منو دریاب تشنمه ، به کرمت محتاجم ...

امیر + ۱۳۹۸/۴/۲۳، ۱۳:۱۱

 

برخلاف انتظار اصلن فکرشو نمیکردم ساعت 7 صبح حرم انقدر شلوغ بشه و مشخص بود که دیشب حرم جا برای سوزن انداختن هم نداشت. البته این عکس رو من ساعتای 8:30 گرفتم . همون لحظه بیرون رفتن از حرم . 

دستم به ضریح نرسید که هیچ ، اصلن نمیشد وارد اون محوطه دور ضریح شد . من هم فقط یک گوشه ایستاده بودم و میتونستم ضریح رو ببینم و همونجا با امام رضا (ع) صحبت کنم . 

 

نمیدونم چرا این غرور که گاها خوبه نمیذاره همین اول کار گریه کنم . خیلی دلم میخواست این کار رو بکنم . از همون موقعی که از پشت شیشه اتوبوس تونستم حرم قشنگت رو ببینم . از همون موقعی که زائر ها رو دیدم . از همون موقعی که ... میخواستم گریه بکنم . نه فقط برای شما . برای خودم که همسایت هستم ولی حتی یک روز از هفته ام رو (حداقل) نمیام اینجا . در حالیکه بقیه برای دیدنت کیلومتر ها ، پابرهنه ، با دلی پر از غم و اندوه ، به امید قبولی حاجاتشون ، مشتاقانه قدم برمیدارن . به حال کسی که حرم رو میبینه و یا اسم حرم رو میشنوه و اشک میریزه چون نمیتونه بیاد حرمت غبطه میخورم که چرا من حال اون فرد نداشتم و ندارم .

یک خواهشی دارم . 

میتونم با شما راحت تر حرف بزنم ؟ میشه ؟ میدونم که قبول میکنی :)

 

 

خیلیا میخواستن بیان ولی نتونستن . وقتی وبلاگ ها رو میخوندم و از علاقشون به تو نوشته بودن ولی نمیتونستن بیان . با خودم تصمیم گرفتم که حتما امروز صبح رو بیام حرمت و از طرف همه دعا کنم . کمترین کاری که میتونستم انجام بدم . 

 

اما وقتی در این جمع قرار گرفتم و دستمو بالاگرفتم  . برنده تقابل بین احساسات و غرور ، قطعا احساسات بود . دیگه دست خودم نبود . اشک میریختم ولی سریع پاکشون میکردم تا کسی نبینه اشکامو . اما خالی شدم . باید خالی میشدم .  انگار یک بار سنگینی از روی دوشم برداشته شد چون تونستم دردهام ، خواسته هام رو بهت بگم و میدونم که به تک تک کلماتش گوش کردی و حالم رو درک کردی . فقط خواهش میکنم که برای من بین خدا واسطه شی . همین !

 

لطفا 

 

راستی آقا 

تولدت مبارک :)

 

برای همه بیانی ها دعا کردم . متن قشنگی نبود ، میدونم . ولی عکس تنها بدون متن ، بدتره .

در هر حال ، عیدتون مبارک

 

عکسها هم خیلی قشنگ و جذاب نیستن چون نه گوشیم کیفیت لازم رو داره و نه استعدادی در عکاسی دارم . در کل ببخشید

التماس دعا
۲۳ تیر ۹۸
پاسخ
محتاجم به دعا 
۲۳ تیر ۹۸
میخواین عکس هنری بگیرینا خخخ
نور آفتاب و صحن ُُ..
مرسی بابت دعا من که به دلم نشست :)
۲۳ تیر ۹۸
پاسخ
عکسا قشنگ بودن؟؟
عجیبه !!! ممنون :)
به آفتاب خیلی دقت نکردم . فقط میخواستم یک جای سایه باشم و از اونجا عکس بگیرم . 
خیلی سعی کردم چهره بقیه در عکس نیفته.
:))
۲۳ تیر ۹۸
چقد حال خوبی داشت این پست :)
۲۹ تیر ۹۸
پاسخ
واقعن؟
ممنون / 
براتون دعا کردم 
۳۰ تیر ۹۸
ممنون لطف کردین  :))
۳۱ تیر ۹۸
پاسخ
وظیفه بود.
۳۱ تیر ۹۸
چقدر دلم تنگ شده :(((
۲ مرداد ۹۸
پاسخ
سعی کردم فاصله رو تا حرم کمتر کنم . امیدوارم یک کوچولو هم که شده کمتر شده باشه .
۲ مرداد ۹۸
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">