دانشگاه و چالش استادهاش
نمیدونم چند نفر این عکس رو دیده بودن. از ترم قبلم بود،
خیلی خلاصه بگم که این پیام نمایندهی کلاسمون بود از استاد که باهامون قهر کرده بود و میخواست امتحان اجباری بگیره (که قانونا نباید میگرفت اما قانون در اینجا معنایی ندارد :) )
دیگه خیلی دوست داشتین در موردش بدونین این پست (لینک) رو بخونین مورد سوم کلا در رابطه با این مورد هست.
اما این ترم واقعا با یکسری موجوداتی برخورد کردم که الان واقعا دوست دارم همین استادی که نمایندهمون براش پیام گذاشت ، بیاد و دوباره هدایت کلاسمون رو برعهده بگیره.
یک موردشون رو توضیح میدم.
ما یک درسی داریم به اسم «ارزشیابی» داخل این درس شما یاد میگیرین که چجوری از دانشآموزا امتحان بگیرین و کلا یک آزمون استاندارد باید چه محتوایی داشته باشه و کیفیت محتواش چجوری باشه.
حالا به عنوان تکلیف نهایی استاد عزیزمون اومده گفته که همین آخر بهار بیایم و سوال طراحی کنیم و بریم داخل یک کلاس سی نفره این امتحان رو برگزار کنیم و برگههای اون ۳۰ نفر رو بررسی کنیم و در نهایت بر اساس جواب دادن به هر سوال (که حدودا ۲۵ تا هست) به میزان سختی هر سوال پِی ببریم و داخل یک جدول تک به تک سوالا درجه سختی و استاندارد بودنش رو با استفاده از یک فرمول که از ۳۰ نفر دانشآموز مشخص میشه به دست بیاریم. حالا من به اینکه آخر بهار هست و طبیعتا من هم اجازهای ندارم برم سر یک کلاسی و از دانشآموزاش امتحان بگیرم . به این هم کاری ندارم که استاندارد تعداد دانشآموزای هر کلاس ۲۶ نفر هست و نه ۳۰ نفر. حتی به این هم کاری ندارم که مدارس حدود دو هفته هست که تعطیله :))))) آخه لعنتی من چجوری تو یک هفته این کار رو انجام بدم؟ ۳۰ تا دانشآموز توی یک هفته میشه بررسی کرد وجدانا؟ :/
هعی
سلااام
ای داد، ای امان
فقط کافیه یه معلم پیدا کنی و بخوای سؤالات را توی گروهشون قرار بده و بچه ها توی زمان مشخص انجام بدن، این طوری قبول نداره استاد؟