دوبل :/
-یکم فرمون رو بگیر راست داری میخوری به سپر ماشین جلویی.
+واقعا؟ مطمئنین؟
-(با عصبانیت) یعنی چی من مطمئنم . من بیشتر میفهمم یا تو ؟هان؟
فرمان را به طرف راست میگیرد.
-همهاش میگه مطمئنم اه :/
زمانی که ماشین صاف شد. فاصله با جلو نسبتا خوب بود. یعنی طبق معیار استاندارد که یک متر بود. اما فاصله با کنار خیلی خیلی زیاد بود.
-تازه خوب شد گفتم که یکم فرمون رو بگیر راست که داخلتر رفتی وگرنه که فاصلهات خیلی بیشتر میشد.
تازه این بین هم راهنما نزده بود! یکی از دلایلی که برای دفعهی قبل رد شدم. وسط دنده عقبم ناگهان راهنمای ماشین خاموش شد و افسر هم همانجا به من گیر داد.
به هر حال در دلم گفتم
.این هم رد شد!
از ماشین پیاده شد. رفتم سمت قسمت صندلیِ راننده. کنارِ درِ افسر ایستاده بود.
-ببین عزیزِ دلم . تا ۷۲ ساعت دیگه اگه از طرف راهنمایی و رانندگی بهت زنگ زدن که باید جواب بدی و ... اگرم که نه یعنی کاملا قبول شدی
صحبتهای افسر نشان میداد که فرد مذکور در بالا در امتحان قبول شده است.
و من :
.🙄
این که رد شده بود!!!!!!
به هر حال از فرط تعجب تا حدی خوشحال شدم که افسرِ مهربانی کنارم نشسته و میخواهد افراد را قبول کند. نکتهی قابل توجهِ دیگری که وجود داشت این بود که تنها کاری که افسر دستور میدهد تنها پارک دوبل میباشد و شاید ۲۰ متر رانندگی در خیابان. همین و بس.
افسر به من:
-برو
مراحل اولیه را انجام دادم و برای اینکه به افسر هم بفهمانم که حواسم هم هست از اون پرسیدم
.آیا لازمه که آینه قسمت شاگرد رو هم تنظیم کنم؟
-نه خودم تنظیم میکنم.
واقعا استرس نداشتم.صادرکات را بار دیگر مرور کردم و دنده را ۱ کردم و ترمز را هم کشیدم پایین. کلاچ را تا ته گرفته بودم. راهنما را زدم و کمکم کلاچ را بالا میآوردم. اندکی گاز دادم. وقتی فهمیدم که ماشین حرکت نمیکند گاز را بیشتر کردم اما طوری نبود که صدای گاز اذیتکننده باشد.(یکی دیگر از دلایل رد شدنم برای بار قبلی)
خلاصه ماشین حرکت کرد و خاموش نشد (اصلیترین دلیل رد شدنم برای بار اول) و ایست خروج را انجام دادم.(یکی از دلایل رد شدنم در بار دوم).و حرکت کردم. چند متر جلوتر ماشین پارک کرده بود و من هم میدانستم که همان ماشین را برای دوبل میخواهد.
-دوبلش کن.
.مجاز نیست.
-برو.
راهنما را میزنم. فاصله با ماشین کناری خیلی خوب بود. اولین مرحله ، اولین فرمان بود. اولین فرمان انجام شد. دومین مرحله ، دومین فرمان ماشین بود که دو دورِ کامل باید طرف دیگر چرخیده شود.در ابتدایی چرخیدن. راهنما خاموش شد(همانطور که قبلا ذکر شد یکی از دلایل رد شدن در مرحلهی قبلی) راهنما را روشن کردم. دوباره فرمان رو چرخاندم. راهنما بلافاصله خاموش شد. دوباره روشن کردم. خاموش شد. دوباره روشن کردم. خاموش شد.
-ایست.
.چرا؟
-ماشین خورد به جدول
. :|
پیاده شو.
از بس حواسم به راهنما بود که حواسم نسبت به سرعت ماشین در حین پارک دوبل نبود. دیگر آن مراحل خاموش کردنِ ماشین را هم درست انجام ندادم. از ماشین پیاده شدم.
-تمرین کن پسرم.
. نمیشه حالا یک فرصت دیگه بدین .یک دونه خطا داشتم. من همیشه دوبلهام خوب میشه.
-تموم شد دیگه. ایشالا دفعهی بعد.
و چه قدر از این کلمهی «ایشالا» بدم میآید. انگار هر کسی برای اینکه قضیه ر ماستاملی کند و بپیچاند از این کلمه استفاده میکند و قضیه حل میشود.
خودم هم تعجب کردم که نفرِ قبلی با آن وضع فاجعهی رانندگی چجوری توانست قبول شود و حتی به او کمک کرد. لااقل خطایش کمتر از خطای من نبود. اما...
وقتی بابا هم خبر رد شدن دوبارهی بنده رو شنید. ناراحت نشد. چون میدانست که اینجا دیگر تقصیر من نبود. شاید هم بود. شاید بنده کوچکترین مسائل را هم جدی میبینم. شاید عملِ «راهنما زدن» در اینجا هیچ ارزشی نداشته باشد اما این عمل دفعهی قبلی بلای جانم شده بود و به خاطر اینکه راهنما خاموش شده بود و روشنش نکردم ، ایراد گرفت و در برگه یادداشت کرد. به هر حال هر تجربهای صرفا سودمند نیست و میتواند زیان آور شود.
افسر مفتی بود. از اینجور افسرها کم پیدا میشود که فقط یک عدد دوبل بگیرد و قبول و یا رد کند.
نمیدانم دفعهی بعدی چه زمانی میشود اما به هر حال امیدوارم دفعهی بعدی آخرین بار باشد.