شما از کدام دسته هستید؟

امیر + ۱۳۹۹/۱۱/۱، ۱۵:۰۳

همیشه برام سوال بوده که چرا یک عده جواب کامنت یک عده‌ای دیگه رو نمی‌دن راستش رو بخواین برای خودم هم همچین اتفاقی رخ داده و خیلی خیلی رو مخم رفته.

 

می‌خواستم بدونم شما هم اینطوری هستین یا نه.

و اینکه واقعا تو کدوم دسته هستین.

۱-به همه‌ی کامنت‌ها جواب می‌دین. حتی شده یک عدد « :) » می‌ذارین اگه حرفی ندارین.

۲-برخی کامنت‌ها رو جواب نمی‌دین و اینکه چرا

 

 

و همچنین به این سوال جواب بدین 

چرا یک عده به برخی کامنت‌ها جواب نمی‌دن؟

آیا جواب ندادن به کامنت‌ها به نوعی «بی‌احترامی» حساب نمی‌شه؟ در صورت بله/خیر بودن جواب، چرا؟

 

خودم هم اولین نفر هستم که همینجا جواب می‌دم. کامنت‌ها هم بازه :)

عدم بازگشت به عقب

امیر + ۱۳۹۹/۱۰/۲۶، ۲۲:۲۳

یعنی من اون آدم نابخردی که ایده‌ی «عدم بازگشت به عقب در سوالات» رو برای جلوگیری از تقلب داد پیدا کنم، می‌کشمش

 

واقعا می‌گم 

می‌کشمش!

چند عدد روزانه‌نویسی ۴

امیر + ۱۳۹۹/۱۰/۲۴، ۲۳:۱۵

۱-خب‌ می‌خواستم از این روزهام بگم که به رنگ و بوی امتحان آمیخته شده. واقعا حس و حال خوندن درس رو ندارم و می‌دونم که این اثر فضای مجازی هست. امتحان دیروز هم خداروشکر خود استاده نمونه سوال داد وگرنه سوالات خیلی خیلی سخت و مفهومی بود و نمره‌ی خوبی هم گرفتم :)

+هنوز سه تا امتحان دیگه مونده که می‌تونم بگم در سطح متوسط هستن و امتحان روز قبل غول سرسختشون بود.

 

۲-می‌خوام از این ترمم هم بگم. کلا دو تا کلاس مفید داشتیم. یکی اسمش تحلیل محتوا هست و اون یکی دیگه کاربرد فناوری.

درس فناوری مربوط به استفاده از نرم‌افزارهای کامپیوتری هست و خب استاد ما اومد ورد و پاورپوینت رو کار کرد. با اینکه تسلط نسبی روی جفتشون داشتم اما اطلاعاتم خیلی خیلی بالاتر رفت.

درس تحلیل محتوا هم واقعا عالی بود. راستش رو بخواین یک بخشی از این دوست داشتنم به خاطر خود استادش بود. فرض کنین یک آدم ۳۵ ساله که حس و حال دانشجو رو می‌فهمه و کلی هم انرژی داره میاد براتون تدریس می‌کنه. ناگفته نماند که خودم هم عاشق تحلیل کردن هم هستم و خب شاید به این رشته هم در آینده گرایش کردم. از معدود کلاس‌هایی بود که داخلش به صورت داوطلبانه فعالیت داشتم و کلی حس خوب دریافت کردم.

 

۳-و البته که داخل این ترم کلی استاد حال به هم زن داشتیم که دیگه واقعا نمی‌دونم چی بهشون بگم. کلی نفرین و لعنتشون کردیم و خواهیم کرد.

کلی تحقیر شدیم کلی مسخره شدیم. همه‌ی تقصیرات گردن ما افتاد. اینترنت هممون با سرعت ۳۰ مگابیت هست ولی به خاطر اینکه کلاس رو بپیچونیم از سامانه میایم بیرون و به بهونه‌ی اینکه اینترنتمون کم سرعته و یا اینکه سامانه مشکل داره به استادا دروغ می‌گیم. اما وقتی استادا از سامانه بیرون می‌رن. باز هم تقصیر دانشجویه. 

تقضیر دانشجو هست که صدای استاد نمیاد و تقصیر دانشجو هست که سامانه خرابه. متاسفانه دیواری کوتاه‌تر از دانشجو نیست و واقعا جلساتی بود که داشتم می‌خندیدم به این افراد. اینکه همچین حرفی می‌زنن مشکلی نیست. در واقع اساتید همه‌ی افراد تقریبا همین شکلی هستن ولی بحثی که اینجا فرق داره اینه که این افراد میان و حرف از اعتماد و عدم پرخاشگری نسبت به یادگیرنده می‌زنن ولی خودشون عمل نمی‌کنن. با یک سری آدم شعار زده طرفیم که فقط بلدن حرفای قشنگ بزنن و کلی هم ادعاشون می‌شه که بهترین هستن ولی در واقع همه‌ی این ادعاها یک سری خرعبلاتی هست برای اینکه سرِ من یکی گرم بشه و مشتاق حرفاشون بشم :)

 

این فقط یک نمونه تحقیر هست.قضیه‌ی خیلی طولانی داره ولی نماینده‌ای که اینطوری میاد و با استاد صحبت می‌کنه و از این ادبیات استفاده می‌کنه یعنی اینکه چه قدر سطح خودمون رو آوردیم پایین.البته دست نماینده گرم واقعا. چون معلوم نبود بعدش چه اتفاقات ناخوشایندی می‌افتاد.

 

 

این دقیقا عین حکایت «آش نخورده و دهن سوخته هست.» 

همونطور که گفتم قضیه خیلی مفصله ولی بخوام خلاصه بگم اینه که استاده صداش داخل سامانه نمیومده و بچه‌ها هم قسمت چت کلی پیام رد و بدل کردن و استاده هم کلا سه بار وسط اون چت‌ها نوشته «صبر» و ۵۰ دقیقه صبر کردیم و چت‌های بچه‌ها هم ادامه داشته و صدای استاد هم نمیومده. استاده ناراحت شده که چرا انقدر پیام می‌دیم 😐😂

بعد گفته که به خاطر کار اشتباهتون (!!!!!!!!)‌ جریمه‌تون می‌کنم و اول ازتون دو نمره کم می‌کنم (مدرسه هست انگار 😐) بعد که یکم به خودش اومد گفت : آخر ترم امتحان می‌گیرم و این اختیار رو هم دارم که ازتون امتحان بگیرم و منبع هم خودتون برید پیدا کنید و به من هم ربطی نداره :||||||||||||||

دقت کنین ۵۰ دقیقه !! بعد نماینده اومده اینطوری صحبت کرده باهاش 🤦‍♂️

 

 

۴-بعضی از روزام واقعا ناراحتم و بعضی روزای دیگه پرانرژی. و خب احساس پوچی می‌کنم. در واقع یکسری کارها رو باید انجام بدم ولی نمی‌دم و همین موضوع من رو خیلی ناراحت می‌کنه. برای بعضی کارها راه حل پیدا نکردم . پیدا کردما ولی به دردم نخورد. دیگه واقعا نمی‌دونم چجوری زبانم رو تقویت کنم. واقعا می‌خوام در حد خیلی خیلی خوب باشم. با هیچ نرم‌افزار و ویدیو و طرحی نشد متاسفانه :(

 

 

۵-یک پستی چند روز قبل منتشر کردم که موقت بود و در اون گفتم که ممکنه اینجا حذف بشه. پشیمون شدم :) اینجا ابدا حذف نخواهد شد و با قدرت به کارم ادامه می‌دم (حالا نه که خیلی هم اینجا فعالیت دارم 😐😂)

 

 

۶-دو تا ویدیو ضبط تدریس انجام دادم و حقیقتا خیلی باحال بود و البته باید از الفاظ «پسر گلم» «خوشگلای من» «عزیزانم» و .... استفاده می‌کردم 🤦‍♂️😂😂😂

داخل کلاس استفاده از این عبارات برام ابدا خنده‌دار نیست ولی وقتی داخل جو و کلاس نباشی قطعا کلی خنده‌ات می‌گیره.

یادم ترم اول افتاد یکی از استادامون همین کار رو کرد بعد وسط این کار خنده‌اش گرفت 🤦‍♂️😐😂

 

 

۷-با اینکه خیلی اهل موسیقی و آهنگ نیستم ولی واقعا عشقی که به ویولن دارم خیلی زیاده . نمی‌دونم چرا. اما فکر نکنم بتونم حداقل ویولن بزنم و یاد بگیرم. چون آسیب جسمی زیادی وارد می‌کنه :( و خب ساز دیگه هم دوست ندارم (پیانو رو دوست دارمااا ولی مال قشر مرفه جامعه هست :)‌ )

 

soul - قطعا بهترین انیمیشن ۲۰۲۰ :)

امیر + ۱۳۹۹/۱۰/۱۴، ۲۰:۰۳

سلام.

 

قرار بود کلا ۴ تا فیلم رو معرفی کنم و در قسمت انیمیشن‌ها معرفی‌ای نداشته باشم. دلیلش این بود که در این سال هیچ انیمیشنی باکیفیت تولید نشده بود و در حالیکه همه‌ی نگاه به انیمیشن soul بود اما تاریخ انتشار این انیمیشن خیلی خیلی به تعویق افتاد (دلیلش هم مشخصه : کرونا).به هر حال وقتی متوجه شدم این انیمیشن منتشر شده خیلی سریع دست به دانلودش زدم و تماشا کردم.

 

 

 

 

خب نکته‌ای که می‌خوام بگم اینه که تقریبا همه‌ی سایت‌ها به معرفی و توضیح داستان این انیمیشن پرداختن و اگه می‌خواین داستان این انیمیشن‌ براتون اسپویل بشه می‌تونین در همین بیان هم دنبالشون بگردید و به دلیل این معرفی‌ها خیلی وارد قسمت توضیح داستان نمی‌شم.در واقع یکسری فکر می‌کنن این انیمیشن داره به سرنوشت این آهنگ (کلیک) و یا ایشون (کلیک) دچار می‌شه که شورش رو درآوردن و همه از آخر با یک عبارت «خدایا بسه دیگه» از این انیمیشن زده بشن. اما می‌خوام چند تا از دلایلی که باعث می‌شه این انیمیشن انقدر بهش پرداخته بشه رو بگم.(پس اون قابلمه رو که از قبل آماده کرده بودین و می‌خواستین بزنین تو سرم رو بیارین پایین :) )

 

 

ایده‌ی نو و البته عالی

خب این انیمیشن به روح‌(ها) می‌پردازه و فرایندِ تشکیل و ترتیب دادن اونها رو توضیح می‌ده و داستانِ اصلی انیمیشن‌ هم به این فرایند روح‌ها ورود پیدا می‌کنه.قبل از این انیمیشن هیچ آثار دیگه‌ای وجود نداشته که انقدر قشنگ و خوب بتونه به ارواح بپردازه (حداقل تا اونجایی که خودم یادمه)


+این رو هم بگم که سال ۲۰۲۰ واقعا پر از فیلم‌های ایده‌دار و ضد کلیشه‌ای بود :)

 

صداپیشگی

صداپیشه‌های انیمیشن واقعا عالی هستن. البته این نکته رو بگم که معمولا هر کسی با هر صدا و لحنی انگلیسی صحبت کنه واقعا قشنگ صحبت‌ می‌کنه (البته غیر از استرالیا😑).شخصیت اصلی فیلم صداش خیلی خوبه و این یک نکته‌ی مثبت در فیلم حساب می‌شه.

 

شخصیت اصلی فیلم

 

صداپیشه‌ی این کارکتر بر عهده‌ی ایشون بوده.(کلیک) jamie foxx

 طراحی و رنگ‌ها

اول می‌خوام به طراحی خود ارواح بپردازم و خب یکی دیگه از دلایلی که باعث می‌شه این انیمیشن‌ رو دوست داشته باشیم، همین طراحی و رنگ‌ها هست.رنگ‌های زرد و قرمز رنگ‌هایی هستن که چشم رو می‌زنن و از بین رنگ‌های اصلی فقط آبی و در بین رنگ‌های دیگه هم فقط رنگ سبز هست که آرام بخشه و چشم تحمل دیدن‌شون رو داره. اما چرا بین رنگ سبز و آبی رنگ آبی انتخاب شده؟! دلیلش هم اینه که رنگ آبی در محیط‌هایی که تاریک هست درخشش و توجه بیشتری نسبت به رنگ سبز رو در بر داره. (ناسلامتی یکی از رنگ‌های اصلی هست دیگه) (ممکنه اینجا به من اتهامِ داشتن تعصب رنگی زده بشه و در جواب هم باید یک نکته رو عرض کنم  «یک سر برو روانشناسی رنگ‌ها رو بخون و بعد بیا اینجا :)» ) البته این نکته رو هم بگم ارواحی که ترسیم شده ترکیبی از چند رنگ هستن و آبی آسمونی و سبز و ... خرده رنگ‌های دیگه‌ای هم در اونها دیده می‌شه.

 

این یک نمونه. نمونه‌ی بعدی هم هست که در عکس‌های بعدی می‌تونید مشاهده بفرمایید.

 

نمونه‌ی دیگه استفاده از رنگ‌های مکمل هست که معمولا تو عکاسی استفاده می‌شه. رنگ‌هایی مثل قرمز و زرد برای اینکه چشم رو نزنن، نیاز به یک رنگ مکمل دارن تا مغز بتونه بیشترین پردازش رو از اون رنگ داشته باشه.(این مطلب در رابطه با رنگ آبی هم صدق می‌کنه ولی تأثیر زنندگی آبی خیلی خیلی کمتره.)

 

 

در تصویر بالا مشاهده می‌فرمایید که از رنگ‌های زرد و رنگ بنفش استفاده کرده و بر اینکه توازن بین رنگ زرد و بنفش بیشتر بشه، غلظت رنگ زرد کاهش پیدا کرده و در مجموع یک محیط خیلی خوب به تماشاگر تحویل می‌ده.

 

 

یک مورد دیگه هم هست که الان می‌گم.

 

داخل هنر یک عنصری داریم به نامِ خط. چند مدل خط داریم. عمودی - افقی - مورب - منحنی - شکسته 

هر کدوم از این خط‌وط معنا و مفهوم خاصی رو مستقیم و یا غیرمستقیم بهمون می‌رسونه. مثلا خط شکسته نماد خشونت و جنگ هست. چیزی که پیکاسو داخل نقاشی گرنیکا (کلیک) نشون داده.

یکی دیگه از خطوط خط منحنی هست. خطوط منحنی در هنر به معنای نرمی و سازش هست. چیزی که داخل معماری اسلامی هم می‌تونیم ببینیم.(کافیه به یک حرم برید و از نزدیک ببینین.)

اما بریم سراغِ این تصویر

کارکتری که اینجا با فلش بهش اشاره شده همه‌ جاش از خطوط منحنی استفاده شده(حتی دهن و دماغش رو دقت کنین متوجه می‌شین که منحنی هست :) ). کلا حتی اگه محیط رو نگاه کنین پر از المان‌هایی هستن که از خطوط منحنی بهره می‌برن.

 

نقطه تمرکز تصویر (فوکوس خودمون :دی)

استفاده از کارکتر‌ها و اتفاقات مهم در نقاط طلایی کادر تصویر یکی از مهم‌ترین کارهایی هست که هر فیلم‌بردار و عکاسی باید در نظر داشته باشه. نقاط طلایی جاهایی هستن که تماشاگر بیشترین تمرکز رو در اون قسمت و یا نقطه دارن. در تصویر پایین یکی دیگه از این تصویربرداری رو مشاهده می‌فرمایید.

 

 

همونطور که قبلا گفتم در محیط  تاریک این تصویر رنگ آبی هم تأثیر به سزایی داره(که رنگ سبز هم نداره).

 

به چه افرادی پیشنهاد می‌شه:

به نام خدا 

همه :)

خصوصا افرادی که یک مقدار حالشون بد هست این انیمیشن خودش می‌تونه کلی حس و حالتون رو تغییر بده و خوب کنه.

 

نظر خودم؟

خب این انیمیشن همونطوری که بقیه می‌گن یاد و خاطر انیمیشن inside out(کلیک) رو زنده کرد ولی یکسری ضعف‌های کوچیکی داره که البته نمی‌خواستم این ضعف‌ها رو بیارم. به هر حال از نظر خودم انیمیشن خیلی خوبی هست و بهترین انیمیشن سال ۲۰۲۰ ولی به هیچ وجه نمی‌تونه جای inside out رو بگیره :) (این نظر شخصیمه. هر کسی یک نظری داره.)

هشتصد-حماسی‌ترین و شاید بهترین فیلم سینمایی سال ۲۰۲۰

امیر + ۱۳۹۹/۱۰/۹، ۱۶:۰۳

سلام 

 

خب اولین فیلمی که قراره معرفی کنیم محصولی از کشورهای شرق آسیاست. قبل اینکه فیلم معرفی بشه، کلی سر و صدا کرد و من هم البته به خاطر همین سر و صداش دوست داشتم نگاهش کنم. اما به دلیل شیوع ویروس کرونا و البته یکسری دلایل دیگه که در ادامه خیلی کوتاه توضیح می‌دم این فیلم تقریبا همزمان با فیلم تنت (tenet) ساخته کریستوفر نولان منتشر شد.(تاریخ 21 آگوست ، مصادف با ۳۱ مرداد سال ۱۳۹۹)

 

فیلم هشتصد ساخته کشور چین که البته بعد پخشش هم به نظر کلی غوغا کرد.(the eight hundred- china)

 

اول سه تا دلیل اینکه این فیلم غوغا کرده رو بگم:

۱- ۸۰ میلیون دلار بودجه لازم برای ساخت همچین فیلمی اختصاص داده شده.

۲-خیلی از علاقه‌مندان به سینما این فیلم رو همسطح با فیلم‌های غرب و به خصوص آمریکا می‌دونستن.

۳-در این فیلم افراد شاخص بین‌المللی هم حضور داشتن. مثلا گروه موسیقی فیلم رو افراد غیرچینی تشکیل دادن.

 

 

اما داستان فیلم چیه؟

داستان فیلم برمی‌گرده به جنگ جهانی دوم جایی که ژاپن قصد تصرف چین رو داشته. سال ۱۹۳۷ حدود ۴۵۲ سرباز چینی در یک انبار که مخصوص نگهداری پول ۴ بانک بوده که معروف به انبار سیهانگ هست (sihang warehouse) تحت محاصره افراد ژاپنی قرار گرفتن و اگر ‌تسلیم می‌شدن، شهر شانگهای چین  که حدود ۲ میلیون شهروند داشت توسط ژاپنی‌ها نابود می‌شد.این فیلم به مقاومت این ۴۵۲ نفر می‌پردازه که در مقابل ۲۰/۰۰۰ سرباز ژاپنی به مدت ۴ شبانه‌روز مقاومت کردن و البته از جون مایه گذاشتن و ...

 

عنوان فیلم:

همونطور که داستان فیلم رو خوندین اشاره شد که ۴۵۲ نفر در اون انبار وجود داشتن ولی خود سرباز‌ها و البته فرمانده با اقراق تعداد خودشون رو ۸۰۰ نفر اعلام می‌کردن و دلیل اسم فیلم هم همین هست.

 

دوبله؟

نه فیلم دوبله نیست. تازه زیرنویس فارسی هم نداره :) یک دونه زیرنویس فارسی هست اما خوب نیست. خود طراح زیرنویس هم این نکته رو اعتراف کرده. اکثر سایت‌های دانلود ایرانی زیرنویس چسبیده‌ی انگلیسی گذاشتن که البته خوبه ولی همه چی رو زیرنویس نکرده. به هر حال اگه می‌خواید با زیرنویس فارسی تماشا کنین ، احتمالا باید یک یا دو ماه صبر کنین که یک خَیّری پیدا بشه و فیلم رو ترجمه کنه :)

 

شخصیت‌ها

فیلم تقریبا هیچ شخصیت اولی نداره. در واقع نمی‌خواد یک نفر رو قهرمان فیلم معرفی کنه. وقتی فیلم رو نگاه می‌کنیم هیچ‌وقت نمی‌فهمیم که یک فرد چه پست و مقامی داره حتی اسمِ خیلی از کارکترها رو نمی‌دونیم و بهمون معرفی نمی‌شه. فقط همین‌قدر می‌دونیم که اون فرد مقام مهمی رو داره(به عنوان یک بیننده غیرچینی البته) چون داخل فیلم هم کسی رو معرفی نمی‌کنه فقط همین‌قدر می‌فهمیم که یک فرد ژنرال ارتش هست و یا اینکه فرد مهمی در دولت چین در اون موقع بوده.این مورد هم نکته‌ی منفی هست و هم نکته‌ی مثبت. نکته‌ی منفی از این جهت که شخصیت‌های فیلم اونطور که باید و شاید پردازش و به تماشاگر فیلم معرفی نمی‌شن.از طرف دیگه نکته‌ی مثبتی که وجود داره اینه که می‌خواد بگه همه‌ی این ۴۰۰ و خورده‌ای نفر قهرمان فیلم هستن و ابدا مدیون یک نفرِ خاص نباید باشیم.

با این حال بیشترین فردی که در فیلم بهش پردازش شده این شخصیت هست که داخل فیلم ۱۳ ساله هست ولی در واقعیت گویا ۲۸ سالشه :)

 

در هر صورت فیلم باز هم خیلی روی این شخصیت مانور نمی‌ده و همونطور که گفتم می‌خواد این حماسه رو  یک کار گروهی جلوه بده. چه اون ۴۰۰ و خورده‌ای نفر و چه اون مردمی که در بیرون از صحنه‌ی جنگ نظاره‌گر میدان نبرد هستن.

در واقع این تصویر نشون می‌ده که مردم چه فقیر و چه غنی شاهد قهرمان‌بازی سرباز‌هاشون هستن و ازشون حمایت می‌کنن و این اتفاق هر ۴ شبانه روز رخ می‌ده.

 

دوربین و موسیقی :

خب راستش من هیچ تخصصی در سینما ندارم که بخوام در رابطه با دوربین‌ها نظر بدم. موسیقی هم که خب محو فیلم بودم و به موسیقی خیلی گوش نمی‌دادم و موسیقی آخر فیلم به نظرم خوب بود و نظری روی بقیه‌ی موسیقی‌ها ندارم.این عکس صحنه‌ی اسنایپر ژاپنی‌ای هست که می‌خواد افراد چینی که از پل رد بشن رو بزنه به نظرم خوب بود.

چون خودم تو اکثر بازی‌های شوتری نقش اسنایپر رو برمی‌دارم به نظرم این دوربین اسنایپ و کارش جالب بود.

 

بازیگرها:

به عنوان یک تماشاگر معمولی، بازیگرها خوب و طبیعی بازی کردن. جایی که لازم بود احساسات رو به اندازه‌ی کافی چاشنی کار کردن و جایی که می‌خواستن کار رو حماسی نشون بدن خوب بودن. در واقع من بازی ضعیف و غیرطبیعی ندیدم. البته بگم که محو فیلم بودم و البته زیرنویس انگلیسی فیلم که خب یکم پرداختن به خود فیلم سخت بود برای همین مجبور بودم چندین و چند بار صحنه رو ببینم.

 

فیلمنامه:

اولِ پست گفتم که اکرانِ فیلم با تأخیر روبه‌رو شد. اول اینکه طبق تحقیقاتی که داشتم و اطلاعاتی که به دست آوردم این فیلم قرار بود سالِ قبل منتشر بشه ولی چندتا دلیل سیاسی داشته و هم اینکه این فیلم حدود ۱۳ دقیقه سانسور شده (توسط خود دولت چین). اینکه سانسور شده بحث‌های سیاسی هست و خودم هم وارد نمی‌شم ولی این سانسورها به نظرم در یک قسمت از فیلمنامه به شدت ضربه زد. سرنوشت بعضی‌ از کاراکتر‌ها رو نفهمیدم. جوخه‌ی آتش آخر فیلم مشخص نشدن. و البته دو تا شخصیت دیگه که یکیشون اصلا از نیمه‌ی فیلم به آخر ندیدم که چی شد و چه بلایی سرش اومد.به هر حال اینها از نقص‌های فیلمنامه هست که باعث شده عنوان پست رو قبل از بهترین یک «شاید» بذارم. وگرنه فیلم کاملی می‌شد و قطعا بهترین فیلم سال ۲۰۲۰. 

نکته دیگه اینکه تغییر خصوصیت افرادی که اول فیلم ترسو نشون داده شدن و در آخر ادامه‌‌ی فیلم شجاعانه تفنگ به دست می‌گیرن هم از نکات جالب فیلمنامه هست و البته یک مورد کلیشه‌ای.ولی باز هم این موارد خوب بود :)

+البته این نکته رو بگم که باید منتظر یک زیرنویس کامل باشم. چون یکسری قسمت‌ها توضیح داده نشده و فقط یک متن بوده. احتمالا اونجا توضیحاتی داده شده و شاید در اون سانسورها محتوای خاصی نباشه.

 

واقعا حماسی‌ترین فیلم امسال هست؟

به نظر خودم آره. این فیلم پر از حماسه هست. اصلا اول حماسه بوده بعد دست و پا درآورده شده فیلم 😂

دو تا از بهترین صحنه‌هایی که نشون می‌ده فیلم حماسی هست این دو تا عکس هست.

این تصویر یک عملیات از این ۴۰۰ نفر رو نشون میده که باید پرچم رو بالا نگه‌دارن تا همه‌ی دنیا بدونن که چین همچنان پایدار هست (افراد مهم اروپایی و آمریکایی طی ۴ روز نظاره‌گر میدان نبرد هستن)

عکس پوستر اول فیلم هم تقریبا همین موضوع رو نشون می‌ده که چجوری داشتن مقاومت می‌کردن (برید به اولین تصویر پست) به هر حال تصویر اینجا می‌تونه نشون‌دهنده‌ی این باشه که یک کشور به شرطی پایدار هست که اتحاد وجود داشته باشه و هم اینکه پایداری یک ملت به مردمِ اون ملت بستگی داره.این صحنه هم با موسیقی خوبی همراه بوده و واکنش‌ همه‌ی افراد رو نشون می‌ده.غیرت خاصی در وجود تک به تک کارکترها نمایان می‌شه و واقعا یکی از بهترین صحنه‌ها هست👌

 

صحنه‌ی بعدی

اون فردی که دورش دایره‌ی مشکی کشیدم فردی هست که مواد منفجره به خودش بسته و می‌خواد اون افراد ژاپنی که اون پایین ساختمان انبار هستن و با حفاظ‌های فلزی از خودشون محافظت می‌کنن (با دایره‌ی قرمز مشخص شده) رو نابود کنه تا مانع نفوذ اونها به انبار بشه و این اتفاق چندین و چند بار رخ می‌ده و هر کسی هم که خودش رو فدا می‌کنه اسم و فامیل خودش رو بیان می‌کنه ( همونطور که در زیرنویس می‌بینید طرف اسم و فامیل خودش رو در حال سقوط فریاد می‌زنه).این صحنه هم یکی از حماسی‌ترین صحنه‌ها می‌تونه باشه. نکته‌ی دیگه داخل تصویر اینکه مردم رو در پایین عکس مشاهده‌ می‌فرمایید که نظاره‌گر فداکاری هم‌وطناشون هستن.

 

 

ژاپن

راستش رو بخواید فیلم یاماتو فیلمی بود که مظلومیت ژاپن رو در برابر آمریکا نشون می‌داد اون هم فیلم حماسی بود. اما سریالی مثل سریال آقای آفتابی (mr.sunshine) نشون داد که خود ژاپنی‌ها یکی از خشن‌ترین آدما هستن. لازم به ذکر هست که خود چینی‌ها هم انسان‌های خشنی هستن ولی در کل، این فیلم کمتر به خشونت ژاپنی‌ها اقراق کرده و البته در یک سکانس با کمی استعاره این مفهوم رو رسونده.

 

این سکانس به مذاکره دو سرهنگ ژاپنی و چینی می‌پردازه. طرف سمت راست چینی هست و طرف سمت چپ ژاپنی.

اسبی که فرد چینی در سمت راست در اختیار داره سفید رنگ هست و اسبی که فرد ژاپنی در سمت چپ داره سیاه هست. سیاه رنگ شوم و نحس داره و سفید رنگ پاکی و صداقت. در واقع در این صحنه نفرت و انزجار چینی‌ها نسبت ژاپن رو نشون می‌ده. حضور کلاغ‌ها در سمت ژاپنی‌ها هم به تصدیق این مورد کمک می‌کنه.

 

دقیقا چینی‌ها از چی دفاع می‌کردن؟

با paint درستش کردم ببینید.

در واقع این انبار سیهانگ آخرین جبهه‌ی چینی‌ها برای نگه‌داشتن شانگهای بود و بهترین راه برای رسیدن به شانگهای همین پل بود که سربازان چینی اجازه نمی‌دادن که کسی از پل رد بشه.انبار سیهانگ همونطور که داخل فیلم هم گفته شده، به دلیل اینکه وظیفه‌ی حفاظت از پول‌های بانک‌ها رو داشته یکی از مستحکم‌ترین بناهاست و محل خوبی برای در امان موندن از شر دشمن :)

 

نظر نهایی :

غیر از اون ضعف خفیف فیلمنامه که احتمال خیلی زیاد به خاطر سانسورهای اِعمال شده هست با یک فیلم با کلاس و شیک و البته حماسی روبه‌رو هستیم . اینجور فیلم‌ها داخل کشورِ خودمون خیلی خیلی کم هست.

 

به چه کسی پیشنهاد می‌دهید؟

در بین اعضای خانواده و البته فامیل به خاطر اینکه فیلم‌های شرق آسیا رو دنبال می‌کنم مسخره می‌شدم و البته می‌شم . به هر حال سال ۲۰۱۹ فیلم انگل ثابت کرد که سینمای شرق حرف‌های زیادی برای گفتن داره و نباید دست‌کم‌ گرفته بشن و البته مشت محکمی بود بر دهان اعضای خانواده به خاطر تمسخر فیلم‌های شرقی .به نظر خودم چه شرق و چه غرب دیدن فیلم‌هاشون هیچ اشکالی نداره.صرف نظر از کشور و ملیت به شرطی که باکیفیت باشه.

این فیلم به همه‌ی کسایی که قلبشون برای تماشای فیلم‌های در ژانر تاریخی-حماسی می‌تپه پیشنهاد می‌کنم. اما در کل این فیلم به همه توصیه می‌شه. به نظرم اگه نگم بهترین، یکی از بهترین‌ها در سال ۲۰۲۰ هست.

امیدوارم زیرنویس خوب فارسی برای این فیلم به زودی تهیه بشه که بتونم تک به تک سکانس‌ها رو خیلی خوب و کامل حس و درک کنم.

 

 

حواشی فیلم:

۱-یک چیزی که من نمی‌دونستم در ابتدای فیلم افراد همدیگه رو «خواهر و برادر» معرفی می‌کردن. اول که فیلم رو دیدم فکر می‌کردم افراد واقعا با همدیگه خواهر و برادر هستن ولی وقتی بیشتر از فیلم گذشت دیدم این جمعِ خواهر و برادرها داره یکم بیش از حد زیاد می‌شه و اونجا فهمیدم که اینها همدیگه رو خواهر و برادر معنوی خودشون می‌دونن مثل ما مسلمونا و خب شما حواستون به این نکته باشه 😅

۲-یکی دیگه از ضعف‌های فیلم هم این بود که یک کارکتری رو می‌دیدم که می‌میرد از خودم می‌پرسیدم که «این همونی نبود که در صحنه‌ی قبلی کشته شد؟» فیلم رو نگه‌می‌داشتم و می‌رفتم سراغ اون صحنه که اون کارکتر کشته شده. متوجه شدم که یک فرق‌های ریزی با همدیگه دارن. به هر حال این شباهت در قیافه‌ی بین چینی‌ها یک مقدار تماشاگر رو اذیت می‌کنه. ممکنه یک نفر به مدت ده بار کشته بشه ولی این فرد اون شخصیت نُه نفر قبلی رو نداره و یک نفر دیگه هست. 🤦‍♂️😐😂

 

داستان فیلم کاملا واقعی هست و انبار سیهانگ در حال حاضر رو می‌تونید در این تصویر مشاهده بفرمایید.

 

معرفی چطور بود؟

عکسها رو حجمشون رو با استفاده از سایت‌ها کم کردم که حجم اینترنت شما هم کمتر کاهش داشته باشه . به هر حال این فیلم اولین معرفی بود و خب اولین معرفی اختصاصی فیلم از من در کل دوران تاریخ 😅 و نمی‌دونم که خوب بود یا نه امیدوارم که مفید باشه و نمی‌دونم که در آینده هم می‌تونم اینطوری فیلم رو معرفی کنم یا خیر.

حیف ضبط ویدیو رو یاد ندارم وگرنه این‌ عکس‌ها رو در قالب فیلم بهتون نشون می‌دادم خیلی خیلی بهتر می‌شد.

 

معرفی سینمایی - موقت

امیر + ۱۳۹۹/۱۰/۶، ۲۳:۰۵

سلام سلام 

 

 

همونطور که می‌دونین، سال ۲۰۲۰ در حال تموم شدن هست و وارد سال ۲۰۲۱ می‌شیم. از طرفی دیگه کرونا تقریبا از همین اوایل سال ۲۰۲۰ اومد و جهان رو با هشدار جدی روبه‌رو کرد و در نهایت نتیجه‌ این شد که یک نیمچه قرنطینه‌ای رو تجربه بکنیم (می‌کنیم). هر سال هم چندین تا فیلم و انیمه و انیمیشن و البته سریال جذاب به دنیا معرفی می‌شه و یا اینکه قسمت‌های یک سریال و یا فصل‌های یک سریال و یا سینمایی رو در طی سال‌ها تجربه می‌کنیم.

 

با توجه به اینکه همه‌گیری کرونا باعث لغو برخی فیلم برداری‌ها شده و اغلب پروژه‌های ساخت سینمایی‌ها(اعم از فیلم‌ها - انیمیشن‌ها - انیمه‌ها و سریال‌ها) تعطیل شدن ، چند فیلم در سال جاری (یعنی ۲۰۲۰) اکران شد و البته با استقبال خوبی هم همراه بود.

و خب می‌خوام ۲ + ۱ + ۱ فیلم سینمایی رو که ۳ تاشون مخصوص سال ۲۰۲۰ هستن رو معرفی کنم که دیدنشون قطعا می‌تونه ارزشمند باشه و البته یک فیلم هم از چند سال گذشته که معرفی‌اش می‌تونه مفید باشه رو خدمتتون در طی روز‌های آتی معرفی کنم.

 

چرا اعداد جدا هستن؟

عدد ۲

دو تا فیلم از شرق آسیا

 

عدد ۱

یک فیلم از اروپا

 

عدد ۱ 

یک فیلم از آمریکا که البته مربوط به چند سال قبل هست.

 

و دلیل دیگه هم داره و اون هم اینه که اگه وقت معرفی داشته باشم این عمل میسر خواهد بود.

در رابطه با انیمیشن هم فکر نکنم حرفی برای گفتن وجود داشته باشه ولی انیمیشن کوتاه هم یک عدد معرفی می‌کنم که حدود ۳ دقیقه هست.

سریال و انیمه هم که ندیدم.

سعی می‌کنم سینمایی‌هایی رو معرفی کنم که کمتر دیده شدن و یا معروف بوده باشن.

 

+به نظرم هر کسی این کار رو انجام بده خیلی خوبه. که بیاد هر چند وقت یک بار سینمایی‌هایی که دیده رو به همه معرفی کنه. الان هم هر کسی که دوست داره زیر پست‌ها فیلم‌هایی که دیده رو معرفی و کامنت کنه و یا اینکه خودش یک پست مفصل و یا کوتاه از فیلم‌هایی که در این سال میلادی و یا حتی گذشته دیده، تعریف کنه.

چند عدد روزانه‌نویسی ۲

امیر + ۱۳۹۹/۹/۳۰، ۱۹:۲۶

سلام

 

خب خب دوباره بعد یک ماه دارم پست روزانه‌نویسی منتشر می‌کنم.

 

۱-قبلا هر دو روز یکبار یک پست روزانه‌نویسی می‌ذاشتم و پر از اتفاقاتی بود که در اون دو روز تجربه کرده بودم و الان اینجور پست‌ها خیلی خیلی کم شده. دلیلش هم اینه که وقت کمتری نسبت به قبل دارم . متاسفانه کارها و تکالیف و امتحانات جوری هستن که نمی‌شه حتی به کارهایی که الان برام ضروری‌تر هستن برسن و این خیلی بهم ضربه می‌زنه.یک دلیل دیگه هم دارم و اون هم اینه که احساس می‌کردم پستام مفید نیستن و باعث اتلاف وقت دیگران می‌شدم که البته چند نفر هم به من بطور غیرمستقیم گوشزد کردن :)

 

۲-کلاس‌های مجازی واقعا دغدغه‌ی خیلی سنگینی برای قشر دانشجو حساب می‌شه. متاسفانه اساتید ، دانشجوها رو آدم هم حساب نمی‌کنن و همه‌ی مشکلات، اعم از اجرا نشدن کلاس به خاطر شلوغ شدن سرور ، قطع و وصل شدن صدای اساتید ، نویزهای صدا در موقعی که اساتید صحبت می‌کنن و ... همه‌ی اینها تقصیر دانشجوی بدبختی هست که میره بهترین نقطه‌ی خونش با اینترنت بسیار پرسرعت بتونه سر کلاس حاضر بشه و خدا خدا کنه که سامانه اون رو از کلاس بیرون نندازه.یکسری اساتید هم عکس از تخته می‌ذارن انگار که کیفیت تصویر 4K هست 🤦‍♂️😐😂

+یک تبریک خشک و خالی هم از شورای دانشگاه و رئیس دانشگاهمون بابت روز دانشجو نشنیدیم😑

 

۳-چرا اساتید و معلما عکسای ۳ در ۴ رو عکسای پروفایلشون می‌ذارن؟ مگه می‌خوای جایی استخدام بشی که عکس می‌دی؟😐😂

 

۴-فعالیتم این چند روز شاید به مدت دو هفته خیلی خیلی کم بشه ولی صفر نمی‌شه :) منظورم اینه که وارد وبلاگی نمی‌شم که کامنت بذارم و یا مطالبی رو بخونم . چون خیلی خیلی سرم شلوغه. چند تا تکلیف خیلی خیلی سنگین دارم و هم تقصیر خودم و هم تقصیر اساتید هست و خیلی هم زود باید این تکالیف رو براشون رد کنم .

 

۵-قطعا خیلی‌ها حتی «قشرِ کثیرِ فوتبال‌ندوستِ بیانی» هم اومدن و بازی فینال رو تماشا کردن. چه با گزارش عادل فردوسی‌پور و چه با گزارش احمدی و یا گزارش‌های دیگه.نایب قهرمانی رو خدمت این تیم یعنی پرسپولیس و کسانی که دوست داشتن این تیم قهرمان بشه و بدرخشه تبریک می‌گم. امیدوارم دور بعدی شاهد فینال تمام ایرانی در غرب آسیا باشیم که اونطوری یک تیم ایرانی بیاد بالا. ولی بعید بدونم.

 

۶-همونطور که در پست قبلی گفتم می‌خواستم بعد بازی فینال یک عدد پست منتشر بکنم ولی چون دیدم تعداد افراد فوتبالی در بیان کم هست و یک عده‌ای هم کلا با قشرِ مظلومِ فوتبالیِ جماعت مشکل دارن تصمیم گرفتم منتشرش نکنم(خطاب به شخص خاصی نیست. کلا جو بیان رو اینجوری دیدم و بازخورد نسبت به فوتبال:) ).فقط همینجا بگم که قانون ممنوعیت جذب مربی و بازیکن خارجی فقط و فقط به ضرر خود فوتبال ایران هست.

اینجا نه مثل بارسلونا آکادمی داره که کلی ستاره تحویل تیم‌های فوتبال جهان بده. نه بایرن مونیخ که از لحاظ اقتصادی بهترین عملکرد رو داشته باشن. نه دورتموند و نه آژاکس داره که بهشون بازیکن بدی ستاره تحویل بگیری. نه سرمربی لایپزیک و آتلانتا داره که ۱۱ تا چوب بهشون بدی و از اونا طوری بازی بگیری که انگار فوق ستاره هستن. نه بازیکنی داره که به نوعی برند تبلیغاتی و اقتصادی برای باشگاه باشه (مسی،گریزمان،رونالدو،دپای،نیمار و...) نه تیمی داره مثل اتلتیکو که گربه سیاه همه‌ی تیمها بشه. نه سرمربی‌های صاحب سبک مثل پپ،کلوپ،فلیک و... داره.هیچ سرمربی داخل لیگ ایران صاحب سبک نیست. کل تاکتیک تیم‌های ایرانی منتهی می‌شه سانتر از جناحین همین بازی آخر پرسپولیس رو ببینید که چجوری بود.گیرم بازیکن‌های اصلی‌اش محروم بود، بازی‌های قبلی‌اش رو هم در غرب آسیا ببینید (پرسپولیس رو به عنوان بهترین تیم حال حاضر ایران مثال زدم وگرنه کل تیم‌های ایرانی همین تاکتیک رو دارن.)بعید بدونم که بشه با اینجور بازی کردن به جایی رسید.

 

۷-راستش دلم نیومد برای دوستانی که در پست قبلی ذکر کردم کری بخونم. حقیقتا حال خودم رو بعد این کری‌خونی‌ها بعد بازی‌های با تراکتور ،پاختاکور و العین یادم اومد که چه عروسی‌ای به پا بود برای دوستان و حالِ بد خودم، از این کار پشیمون شدم. البته برای یکی خیلی ریز و در حد شوخی و یکی دیگه هم به صورت دسته‌جمعی زدیم ناکار کردیم(احتمالا اینجا دو نفر بدونن :) ) ولی خب دیگه بیشتر از اون هم بحث نشد.

 

در آخر هم بگم که این وضع اسف بارِ فوتبالِ کشورمون . بنده دیگه فوتبالِ داخلی رو نگاه نمی‌کنم. با امثال محرمی‌ها و رحمتی‌ها و فکری‌ها و گلمحمدی‌ها و اسکوچیچ‌ها به تنهایی پیشرفتی نمی‌کنیم (تاکید کردم به تنهایی).در واقع با فوتبال بکش زیرش به هیچ‌جا نمی‌رسیم و اگر هم این وسط قهرمانی‌ای صورت گرفت باید درِ فوتبال رو گِل گرفت و گذاشتش کنار.

فقط کافیه به مهدوی‌کیا یک نگاه بندازیم که عوض اینکه بیاد داخل ایران آکادمی فوتبال بسازه رفته داخل آلمان این کار رو انجام داده و احتمالا در آینده از ایشون بیشتر هم می‌شنویم...

 

۸-چشمام خیلی خیلی ضعیف شده بیشترش هم به خاطر اینه که سرم تو لپ‌تاپ هست و به نظرم روز به روز داره ضعیف‌تر هم می‌شه. نمی‌دونم چیکار کنم :(

فعالیتی سراغ دارید که بشه انجام داد غیر از استفاده از وسایل دیجیتال؟ غیر از کتاب خوندن؟

 

۹-یلداتون مبارک 💙🌹

 

۱۰-بیاید از فال حافظی که گرفتید بگید 😃

من تو کامنت‌ها می‌گم.

اوضاع داغون (پست ۱ درصد فوتبالی)

امیر + ۱۳۹۹/۹/۲۶، ۲۱:۲۴

یک نگاه به پیج باشگاه اولسان هیوندای کره انداختم(همون تیمی که قراره فینال جلوی پرسپولیس بازی کنه.).تعداد کامنت‌ها به خاطر فعال‌های مجازی ایرانی به شدت بالا بود. از کری خوانی‌ها و حرف‌هایی که رد و بدل می‌شد. کاری به این قضیه ندارم که این کار‌ها درست هست یا نه که بیایم از یک تیم غیر ایرانی برای بردن تیم رقیب حمایت کنیم.

متاسفانه اکثر کامنت‌ها پر بود از فحاشی و مواردی که واقعا جای تأسف داره. به کری‌خونی اعتقاد دارم. به نظرم یکی از جذاب‌ترین کارهایی هست که هر کسی می‌تونه انجام بده. اما این فحاشی‌ها برام قابل درک نیست. خصوصا اینکه بخوایم به هموطنمون بیایم فحاشی کنیم. اونم چه نوع فحاشی. فحاشی‌هایی که به مادر‌ها مربوطه. یک لحظه تصور کنین اون بنده خدایی که بهش همچین فحشی داده شده، اگه خدای نکرده مادر نداشته باشه... دیگه خودتون تا آخر قضیه برین ... باور کنین فوتبال و هر چیز دیگه‌ای ارزش این فحاشی‌ها رو نداره.

می‌دونم این پست قرار نیست به کسی چیزی یاد بده و در این روندِ تأسف‌بار هم تأثیری نداره. اما اوضاع داره خیلی بد می‌شه ...

 

+بعد فینال یک عدد پست اختصاصی به فوتبال منتشر می‌کنم. چه پرسپولیس ببره و چه ببازه و ممکنه خیلی‌ها هم با پستم مخالف باشن :)

 

++در آخر هم هفته‌ها با خودم کلنجار رفتم و دوراهی خیلی بدی گیر افتادم.

از یک طرف دوست دارم که پرسپولیس ببره و بالاخره جای اون ویترینشون عوض بطریِ آب معدنی یک عدد جام باشه :)))))

 

از یک طرف دیگه اگه ببره این جماعت من رو رها نخواهند کرد :))))) (به روایت تصویر)

 

+++قالب‌ها هم برام دغدغه شدن‌😐😂

مثل اینکه دوستان با سیستم میان ساختار قالب به هم می‌خوره!

مصاحبه با بیان :) (اصلاح شد:) )

امیر + ۱۳۹۹/۹/۱۴، ۱۴:۲۲

سه دو یک :

خلاصه‌ی خبرها:

قضیه از اینجا شروع شد. روز ۱۵ همین ماه میهن‌بلاگ با انتشار پستی از سوی کارکنانِ این سرویس وبلاگ‌دهی خبر از خاموش شدنِ‌ سرور‌هایش را داد و این خبر مثل

بمبی که قرار بود روزِ ۱۵ همین ماه منفجر شود و چندین کشته به جا آورد اما طبق اطلاع‌رسانی‌ها این بمب که قرار بود طی روز‌های آینده در میهن‌بلاگ کشته به‌جا بیاورد،

در بیان کشته‌های بیشتری به وجود آورد! دانشمندان هنوز علت اصلیِ کشتار دسته جمعی وبلاگ‌های بیانی را اعلام نکردند.گفته‌ می‌شود...

 

)موسیقی شروع اخبار(

(ماسک را از صورتش بر‌می‌دارد.)

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ، سلام عرض می‌کنم خدمت شما شنوندگان و خوانندگان عزیز بیانی . به بخش اخبار ساعت ۱۳ بیان خوش آمدید.

طبق گزارش‌های اخیر حدود ۴ نفر از وبلاگ‌نویس‌های بیانی دست به کناره‌گیری از وبلاگ‌نویسی زدند و به همین علت سعی کردیم با جناب آقا/ سرکار خانم بیان صحبت کنیم تا جویای اخبار جدید بشویم.

 

)اندکی مکث(

بله از اتاق فرمان اشاره می‌کنند که آقا یا خانوم بیان پشتِ خط هستند.

 

-آقا یا خانومِ بیان سلام

 

+به نامِ خدا . سلام عرض می‌کنم خدمت همه‌ی شنوندگان و خواننده‌های عزیز و گرامی . انشاالله ظهر همگی بخیر و نیکی باشه.

 

-ببخشید می‌شه توضیح بفرمایید که چی‌شد میهن‌بلاگ همچین خبر شوکه‌کننده‌ای بده؟

 

+والا منم نمی‌دونم.

 

-که اینطور. شایعه شده که این خبر باعث می‌شه که بقیه‌ی سرویس‌ها هم همین روند رو داشته باشن یعنی سرور‌هاشون رو خاموش کنن.

 

+ خب نگاه کنین آقای .... فامیل شریفتون چی بود ؟

 

-امیرپلاس هستم :)

 

+آقای امیرپلاس. اول اینکه از اون بنده‌خداهایی که همچین شایعه‌ای درست کردن خواهش دارم چند تا مدرک و سند رو کنن که ما همچین چیزی گفتیم و قصد همچین کاری داریم.دوم اینکه اصلا میهن‌بلاگ حذف بشه چه ارتباطی با بیان داره ؟‌ :/

 

-نمی‌دونم والا :)

 

+از همه‌ی شما عزیزان خواهشمندم که به این شایعات توجه نکنین تا وقتی که سند کامل موجود نیست :)

 

-سوال بعدی، بیان باکس چند ماهه مشکل داره . چرا الان در رابطه با این مشکل در روز ۱۰ همین ماه پست گذاشتید و می‌گید که «بهتر خواهد شد» ؟ (کلیک کنید)

 

+عزیزِ دلِ من . جنابِ امیرپلاس ما چند ماه هست که از این مشکل خبر داشتیم منتها در پی راه حل بودیم. دیدم که میهن‌بلاگ اومده گفته که کلا از صفحه‌ی اینترنت حذف می‌شه.با هم دیگه جمع شدیم دو دوتا چهارتا کردیم متوجه شدیم که بهترین راه اینه که همین الان پست بذاریم و خبر از آپدیت بدیم که با یک تیر دو نشون بزنیم 

۱- اینکه بیان همچنان با اقتدار ادامه داره و لطفا به ارتعاشات اون بمب توجه نکنین.

۲- اینکه به زودی مشکلات بیان باکس هم حل خواهد شد. (دقت کنید به زودی :)))))) )

ما بیشتر موردِ ۱ مدنظرمون بوده که کاربرها فکر نکنن ما هر چند وقت یکبار میایم و سُک‌سُک می‌کنیم و دوباره می‌ریم پی کارمون :/

 

ـاوکی :) سوال بعدی اینکه شایعه شده اطلاعات کاربرها به فروش می‌رسه آیا این حقیقت داره؟

 

+ما همه‌چیز رو داخل اون قوانین موقع ثبت‌نام ذکر کردیم ) منظورش همون license agreement یا privacy policy هست که داخل نصب بازی‌ها هست و ما هیچ‌وقت نمی‌خونیم و اون تیک آخر رو می‌زنیم:) (

 

-(زیرِ لب)لامصب ۱۹ تا بنده با یک فونت داغون و اونقدر ریز که آدم یاد قانون اساسی می‌افته خودت بخون ببینم چشمات درد نمی‌گیره.

 

+خب دیگه :) اینجا یکی از کاربرها سعی کرده که قوانین رو کامل شرح و بسط بده می‌تونید بخونید.(کلیک کنید.)

 

-سوال آخر یک عده‌ای از بیانی‌ها دار وبلاگی رو وداع گفتن، چه کنیم؟

 

+اینکه می‌خوان برن یا نه به خودشون مربوطه . چون زندگی شخصی خودشون هست و به ما هم مربوط نیست البته که در کل ما هم از این عمل ناراحت می‌شیم ولی باز هم کاری نمی‌شه کرد. اما فعلا ما با اقتدار و قدرت پیش می‌ریم و کسی هم جلو دارمون نیست.

نکته‌ی دیگه اینکه کاربرانِ بیانی می‌تونستن دوستانِ خودشون از میهن‌بلاگ رو به داخل بیان دعوت کنن و شبکه‌ی ارتباطی بین بیانی‌ها رو گسترش بدن و خب این خیلی به چرخه‌ی وبلاگ‌نویسی حداقل داخل بیان کمک می‌کرد.

هر چند برخی از بیانی‌ها هم دست به کار شدند ، از جمله رادیوبلاگی‌ها، بلاگردون و برقرار و یک چندتا دیگه که در قسمتِ لینک‌های همین وبلاگ هستن و می‌تونید مشاهده بفرمایید.

مشکلات آپدیت هست ولی به چندتا از کاربرها یک چیزایی گفتیم که حالا شاید بعدا احساسشون کنین. 

امری نیست؟

 

-خیر .... راستی آقا/خانم بیان ...

 

+مشترک موردنظر در دسترس نمی‌باشد لطفا بعدا تماس بگیرید. thefd;kdkgfdv;lgdkov;g,ksd;k; (صحبت‌های انگلیسی بعدِ این جمله که متوجه نمی‌شم:) )

 

 -می‌خواستم تشکر کنم :/

 

شنوندگانِ محترم، صحبت‌های بیان رو شنیدید. در آخر این نکته رو اضافه کنم که برای بک‌آپ گرفتن از پست‌های وبلاگِ خود به این پست مراجعه بفرمایید. (کلیک کنید.)

شاد و سلامت باشید.

استفاده از ماسک رو جدی بگیرید.

 ماسک من هم اینجاست که الان می‌زنم به صورتم.(ماسک را به صورتش می‌زند.)

 

خدا یار و نگهدارتون :)

 

پ.ن : این پست‌ها هم می‌تونن به شما در بک‌آپ‌گیری از وبلاگتون کمک کنه.

لینک اول (کلیک کنید)

لینک دوم (کلیک کنید)

لینک سوم(کلیک کنید)

دوبل :/

امیر + ۱۳۹۹/۸/۲۰، ۲۰:۰۸

-یکم فرمون رو بگیر راست داری می‌خوری به سپر ماشین جلویی.

 

+واقعا؟ مطمئنین؟

 

-(با عصبانیت) یعنی چی من مطمئنم . من بیشتر می‌فهمم یا تو ؟‌هان؟

 

فرمان را به طرف راست می‌گیرد.

 

-همه‌اش می‌گه مطمئنم اه :/

 

زمانی که ماشین صاف شد. فاصله با جلو نسبتا خوب بود. یعنی طبق معیار استاندارد که یک متر بود. اما فاصله با کنار خیلی خیلی زیاد بود.

 

-تازه خوب شد گفتم که یکم فرمون رو بگیر راست که داخل‌تر رفتی وگرنه که فاصله‌ات خیلی بیشتر می‌شد.

 

تازه این بین هم راهنما نزده بود! یکی از دلایلی که برای دفعه‌ی قبل رد شدم. وسط دنده عقبم ناگهان راهنمای ماشین خاموش شد و افسر هم همان‌جا به من گیر داد.

به هر حال در دلم گفتم 

.این هم رد شد!

 

از ماشین پیاده شد.  رفتم سمت قسمت صندلیِ راننده. کنارِ درِ افسر ایستاده بود. 

 

-ببین عزیزِ دلم . تا ۷۲ ساعت دیگه‌ اگه از طرف راهنمایی و رانندگی بهت زنگ زدن که باید جواب بدی و ... اگرم که نه یعنی کاملا قبول شدی

 

صحبت‌های افسر نشان می‌داد که فرد مذکور در بالا در امتحان قبول شده است.

 

و من :

.🙄 

این که رد شده بود!!!!!!

 

به هر حال از فرط تعجب تا حدی خوشحال شدم که افسرِ‌ مهربانی کنارم نشسته و می‌خواهد افراد را قبول کند. نکته‌ی قابل توجهِ دیگری که وجود داشت این بود که تنها کاری که افسر دستور می‌دهد تنها پارک دوبل می‌باشد و شاید ۲۰ متر رانندگی در خیابان. همین و بس.

 

افسر به من:

-برو

 

مراحل اولیه را انجام دادم و برای اینکه به افسر هم بفهمانم که حواسم هم هست از اون پرسیدم 

 

.آیا لازمه که آینه قسمت شاگرد رو هم تنظیم کنم؟

 

-نه خودم تنظیم می‌کنم.

 

واقعا استرس نداشتم.صادرکات را بار دیگر مرور کردم و دنده را ۱ کردم و ترمز را هم کشیدم پایین. کلاچ را تا ته گرفته بودم. راهنما را زدم و کم‌کم کلاچ را بالا می‌آوردم. اندکی گاز دادم. وقتی فهمیدم که ماشین حرکت نمی‌کند گاز را بیشتر کردم اما طوری نبود که صدای گاز اذیت‌‌کننده باشد.(یکی دیگر از دلایل رد شدنم برای بار قبلی)

خلاصه ماشین حرکت کرد و خاموش نشد (اصلی‌ترین دلیل رد شدنم برای بار اول) و ایست خروج را انجام دادم.(یکی از دلایل رد شدنم در بار دوم).و حرکت کردم. چند متر جلوتر ماشین پارک کرده بود و من هم می‌دانستم که همان ماشین را برای دوبل می‌خواهد.

 

-دوبلش کن.

 

.مجاز نیست.

 

-برو.

 

راهنما را می‌زنم. فاصله با ماشین کناری خیلی خوب بود. اولین مرحله ، اولین فرمان بود. اولین فرمان انجام شد. دومین مرحله ، دومین فرمان ماشین بود که دو دورِ کامل باید طرف دیگر چرخیده شود.در ابتدایی چرخیدن. راهنما خاموش شد(همانطور که قبلا ذکر شد یکی از دلایل رد شدن در مرحله‌ی قبلی) راهنما را روشن کردم. دوباره فرمان رو چرخاندم. راهنما بلافاصله خاموش شد. دوباره روشن کردم. خاموش شد. دوباره روشن کردم. خاموش شد.

 

-ایست.

 

.چرا؟

 

-ماشین خورد به جدول

 

. :|

 

پیاده شو.

 

از بس حواسم به راهنما بود که حواسم نسبت به سرعت ماشین در حین پارک دوبل نبود. دیگر آن مراحل خاموش کردنِ ماشین را هم درست انجام ندادم. از ماشین پیاده شدم. 

 

-تمرین کن پسرم.

 

. نمی‌شه حالا یک فرصت دیگه بدین .یک دونه خطا داشتم. من همیشه دوبل‌هام خوب می‌شه.

 

-تموم شد دیگه. ایشالا دفعه‌ی بعد.

 

و چه قدر از این کلمه‌ی «ایشالا» بدم می‌آید. انگار هر کسی برای اینکه قضیه ر ماستاملی کند و بپیچاند از این کلمه استفاده می‌کند و قضیه حل می‌شود.

خودم هم تعجب کردم که نفرِ قبلی با آن وضع فاجعه‌ی رانندگی چجوری توانست قبول شود و حتی به او کمک کرد. لااقل خطایش کمتر از خطای من نبود. اما...

 

وقتی بابا هم خبر رد شدن دوباره‌ی بنده رو شنید. ناراحت نشد. چون می‌دانست که اینجا دیگر تقصیر من نبود. شاید هم بود. شاید بنده کوچک‌ترین مسائل را هم جدی می‌بینم. شاید عملِ «راهنما زدن» در اینجا هیچ‌ ارزشی نداشته باشد اما این عمل دفعه‌ی قبلی بلای جانم شده بود و به خاطر اینکه راهنما خاموش شده بود و روشنش نکردم ، ایراد گرفت و در برگه یادداشت کرد. به هر حال هر تجربه‌ای صرفا سودمند نیست و ‌می‌تواند زیان آور شود. 

 

افسر مفتی بود. از اینجور افسرها کم پیدا می‌شود که فقط یک عدد دوبل بگیرد و قبول و یا رد کند.

نمی‌دانم دفعه‌ی بعدی چه زمانی می‌شود اما به هر حال امیدوارم دفعه‌ی بعدی آخرین بار باشد.