‌ی زندگیش نگاه می‌کرد. یا اینهایی که انقدر با ذوق و شوق دست همدیگه رو می‌گیرن و توی خیابون ها با همدیگه قدم می‌زنن. یا توی آهنگ‌ها از عشقشون می‌گن و با حسشون به اون آهنگ، زیباترش می‌کنن و یا این سریال‌های ایرانی که آخر هر کدوم یک ازدواجی چیزی هست ...

من هیچ کدوم از رفتارهای عاشقانه رو نمی‌تونم درک کنم. چون تا حالا عاشق نشدم. اصلا چجوری هست؟ اینکه یک دختر از جلوم رد بشه و چهره‌ی نورانی جلوش ببینم؟ اینطوریاست؟ من همیشه اینطوری تصور می‌کردم چون اگه اینطوری نباشه که خب خیلی سخت می‌شه. چجوری می‌خوایم اون فرد رو پیدا بکنیم؟

اصلا برای همین هم هست که هیچ وقت نتونستم به ازدواج فکر کنم. به نظرم ازدواج سخت تر از اونی هست که بخوام حتی بهش فکر کنم. بعد خب اگه قرار به خواستگاری رفتن باشه که آدم طی دو جلسه عاشق کسی نمی‌شه. صرفا کسی رو پیدا می‌کنه که از لحاظ اعتقادی اخلاقی شبیهش باشه یا به قولی با هم تفاهم داشته باشن. آیا دو نفری که با هم تفاهم داشته باشن لزوما عاشقْ هم هستن؟ به نظرم نه. پس این عشق قراره کم‌کم به وجود بیاد؟ 

نظر شما چیه؟ تا حالا عاشق شدین؟

والا واسه ازدواج من رو همون روشی که اول اشنا شن دو طرف معیار ها نزدیک باشه بعد از چند جلسه و اوکی بودن و اینا ازدواج کنن موافق ترم ، عشقم در یک نگاه و یهویی اینا نیس ، باید ساختش...

حتی اونایی هم که قبل ازدواج عاشق میشن به خاطر رفت و امد با طرف مقابل به مدت طولانی است ( حالا 6 ماه یا 1 سال به بالا )

۲۶ بهمن ۰۰
پاسخ
آها خواستگاری نه اون یکی دیگه ... خب خواستگاری مثال بود . کلا چند جلسه بیشتر نیست که دیگه نه؟
۲۸ بهمن ۰۰

یه روز یه پست به شدت طولانی خطاب به پسران سرزمینم میخواستم بنویسم که یادم رفت 

یه قسمتیش به صحیت‌های شما مربوط میشد

نمیدونم الان بگم یا وایستم تو اون پست تمام حرفهام رو بزنم

۲۶ بهمن ۰۰
پاسخ
پست به نظرم بهتره 
چون اونجا کامل تر و جامع تر هم هست 
۲۸ بهمن ۰۰

سلااام

عشق چیز عجیبیه، از همه نوعش، ولی فرق میکنه چه عشقی، همه نوعش ممکنه و هر کدوم خاصیت خودش را داره

اما اون عشق خاص که مد نظره آره یه چیزی شبیه همین نوره که گفتی، یه دفعه برقش میگیرتت، آدم حس میکنه این یکی خاصه، توی فیلما همین یه مرحله را فقط نشون میدن این همه اش نیست ولی یه قسمتش همینه.

اون بند اول که گفتی هم درسته، بعد یه مدت و توی بعضی مواقع وقتی دل آماده بشه هی مغز میاد کمک و عشق رو شدید تر میکنه، مثلا همین که هی بهش فکر میکنه با هر آهنگ یا هر چیز خوب بهش فکر میکنه و مرحله بعد هم همونه که بهش تعالی میده و میگه من برای چی میخوامش برای خوبی هاش، برای خودش و مرحله آخر هم اینه که میگه من بهش نیاز شدیدی دارم.

این دباره این که عشق چجوری میتونه اتفاق بیافته اما اینکه چیه را توی وبلاگم یه چیزایی نوشته م اما اون یه سبک خاصی داره

این بند آخر که نوشتی را منم تجربه ندارم، از نظر علمی یه کم میدونم ولی تجربه نه، فقط میدونم عشق از ازدواج جداست، عشق میتونه قبل ازدواج بعد ازدواج یا کلا جدا از ازدواج اتفاق بیافته

۲۶ بهمن ۰۰
پاسخ
سلام

اوهوم که اینطور. 
پس نظر شما برق و خاص بودن هست و اینکه عشق می‌تونه هر لحظه رخ بده 
۲۸ بهمن ۰۰

نه داداش طبیعیه منم این حس رو درک نکردم و امیداوم کلا درکش نکنم به نظرم حس خوشایندی نیست عاشقا همش در به درن :)

خوشا به حال ما ها که "خودمون برای خودمونیم" :))

۲۶ بهمن ۰۰
پاسخ
آره  واقعا :ـ) 

خیالمون از هفت دنیا راحت‌تره 
۲۸ بهمن ۰۰

عشق رو باید ساخت زری جمله قشنگی گفت

اگه خلاصه به این مطلب نگاه کنیم عشق درک و سطح ما از زندگیه چرا چون هرچقدر بالاتر باشه تصمیم درستی هم راجع محیط اطراف میگیری این چیزایی که داری میبینی دو نفر با همن اهنگ میخونن به نظرم عشق نیست فقط وابستگیه خالصه و واقعا عشقی در کار نیست اگه با طرفی دوست شدی و بعد از یه مدت اون رابطه بهم خورد بعدش حتما بهش باید فکر کرد این رو برای اولین بار مطمئن وار میگم به وابستگی میرسید به شرطی که درست فکر کنید.

چه خلاصه زیادی شد :| و اما در کل چه نیازی هست که یه جوون ۲۰ ساله و سن های پاییتر به این موردا فکر کنه جامعه ما طوری هست که فکر میکنن عشق یعنی ازدواج ولی این هدیه قشنگ واسه هدفای ما ساخته شده تو وقتی به چیزی علاقه داری و بهش عشق بورزی میتونی باعث خوشحالی خودت و چند نفر دیگه هم بشی 

پس یه پیشنهاد بی خیال مود ازدواج و این چیزا هروقت وقتش شد (وقتش زیر ۲۰ سال نیست) آمادگیشو داشتی اون یه نفر هم میاد الان فقط هدف های مقدست مهمه که باید بهش برسی :)

۲۶ بهمن ۰۰
پاسخ


خب این اتفاقات اطرافم باعث می‌شه بهش فکر کنم وگرنه که من قصدش رو ندارم. حداقل الان ...
۲۹ بهمن ۰۰

سلام 

کسی که درکش نکرده باشه خب معلومه براش عجیبه و گاهاً ترسناکه و بیشتر فرار می‌کنه ازش...

اما اون جنس ناب و اصیلش قطعاً مرهم هر دردیه!

عشق در یک نگاه و اینها که بیشتر مال قصه‌هاست، بیشتر دو طرف جذب منش و رفتار و شخصیت هم میشن اگر واقعا عاشق باشن...

عشق واقعی اونیه که تو همه‌ی شرایط ثابت می‌مونه و آخ نمیگه... این روزگار کم به خودش می‌بینه اینجور عشق‌ها رو... شاید برای همینم درکش براتون سخته الان... و البته به شدت معتقدم که دوطرف باید برای رشد و به بار نشستن این عشق تلاش کنن...

بهرحال بنظر من که از احساسات خوب روزگاره :))

بعد از اینکه ان‌شاءالله گرفتار شدید خودتون از خوندن این پست خنده‌تون می‌گیره...

۲۶ بهمن ۰۰
پاسخ
سلام

اعتماد به همدیگه خیلی کم شده برای همین کسی که همراهت باشه و در سختی‌ها کنارت باشه خیلی خیلی کمه!

درسته
۲۹ بهمن ۰۰

برای هرکسی عشق به ی طریقی رخ میده هرکسی تجربه ناب خودشو داره

برای من تو یک نگاه اتفاق افتاد اینجوری که یهو مغزم تعطیل شد

اما به مرور مدلش عوض شد از اون اشتیاق کور کننده و هیجان انگیز تبدیل شد به یک دلگرمی بزرگ هردوتاش هم عشقه. اولی ناپخته و دومی پخته. زنده موندن ی عشق تلاش زیادی میخواد

بعضیا به مرور عاشق میشن

بعضیا بخاطر تفاهم و درک متقابل

و به تعداد ادما تجربه عاشقی هست

عشق مقدسه نباید اسم هرحسی رو عشق گذاشت

۲۶ بهمن ۰۰
پاسخ
جالب بود. اول در یک نگاه و بعدش این احساس پخته شد :)

درسته
۲۹ بهمن ۰۰

به نظرم طبیعه منم تو این سن با خودم میگفتم چه چیز مزخرفیه ایش 😂 خودم پول در میارم و زندگیمو میکنم آقا بالاسر کی خواست « کی خواست حالا😹؟؟» برای پسرا هم زن چیه همش زنگ میزنه میگه کجایی؟:/ یا میگه اینو بخر اونو بخر🙄

جدا از شوخی، هر چیزی یه زمانی و وقتی داره و احتمالا تو موقعیت مناسب یهو ظاهر میشه:) 

اینکه چهره نورانی میشه نمی‌دونم ولی تصورم اینه که اگه یه روز عاشق شدم اینجوریه که یهو به خودم میام میبینم عاشق شدم 😂 اینکه نوع حرف زدن و رفتاراش و تیپ و شوخی هاش خاص تر از بقیه هست و دوست دارم همیشه باشه حالا نه همیشه همیشه ولی همیشه :)و می‌تونه منو تا آخر عمرم شاد و امیدوار به زندگی نگه داره حتی اگر به قولی تو سر و کله هم بزنیم بازم دلم میخواد باهاش حرف بزنم و زندگی کنم‌.

به نظرم بعد از گفت و گو میشه عاشق شد، وقتی من نمی‌دونم چه مدلیه چه جور میتونم عاشق بشم؟ واقعا ازدواج های کمتر از ۶ ماه آشنایی رو درک نمیکنم! چه جور عاشق میشن؟ شاید مثلا حس اینو دارن عه نه خوبه بذار بریم زندگیمونو کنیم یه حلقه داشته باشیم و کلاس بذاریم:|اتفاقا بیشتر هم خودشونو نشون میدن. به نظرم اونایی که این شکلین تو خیابون، تو خونه با قابلمه و دمپایی همو میزنن😆

و یه چیز ناراحت کننده اینکه جامعه ما جوریه که مثل زمان مامان بزرگ و بابا بزرگه ولی نباید این جوری باشه باید حرف زد شناخت، دید.

مثل خرید یه کتابه تا نخونیش نمیدونی چه جوریه و  اگر هم تصوری داری ممکن کمی نزدیک باشه یا حتی بگی چه الکیه چرا مثلا این کتاب رو خریدم با وجود اینکه جلدش چقدر خوشگله و ...

البته این توهم های هالیوودی هم ادمو گمراه می‌کنه که عشق واقعی این مدلی وجود داره یا کلا سر کاریم 🤔 اینکه مشوق هم هستن و با هم اوکین! 

حالا خودم مثل مامان بزرگ ها فکر میکردم یعنی گارد می‌گرفتم و یکی میخواست حرف بزنه قشنگ ناک اوتش میکردم و با خودم میگفتم چه پرو هستن بعضی ها.

شاید زمان اینکه من ندیده و نشناخته عاشق بشم تموم شده، شاید که نه حتما تموم شده.

خلاصه حتما قبل از ازدواج آشنا بشید از این مدل دوستی ها منظورم نیست و خوشم نمیاد، میدونید هنوز  اون بلوغ تو جامعه نیست شاید چون افرادی دیدم که از این راه رفته پشمونن و سرانجانی نداشته براشون.

حالا با خودتون میگین چه جور آشنا بشیم؟ خودمم نمی‌دونم شاید چون هیچ وقت در این مرحله نبودم و بلد نیستم.

آشنا شدن در هر زمینه ای.متاسفانه اختلالات شخصیتی در آدم ها هست و نباید چشم بسته تصمیم گرفت .. اختلالاتی که خودم یادم به حرف های دکتره میوفته تعجب میکنم واقعا ما کجاییم؟دختر و پسرم نداره.

عشق اتفاقی نیست شاید یهویی برای من اتفاقی شد خدا می‌دونه،  ولی مثلِ این  شعاره که میگه موفقیت اتفاقی نیست!

عاشق نشدم و نمی‌دونم آیا واقعا یه روز میرسه منم بگم عههه منم عاشق شدم و با خودم بخندم که دیدی از دست رفتی آخر D: بلاخره در این دنیا هر کسی قبلشو تقدیم یکی دیگه می‌کنه :)

دلم میخواد همه خوب عاشق بشن و همو برای همیشه دوست داشته باشن و باهم خوشحال باشن 💜

۲۷ بهمن ۰۰
پاسخ
مدت زمان آشنایی باید یک حدی داشته باشه دیگه. نه زیاد و نه کم. چون از یک حدی به بعد دیگه چیز زیادی مشخص نمی‌شه. باید فرد رو در موقعیت‌های مختلف شناخت. مثلا اینکه طرف رو عمدا عصبانی بکنیم و ببینیم واکنشش چیه و ...

:)))
با همه‌ی حرفاتون موافقم منم راه‌حلی ندارم :)
ممنون از کامنتتون 

امیدوارم همه خوشبخت بشن 
۲۹ بهمن ۰۰

به نظرم صبر کنین.منتظر نمونین اصلا و به انتظارش نشینین.ولی دنبالش هم نگردین.

خودش میاد و شما رو پیدا می کنهD:

باور کنین که راست میگمD=

۲۷ بهمن ۰۰
پاسخ
اگه اینطوری باشه که خیلی راحته :)
۲۸ بهمن ۰۰

منم همینطور فکر میکنم.

++++

۲۷ بهمن ۰۰
پاسخ
اینکه اون فرد یک چیز خاص داره؟
۲۸ بهمن ۰۰

عشق به شدت چیزه عجیبه 

تا حدودی با اینایی که گفتید تقریباموافقم

واینکه عشق این روزا با خیلی چیزا اشتباه گرفته شده بعضیا عادتشون بعضیا دوستیه سادشون رو عشق میبینن یعنی اسم وابستگیشونو عشق میزارن حالا بماند که من شنیدم دوست داشتن پایدار تراز عشقه وعشق یه واکنشه هیجانی هست و زود اتیشش میخوابه

اما عشق قطعا باید فرق کنه اما یه چیزو فراینده خارق العاده نیست بنظرم بقیه دارن خیلی بزرگش میکنن باید عادیتر از این اغراقها باشه

ازدواج بنظرم سختترین و مهمترین تصمیمه 

واینکه بنطرم اینطور نیست که دست رو دست بزارید و اون شمارو پیدا کنه نه فرضاهم که پیدا کرد اون شمارو مثلا دوست داشت دوست داشتنه شما چی میشه این میشه یه دوست داشتنه یه طرفه بنظرم خودتون لازمه تجربه کنید معاشرت کنید علاقه و عشق یهو ایجاد نمیشهه اصلا اینطور نیست یکیم از اسمون یهو ظهور نمیکنه یه وقت شما یه چیزاییش تقدیری هست ولی ازدواج عشق تقدیری انتخابیه مثل اینکا که خاستگارای زیادی طبق تقدیر واسه دختر میان ولی دختر درنهایت باید انتخاب کنه بینشون

۲۸ بهمن ۰۰
پاسخ
بله. عشق با وابستگی و دوست داشتن فرق داره 
ازدواج خیلی سخته :)
نه . من هم باید برم سراغ یار. این رو که می‌دونم :)
ولی خب فعلا زوده 
۲۹ بهمن ۰۰

آره یه همچنین چیزی. 

درکل پستتون رو که خوندم یه لحظه فکر کردم خودم نوشتم.

۲۸ بهمن ۰۰
پاسخ
آها که اینطور :)
۲۹ بهمن ۰۰

تو 20 سالگی ناراحتی؟ بقیه رو چی میگی؟:)

۳۰ بهمن ۰۰
پاسخ
ناراحت نیستم 

دغدغه مندم :)
۱ اسفند ۰۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی